[ad_1]
تو یه حس عمیقی با دردام رفیقی هنوزم
من یه شمعم که میخوام همش با خیالت بسوزم
تو یه عمره غریبی تو این شهر بی عشق صد رنگ
من سکوت میکنم بی تو با خاطرات چه دلتنگ
خودت بگو با کی درد و دل کنم میون این غریبه ها
خودت بگو جز تو کی شده دلیل بغض و زخم صدام
خودت بگو خودت بگو
خودت بگو بی عشقت چجوری لحظه رو ادامه داد
خودت بگو غیر از دیدنت چی مونده که حالا دلم بخواد
خودت بگو خودت بگو
باز تو میگیری دستامو میگی نترس من همینجام
باز بیدار میشم از خوابو بازم تموم میشه رویاهام
من به یادت قسم که دیگه تاب دوری ندارم
تو کجایی که با گریه سر روی شونت بذارم
خودت بگو با کی درد و دل کنم میون این غریبه ها
خودت بگو جز تو کی شده دلیل بغض و زخم این صدام
خودت بگو خودت بگو
خودت بگو بی عشقت چجوری لحظه رو ادامه داد
خودت بگو غیر از دیدنت چی مونده که حالا دلم بخواد
خودت بگو خودت بگو
[ad_2]
لینک منبع