[ad_1]
- پردۀ اول:
رنو، سحر یا جادوی تالار وحدت؟
سایتهای اقتصادی، از هفتۀ گذشته با آب و تابِ فراوان، خبر از رونمایی یک خودروی فرانسوی میدادند. «کارلوس گوسن» تالیسمن یا تالیزمن (لهجۀ انگلیسی) و تلیسمان (لهجۀ فرانسوی) که معنایش «سحر و جادو» است. السیدیهای بزرگ روی سن تالار نشستند. سالنهای انتظار با میزهای سفید تزیین شدند تا مدعوین روی آن بنشینند. بنرها و استندهای بزرگ که آرم ماشینِ به قول خودشان، سحرآمیز را داشتند، سراسر تالار را پوشاندند و کارمندانِ شرکت خودروسازی فرانسوی، با لباسهای فرم و کراواتهای رنگی، مشغول پذیرایی از مهمانان و توضیح دربارۀ ماشین شدند. در حیاط تالار هم چندین خودرو پارک شدند. سفید، سیاه، بژ و نوک مدادی. تا همینجایش هم میشود تعجب کرد، میشود از تبدیل شدن تنها سالنِ استاندارد موسیقی کشور به بنگاه اقتصادی شگفتزده شد؛ اما خب وقتی ماشین روی سن قرار میگیرد، درست زمانی است که میشود با تمام وجود شرمگین شد. فرض کنید چراغها خاموش میشود، پردهها کنار میرود و روی السیدیها ماشینی نشان داده میشود که در جادهها مشغول تاخت و تاز است. چند دقیقهای میگذرد، خود ماشین روی سن میآید (مسوؤلان البته میگویند خود ماشین نبوده و ماکتش بوده است) ماجرا ادامه دارد، ارکستر سمفونیک تهران که این دو سال بعد از بازگشایی، هنوز و همچنان روی آرامش ندیده و نوازندههایش همچنان مشکلاتِ خودشان را دارند و سر بدیهیترین موضوع یعنی حقوق و بیمهاشان، اما و اگر است، مینوازند. فرض کنید چایکوفسکی برای ماشین.
- پردۀ دوم:
از دومان تا گونای
ماجرا البته از خیلی قبلتر شروع شده است. با اجرای گروههای گم نامی که در ماههای گذشته در تالار وحدت تهران به اجرای برنامه پرداختهاند. البته که هر هنرمندی میتواند در هر سالنی به اجرای برنامه بپردازد؛ اما در اساسنامۀ این تالار که اتفاقا تنها تالار اجرای موسیقی در کشور است؛ آمده است هنرمندانی که دارای درجۀ یک هنری هستند. میشود به این لیست چند نمونۀ دیگر اضافه کرد:
- – اجرای گروههایی که اولین کنسرتشان را برگزار میکنند.
- – اجرای ۶ سانس برنامه در یک روز برای این سالنِ نیمه فرسوده
- – اجرای سانس فوقالعاده در ساعت ۱۱ شب
- – اجرای همایشها، سخنرانیها و بزرگداشتهای غیرهنری
- – آوردن دکورهای سنگین برای نمایشهایی که میتوانند در سالن اصلی تئاتر شهر روی صحنه بروند، برای مثال بودن چند تن آب در صحنه برای چند ماه برای اجرای یک نمایش
و البته دهها نمونۀ دیگر…
- پردۀ سوم:
هنرمندان: سالنِ کاسبکار
عکسها که منتشر شد و خبرگزاریها که نسبت به این مساله واکنش نشان دادند، هنرمندان هم به این اتفاق واکنش نشان دادند و اعتراض خودشان را بیان کردند. برخی از مصاحبههای رسمی و برخی در شبکههای مجازیشان. چند نمونه از آنها را با هم مرور میکنیم:
– مرضیه برومند: متاسفانه تالار وحدت کاسب شده است و اگر پول بدهند در آنجا مراسم عقد وعروسی هم میگیرند. (روزنامه ابتکار)
– رامین صدیقی: پنجم مهر ماه، آیین معرفی آلبومی از دو ابرمرد موسیقی کشورمان در تالار وحدت بود و علیرغم میلم، دوست نداشتم وارد سالنی شوم که به جای بزرگان موسیقی و سازهای مقدسشان، یک دستگاه خودرو را روی سن بردند و نوبر کردند. من فعلاً از تالار وحدت خداحافظی میکنم. (ایلنا)
– بهرام جمالی: پروژه رونمایی از خودروها در دوره من؛ تصمیمگیری نشده بود و آنچه از قبل برنامهریزی شده بود تنها برنامههای هنری بود. این پروژه از برنامههای اخیر بنیاد رودکی و تالار وحدت بوده و هیچ ربطی به دوره من ندارد. (ایلنا)
– حمیدرضا نوربخش: وقتی این خبر را شنیدم بسیار متاسف و متاثر شدم. ما بایستی حرمت فضاهای فرهنگی را با دقت بیشتری حفظ کنیم. اما خبر این اتفاق به حدی تعجببرانگیز بود که من ابتدا باور نمیکردم که چطور چنین مسئلهای اتفاق افتاده است. آن هم در صحنهای که همه میگویند مقدس است. صحنه یک فضای فرهنگی است که هنرمندان در آنجا هنر خود را خلق کردند و معنویت آفریدند و دلها را به آسمان پیوند دادند. ما چطور باید اجازه بدهیم که این نوع کارها در این مکان انجام شود؟ (فارس)
– محمد معتمدی: اگر قرار است کار اقتصادی و تجاری در تالار وحدت انجام شود، یک اساسنامه جدید برای آن تعریف شود و کار تجاری هم انجام دهند! اما ما فقط یک تالار وحدت داریم.
– سید محمد بهشتی: هر مراسمی باید در مکانی مناسب با آن برنامه اجرا شود و این پرسش مطرح است که آیا تالار وحدت به عنوان یک مکان فرهنگی، مکان مناسبی برای برگزاری مراسم رونمایی از خودرو است؟ معتقدم برگزاری مراسم رونمایی خودرو در تالار وحدت برای شرکت خودروساز یک پرستیژ محسوب میشود. گذشته از قدمت تاریخی این مکان به دلیل اینکه مرکز فرهنگی کشور محسوب میشود دارای شان و جایگاه ویژهای است و معتقدم جایگاه بالای این مکان به برنامه یا مراسمی که در آن اجرا میشود؛ شانیت میدهد. مسئولان وزارت ارشاد باید درباره برگزاری چنین مراسمی در تالار وحدت پاسخگو باشند.
- پردۀ چهارم:
صفیپور: این اتفاق میمون و مبارک است
در این میان، اما «علیاکبر صفیپور» – مدیرعامل بنیاد رودکی- در گفتوگویی توضیحات مفصلی در این باره داده است. او البته چیزهای زیادی گفته که به خاطر نامفهوم بودن، تکرار دوبارۀ آن فایدهای ندارد؛ اما این اتفاق را «میمون و مبارک» میداند. او اما در بخشی از حرفهایش میگوید: «بهره برداری از میراث فرهنگی و آنچه ما تحت عنوان هویت فرهنگی در همه بخشها میبینیم زمانی اتفاق میافتد که ما بتوانیم آنها را طوری آماده کنیم که علاقه مندان بتوانند از آنها بازدید کنند و در عین حال برای آن هزینه هم بکنند. اتفاقا این هزینه کردن باعث سر پا ماندن آن فضای تاریخی میشود از طرفی هم باعث مطرح شدن هویت معنوی ما میشود. متاسفانه ما در کشورمان خیلی عادت نداریم که بین این مواردی که به آن اشاره کردم ارتباطی ایجاد کنیم و هنوز به این ضرورت نرسیدهایم که کاری انجام بدهیم که در آن بخشهای صنعتی و اقتصادی ما بتوانند با آورده مناسب هم کالاهای خود را عرضه کنند و هم بتوانند به توسعه و صیانت داشتههای فرهنگی کمک کنند. اتفاقی که روز گذشته در تالار وحدت تهران افتاد حداقل از نظر من اتفاق میمون و مبارکی بود و حتی ارکستر سمفونیک تهران در یک فضای بسیار خوب توانست برای تعدادی زیادی از مدیران بخش صنعت و تجارت کشور برنامه ارزشمندی را اجرا کند. اگر حمایت بخش هایی که در آنها پول جریان دارد وارد چنین مقولاتی نشود، ما تا چه زمانی میتوانیم از جیب دولت هم برای آنچه از آن به عنوان هنر یاد میکنیم و هم برای نگهداری سالنها هزینه کنیم؟»
- پردۀ آخر:
بعد از اینکه مدیرعامل بنیاد رودکی این اتفاق را میمون و مبارک دانست؛ «رضا دادویی» از سمت خود استعفا داد. او در این باره گفته است: » متاسفانه در این مدت مشورت هایم راهگشا نبود و دوستان سیاست هایی در مجموعه بنیاد رودکی دارند که با نگاههای بنده هم خوانی ندارد. وقتی تصمیم گیری در حوزه من نیست اما من باید پاسخگوی اتفاقات حوزه کاری ام باشم صلاح دیدم که در این شرایط در مجموعه بنیاد نباشم. امیدوارم شرایط در بنیاد به گونهای پیش رود که هنرمندان امکان بیشتری برای فعالیت حرفهای داشته باشند.»
[ad_2]
لینک منبع