[ad_1]
وقتی خودش هم با پیانویش در شهرها و حتی شهرستانهای کوچک به اجرای برنامه میپردازد، چنان استقبالی میشود که انگار خوانندهای نامی به اجرای برنامه پرداخته است. راز این اتفاق اما چیست؟ باید شهرداد روحانی را از نزدیک بشناسید تا به این کیمیا پی ببرید؛ به آرامشی ذاتی که در وجودش است؛ به مهری که بیشائبه با همه تقسیم میکند؛ به آن ادبیات خاص تهرانیاش که سالها حضورش در امریکا، هیچ از رنگ و بویش نکاسته؛ به آن همه صبوریاش با نوازندگان و تأکید هربارهاش با کلماتی چون «لطفاً»، «خواهش میکنم» و غیره.
مجموع اینها است که کاریزمایی برای شهرداد روحانی ساخته که میتواند مردمی که انس چندانی با موسیقی کلاسیک ندارند را به سالنهای کنسرت بکشاند تا باخ و بتهوون و موتسارت گوش دهند و آنقدر لذت ببرند که اندکاندک به مخاطب این نوع موسیقی تبدیل شوند. او اواخر این هفته، همراه با ارکستر سمفونیک دوباره کنسرت دارد؛ کنسرتی که باز تمدید شده و به تازگی هم آلبوم «کوارتت شهرزاد» از ساختههای او منتشر شده است. به همین بهانه با او به گفتوگو نشستهایم. همنشینی با «شهرداد روحانی» همیشه دلچسب است؛ چه وقتی پای صحبتهایش بنشینی، چه آنزمان که چوب رهبری دستش باشد و چه آنوقت که پشت پیانویش جا خوش کرده باشد.
- * آخرین اثر منتشر شده از شما «کوارتت شهرزاد» است. به عنوان اولین سوال درباره همین اثر توضیح میدهید؟
حدود پنج سال پیش که این کوارتت شکل گرفت، به من پیشنهاد نوشتن قطعاتی را برای آن دادند تا اثر به صورت صوتی و تصویری منتشر شود. تمامی کسانی که در این کوارتت حضور داشتند، نوازندههای ارکستر سمفونیک تهران بودند و من پیشتر، با آنها در این ارکستر کار کرده بودم. به همین خاطر با خودشان و خصوصیات نوازندگی و تواناییشان آشنا بودم و حدود ۱۲ قطعه برایشان نوشتم. نوشتن این قطعات نه تنها بر اساس سطح نوازندگی و تکنیکهای این نوازندهها بود، بلکه با در نظر گرفتن کاراکتر و شخصیتشان نیز همراه بود. تلاش کردم قطعاتی نوشته شود که با این آنسامبل خوب صدا دهد.
- * شما آن زمان ایران بودید؟
تعدادی از قطعات را زمانی که ایران نبودم، نوشتم؛ اما حضورم به عنوان رهبر مهمان در ارکستر سمفونیک تهران، فرصت خوبی برای این همکاری شد. جالب است که من قطعات را مینوشتم و بلافاصله به نت در میآمدند و نوازندگان آنها را تمرین میکردند و بلافاصله برای ضبط قطعات به استودیو میرفتیم. پروسه کار به شکلی بود که من به شوخی به نوازندگان میگفتم، این قطعات مثل نانهایی است که تازه از تنور درآمدهاند و برای همین اجرایشان برای همه ما خوشایند بود و خوشبختانه نوازندگان به خوبی از عهده اجرای قطعات برآمدند.
- * پس از کیفیت نوازندگی راضی هستید؟
کاملاً. من در سبکهای مختلف آهنگسازی کردهام اما نوشتن برای این کوارتت برای من خاطره بسیار خوشی بود. همانطور که گفتم من امروز قطعهای را مینوشتم و فردا آن را ضبط میکردیم و کیفیت آنقدر خوب بود که رضایت کامل داشتم. ضمن اینکه نان تازه همیشه مزه میدهد. (خنده)
- * چرا پیانو را خودتان ننواختید؟
چون باید رهبری میکردم و به همین خاطر از آقای بهنام ابوالقاسم خواهش کردیم که نوازندگی پیانو را برعهده بگیرد. او پیانست بسیار خوبی است و به خوبی از عهده کار برآمد.
- * امکان ادامه این همکاری وجود دارد؟
حتماً. اگر بخواهیم شهرزاد شماره ۲ را منتشر کنیم، این اتفاق رخ خواهد داد؛ اما الان بیشتر از هر چیز امیدوارم که این اثر مورد استقبال مخاطبان قرار گیرد. البته این ماجرا مربوط به پنج سال قبل است و با وجود آنکه من پیگیر انتشار این اثر بودم، انتشارات بدون هماهنگی با من -و گویا نوازندگان- آن را منتشر کرد و حتی درباره طرح جلد نیز هیچ مشورتی صورت نگرفت. ضمن آنکه من باید به این مسأله اشاره کنم که در ضبط تصویری اثر، تهیهکننده پیانویی را در سالن گذاشته بود و با توجه به کمبود زمان، من ناگزیر به نواختن با آن پیانو شدم و این به معنای حمایت من از این برند نیست؛ چون راستش اصلاً این برند را نمیشناسم.
- * شما هفته آینده بار دیگر به همراه ارکستر سمفونیک تهران به اجرای برنامه میپردازید. حالا شما قریب به یک سال است که به عنوان رهبر دائم و مدیر هنری در این ارکستر حضور دارید؛ قضاوتتان درباره این ارکستر چیست؟ به نظر میرسد دیگر خیلی درگیر حواشی نیستید.
اصلاً.
- * شاید این برای ما کمی عجیب باشد. به هر حال فعالیتهای هنری به خصوص ارکستر، همواره درگیر مسایل خاص خود بوده است.
حاشیه زمانی اتفاق میافتد که شما کارتان را بلد نباشید یا نسبت به شرایط آگاهی نداشته باشید. زمانی که با جدیت و صمیمت کار میکنید، این اتفاقات رخ نمیدهد؛ ضمن اینکه هماکنون یک جو بسیار حرفهای در ارکستر وجود دارد و نوازندگان و همچنین مسئولان نهایت همکاری را با یکدیگر دارند، بهطوریکه من هر گاه زمانی اضافی برای تمرین میخواهم، تمام نوازندگان همکاری لازم را انجام میدهند و با جدیت فعالیت میکنند. به همین خاطر است که با اطمینان میتوانم بگویم هماکنون ارکستر از لحاظ کیفیت نسبت به زمانی که من مسئولیت آن را به عهده گرفتم، مسیر بسیار خوبی را طی کرده است؛ اگر چه معتقدم هنوز به نقطه مطلوب نرسیدهایم و برای رسیدن به نقطه ایدهآلی که من در ذهن دارم، به زمان نیاز است. اما خوشحالم بگویم هماکنون ما در همان مسیر حرکت میکنیم و اجرای ماهیانه ارکستر نیز به این مسأله صحه میگذارد، ضمن آنکه استقبالی که توسط مخاطبان از برنامههای ارکستر میشود، دلیلی بر این ماجراست. «مخاطب» همواره یک رکن مهم در هر ارکستری است و استقبالی که از برنامههای آن میشود، علاوه بر آنکه به کیفیت ارکستر صحه میگذارد، خود راهی است برای آنکه بتواند به فعالیتهایش ادامه دهد.
- * در اجرای اردیبهشتماه، چه قطعاتی اجرا خواهد شد؟
سوئیت «دریاچه قو» اثر چایکوفسکی، «دستیار شعبده باز» اثر پائول دوکا و «سمفونی شماره ۳» برامس که به جز قطعه دریاچه قو، دو قطعه دیگر برای اولین بار است که در ایران اجرا میشود.
- * همچنان خودتان به عنوان رهبر فعالیت خواهید کرد یا از رهبران مهمان هم بهره خواهید گرفت؟
تا الان هم این اتفاق افتاده است. در یک سال گذشته دو رهبر ارکستر ایتالیایی و یک رهبر ایرانی-فرانسوی در ارکستر حضور داشتند و تعدادی از برترین نوازندگان ارکسترهای دنیا به برگزاری مسترکلاس پرداختند که در ارتقای سطح ارکستر موثر بودند. این برنامه در آینده نیز ادامه خواهد داشت و البته من در این میان، ناگزیر هستم که به امکانات و بودجهای که در اختیار ارکستر است نیز توجه داشته باشم. با این حال، این اساتید سازهای مختلف به شکل مرتب مسترکلاسهای خود را برگزار خواهند کرد و در ماههای آینده مسترکلاس سازهای کوبهای و بادی برنجی توسط اساتید ایتالیایی انجام میشود.
- * انتخاب قطعات برای اجرا بر چه اساسی انجام میشود؟
قطعاتی که برای هر اجرا در نظر گرفته میشود، باید پیش از هر چیز تکنیک نوازندگی و موزیکالیته نوازندگان را بالا ببرد، به همین خاطر سبکهای گوناگون در هر کنسرت مورد استفاده قرار میگیرد. در همین اجرای ما، دو قطعه از چایکوفسکی و برامس هست که مشابهتهایی با یکدیگر به لحاظ سبک دارند اما قطعه «دوکا» سبک و سیاق متفاوتی دارد؛ ضمن آنکه بسیاری از قطعاتی که در کنسرت اجرا میشوند، برای اولینبار است که به اجرا در میآیند و این باعث میشود تا سطح ارکستر بالا برود. من همچنین به عنوان رهبر، برای انتخاب قطعات، علاقهمندانی که برای شنیدن موسیقی کلاسیک میآیند را هم در نظر میگیرم.
- * اما همواره خیلیها در موسیقی کلاسیک به این مسأله اعتقاد دارند که این موسیقی اصلاً نمیتواند مخاطب گستردهای داشته باشد.
اگر مخاطب اهمیتی ندارد؛ پس اصلا دلیل اجرا چیست؟ طبیعی است که دامنه مخاطبان موسیقی کلاسیک نمیتواند به اندازه موسیقی سبکهای دیگر باشد؛ اما مگر میتوان برای مخاطب ارزشی قائل نشد؟ لااقل من چنین نظری ندارم و همانطور که گفتم مخاطب را یکی از ارکان ارکستر میدانم. ضمن آنکه یک رهبر باید بداند که مخاطب ایرانی با مخاطب کشورهای دیگر فرق میکند. طبیعی است که به دلیل یکسان بودن سبک، مشابهتهایی میان آنان وجود داشته باشد اما یک مخاطب ایرانی نسبت به مخاطب کشوری مثل اتریش که با این موسیقی بزرگ شده، خواستههای متفاوتی از این موسیقی دارد؛ بر همین اساس من باید آنچه انتخاب میکنم، برای مخاطب ایرانی جذاب باشد. قطعات چاکوفسکی و برامس که توسط ارکستر اجرا میشود، همزمان در اروپا نیز توسط ارکسترهای بزرگ اجرا میشوند اما من به عنوان یک ایرانی و براساس شناختی که از رپرتوار موسیقی کلاسیک دارم، این قطعات را انتخاب میکنم. ضمن آنکه در هر برنامهای، مخاطبان خود بازتابدهنده انتخابها در برنامههای آتی هستند.
- * شما به نوعی از روانشناسی مخاطب حرف میزنید.
دقیقاً. یک رهبر باید روانشناسی بداند. کار کردن با ۸۰ نفر موزیسین که همه آنها روح لطیفی دارند و هر یک خصوصیات مخصوص به خودشان را دارند، نیاز به روانشناسی دارد. «رهبری» یک ارکستر، تنها دانستن تکنیکها و علوم این هنر نیست، یک رهبر باید موسیقی و قطعات را نه تنها بشناسد؛ بلکه آنان را چنان خوب درک کرده باشد که انگار خودش آنان را نوشته است. باید با سازهای مختلف آشنا شود و موزیسینها و تواناییهای آنها را بشناسد.
- * به نظر میرسد اعضای ارکستر جوانتر شدهاند.
بله، جالب است که ما حتی دو نوازندهی نوجوان هارپ (۱۲ ساله و ۱۴ ساله) داریم که با تمام جوانیشان، نوازندگانی بسیار حرفهای هستند.
- * از فاصله اجرای برنامهها راضی هستید؟
بله؛ ضمن آنکه ما برای اولینبار همراه با ارکستر در شهرستانهای مختلف به اجرای برنامه پرداختهایم. البته شرایط موسیقی در کشور ما به گونهای است که معمولاً نمیتوان برنامههای منظمی داشت.
- * و در این میان برنامههای شخصیتان چه خواهد شد؟
تمرکزم بیشتر روی ارکستر است و به همین خاطر برخی از فعالیتها و کنسرتهای شخصیام با وقفه روبهرو شده است. با این وجود باز تلاشهایم را انجام میدهم، برای مثال به تازگی، در ساری رسیتالی از قطعات خودم را به اجرا درآوردم و امیدوارم بعد از ماه رمضان، تور شهرستانهایم ادامه پیدا کند.
- * مسأله ضبط برنامههای ارکستر سمفونیک به کجا رسید؟
منتشر میشوند؛ اگرچه فعلاً حین اجراهای ارکستر در محل برگزاری کنسرت به فروش میرسد اما امیدوارم به صورت گستردهتری پخش شود.
- * از کیفیت آثار راضی هستید؟
من از نتیجه کار راضی هستم. البته با ۵ دوربین نمیشود اتفاق چندان بزرگی رقم زد؛ در حالی که اجرای ما در «آکروپلیس»، توسط ۱۸ دوربین ضبط میشد. به هر حال امیدوارم امکاناتمان بهتر شود.
– مخاطب یکی از ارکان ارکستر است
– در ماههای آینده مسترکلاس سازهای کوبهای و بادی برنجی توسط اساتید ایتالیایی برگزار میشود
– انتشارات بدون هماهنگی با من -و گویا نوازندگان- آلبوم «کوارتت شهرزاد» را منتشر کرد!
– من امروز قطعهای را مینوشتم و فردایش آن را با «کوارتت شهرزاد» ضبط میکردیم، کیفیت آنقدر خوب بود که رضایت کامل داشتم
موسیقی ما – «موسیقی کلاسیک در ایران مخاطب ندارد.» این ترجیعبند بسیاری از اظهار نظرهای اهالی موسیقی در ایران است؛ اظهار نظری که اگرچه فاقد آمارهای رسمی از تعداد مخاطبان در کنسرتهای مختلف است، اما با یک نگاه تجربی هم میتوان حقیقت آن را درک کرد. در این میان اما چهرههایی هستند که از این قائله مستثنی هستند. نمونهاش همین شهرداد روحانی آهنگساز، رهبر ارکستر و نوازنده برجسته پیانو که بعد از سالهای سال توانست بار دیگر سالنهای ارکستر سمفونیک را پر کند و کاری کند کارستان؛ آنقدر که برنامههای این ارکستر تمدید شود…
[ad_2]
لینک منبع