[ad_1]
موسیقی فیلم «بهشت از آن تو»، آن زمان به واسطه سر و صدای زیادی که به پا کرد، روی نوار کاست منتشر شد. آلبومی متفاوت با ترانههایی در فضای موسیقی کانتری و اشعاری عاشقانه-اجتماعی که توسط شهریار مسرور ساخته و توسط او و مهرداد نوذری خوانده شده بود و نسبت به حال و هوای آن روزهای موسیقی ایران تفاوت زیادی داشت.
همینها باعث شد آلبوم «بهشت از آن تو» برای مدتی در صدر موسیقیهای پرفروش آن دوران قرار بگیرد. این اقبال به حدی بود که کنسرت مشترک گروه «راز شب» (به سرپرستی رامین بهنا و با صدای هومن جاوید) به همراه شهریار مسرور و مهرداد نوذری در شب ژانویه سال ۲۰۰۰ میلادی، در سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی تهران برگزار شد.
بعد از این اجرا، شهریار مسرور فعالیتاش در ایران کم میشود و شش سال بعد از این اتفاقات، دومین آلبوم خود را با نام «گاهی وقتا» منتشر میکند که به موفقیت «بهشت از آن تو» نمیرسد. او در این سالها بیشتر در کشور یونان اقامت داشته و با گروههای مختلفی از هنرمندان ترک و یونانی به اجرای برنامه پرداخته و حالا به ایران بازگشته تا سومین آلبومش را در کشور خودش منتشر کند. به همین بهانه، با او درباره جزئیات این آلبوم و همچنین اتفاقاتی که آن سالها برایش افتاد، گفتوگو کردهایم.
- * فکر میکنم دو سال پیش بود که گفتید یک آلبوم آماده انتشار دارید. پس چرا خبری از آن نشد؟
بله، یک آلبوم ۹ قطعهای است که فعلاً «بازگشت» نام دارد. همان زمان کلام و موسیقی آن تمام شد و فقط باید آن را ضبط میکردم؛ اما نفر دوم قرارداد نتوانست کار خودش را ادامه دهد و به همین دلیل، ضبط آلبوم متوقف شد.
- * شما سال ۹۴ بعد از سالها توانستید دو بار روی صحنه بروید. حالا که این مشکلات برای انتشار آلبوم پیش آمد، چرا کنسرت برگزار نکردید؟
قرار بود اجرای زنده هم داشته باشم اما متأسفانه بعد از سالها کار در موسیقی، به یکسری مشکلات برخوردم که برایم جای تعجب دارد! آلبوم را هم فکر نکنم زودتر از پایان امسال بتوانم منتشر کنم. فعلاً در تلاشم اجرای زنده داشته باشم و میخواهم چند تکآهنگ از این آلبوم را هم اجرا کنم که هم آلبوم معرفی شود و هم بازخورد مخاطبان را ببینم.
- * سال گذشته یک قطعه هم به نام «عادت» منتشر کردید. آن هم از آلبوم جدیدتان بود؟
بله، در این قطعه تقریباً نشان دادم سبک کار من در این آلبوم چگونه است. این آلبوم به مراتب پختهتر و اصیلتر از آلبومهای قبلی من است و ترانههای آن مضمون اجتماعی و عاطفی دارند. البته یک قطعه اعتراضی هم درباره محیط زیست کار کردهام که در سبک کانتری است. در واقع یکی دو قطعه انتقادی است اما اکثراً عاطفی و اجتماعی هستند. سبک آن هم موسیقی راک، کانتریراک و برخی جاها هم فانکی است. ترانهها، آهنگسازی، نوازندگی و تنظیم قطعات هم از خودم است.
- * شما یک گروه هم به نام «Retune» داشتید که دو سال پیش، اولین اجرای خود را با آن گروه روی صحنه بردید. هنوز هم با هم همکاری میکنید؟
بعد از مدتها که به ایران آمدم، تصمیم گرفتم به همراه علیرضا شمس اسکندری این گروه را تشکیل دهم که البته خیلی هم اتفاقی پیش آمد. در واقع برای اولین کنسرتم بعد از بازگشت به ایران شکل گرفت که به نظرم اجرای خوبی هم شد؛ اما متأسفانه نتوانستیم با هم ادامه دهیم. هنوز فرهنگِ گروه بودن آنقدر که باید، جا نیفتاده و این روزها تشکیل یک بند خیلی راحتتر از نگهداری آن است.
- * شما سال هشتاد با موسیقی فیلم «بهشت از آن تو» علیرضا داوونژاد در ایران شناخته شدید. پس از آن، انتظار میرفت حضور پررنگتری در این عرصه داشته باشید. چرا دیگر فعالیت خاصی در این حوزه نکردید؟
ما یک مدت در لوکیشن فیلم «بهشت از آن تو» زندگی کردیم تا آن آلبوم ساخته شد. بعد از آن هم یکسری کارهای دیگر انجام دادم؛ اما بعد از ضبط موسیقی فیلم «هوو» یک مدت از ایران رفتم. البته در ایران هم پیشنهاد خاصی نداشتم.
زمانی که موسیقی فیلم «بهشت از آن تو» را ساختم، تفکر ساخت چنین موسیقیای در ایران وجود نداشت. آن زمان موسیقی پاپ با موضوعات تکراری -که البته هنوز هم همان است- ساخته میشد و این موسیقی جرقهای شد تا برخی از دوستان به دنبال ساخت نوع دیگری از موسیقی پاپ بروند. متأسفانه الان دیگر صنعت موسیقی وجود ندارد و همه آن تکرار و تکرار شده است. من موافق آزادی انواع موسیقی و انتخاب آن توسط مخاطب هستم؛ اما به شرطی که خوراک درست به آنها داده شود. نه اینکه جلوی کسانی که موسیقی خوب کار میکنند، گرفته شود.
البته من مطبوعات را هم در این جریان مقصر میدانم. متأسفانه رسانهها هم خیلی برای کسانی که آثارشان ارزش موسیقایی ندارد، مایه میگذارند؛ اما از کسانی که موسیقی اصولی میسازند، هیچ حمایتی نمیکنند. اینها را برای خودم نمیگویم، چون من کارهایم را کردهام و مارکی که باید میزدم را هم زدهام. برای کسانی میگویم که موسیقی خوب کار میکنند و نامشان هیچجا آورده نمیشود. متأسفانه این صنعت در دست یکسری مطربمآب افتاده که هیچ توجهی به بخش هنری آن ندارند و تمام توجه را به سمت بخش عمومی آن بردهاند. یکی از کسانی که فکر میکنم تا حدودی توانست خودش را بیرون بکشد و به جایی که حقش است برسد، آرین کشیشی بود. اما باز هم استعدادهایی مثل آرین هستند که هیچ اهمیتی به آنها داده نمیشود.
- * شما سالها خارج از ایران فعالیت کردهاید. با وجود این مشکلاتی که میگویید، چه شد تصمیم گرفتید دوباره اینجا آلبوم منتشر کنید؟
من الان هم خیلی راحت میتوانم خارج از ایران زندگی کنم. آلبوم «بازگشت» را هم خارج از ایران در آرامش ساختم؛ اما تمام ذوق و عشقم این بود که آلبوم را در ایران خودمان منتشر کنم. این را هم بگویم که اگر باز هم بخواهم آلبومی منتشر کنم، آن را در ایران منتشر خواهم کرد که البته این موضوع منوط به این است که آلبوم «بازگشت» منتشر شود. به کسانی که مهاجرت کردهاند، خرده نمیگیرم. من هم میتوانستم آنجا بمانم که حالا درست یا اشتباه، دلم نخواست این کار را انجام دهم. اما این قول را میدهم که اگر این آلبوم با موفقیت منتشر شود، قطعات آمادهای دارم که بتوانم ۶، ۷ ماه بعد یک آلبوم دیگر هم منتشر کنم.
- * خارج از ایران تا به حال آلبومی منتشر نکردهاید؟
در آلبومهای دیگران به عنوان نوازنده، آهنگساز و تنظیمکننده همکاری کردهام اما تا به حال آلبومی از خودم منتشر نکردهام.
- * بعد از اینکه آلبوم «بهشت از آن تو» توانست تا آن حد سر و صدا کند، چه اتفاقی برای شما افتاد؟
بعد از آن یک مدت شش، هفت ماهه هیچ کاری انجام ندادم. بعد از آن دوره هم موسیقی فیلمهای «دختری در قفس» و «هوو» را ساختم و بعد از آن دیگر پیشنهاد خاصی نداشتم و تصمیم گرفتم از ایران بروم. در این مدت یکسری تحقیقات فشرده درباره موسیقی انجام دادم که خیلی به من کمک کرد و برایم جذاب بود تا اینکه چهار سال پیش شروع به ساخت آلبوم «بازگشت» کردم. یک تصادف رانندگی داشتم که دست چپم به شدت آسیب دید و هنوز هم در نوازندگی دستم به حالت عادی بازنگشته؛ برای همین هم یک نوع دیگری از گیتار را مینوازم.
- * کسی که سال ۸۰ چنین اتفاقی را تجربه میکند و موسیقیاش آنقدر شنیده میشود، کمی عجیب نیست که همان زمان مثل هنرمندان دیگر فعالیتش را در موسیقی پررنگتر نمیکند؟ اجرای زنده شما فقط کنسرتی بود که سال ۸۲ در فرهنگسرای بهمن داشتید و یک اجرای مشترک با گروه «راز شب». آلبومتان هم که شش سال بعد از آن اتفاق منتشر شد.
راستش را بخواهید، یکسری سرخوردگیها برایم پیش آمد که باعث شد توی ذوقم بخورد. قطعاً اشتباه کردم که این کار را انجام ندادم؛ اما من نمیتوانستم از عهده یک سری «بایدها» بربیایم. یعنی با ایدئولوژی من در موسیقی متفاوت بود و فکر کردم اگر آن کارها را بکنم، سر خودم را کلاه گذاشتهام. حالا یکسری این کارها را جای من انجام دادند و توانستند -از دید خودشان- موفق هم بشنوند. برای همین بود که تصمیم گرفتم یک مدت از این فضا دور باشم و کاری نکنم.
– در یک تصادف رانندگی دست چپم به شدت آسیب دید که هنوز هم به حالت عادی بازنگشته است
– یکی از کسانی که تا حدودی توانست به جایی که حقش است برسد، آرین کشیشی بود
موسیقی ما – شاید خیلی از افرادی که موسیقی دهه هشتاد را به خاطر ندارند، برای اولینبار باشد نام شهریار مسرور را میشنوند. اما به طور قطع برای کسانی که درگیر موسیقی پاپ آن روزها نبودند، نام شناختهشده و خاطرهانگیزی است…
[ad_2]
لینک منبع