امام علي(ع):هر كه نگاه خود را از حرام باز دارد دلش آرام خواهد شد.
خوش آمدید - امروز : شنبه ۷ مهر ۱۴۰۳
شرکت آچار فرانسه
آچارشاپ
خدمات اینترنتی آچار فرانسه طراحی سایت آچار فرانسه
خانه » آهنگ جدید » ۲۰ پانل ماندگار در تاریخ کمیک بوک – قسمت اول در زیبا موزیک

۲۰ پانل ماندگار در تاریخ کمیک بوک – قسمت اول در زیبا موزیک

[ad_1]

دانلود فیلم ، دانلود سریال ، دانلود انیمیشن و دانلود جدیدترین آهنگ های مجاز ایرانی در زیبا موزیک

پانل های ماندگار دنیای کمیک بوک

اینها بهترین و به یاد ماندنی ترین پانل های تاریخ کمیک بوک هستند . حتما این مقاله را بخوانید.

مقدمه: در دنیای کمیک بوک معمولا میتوان انتظار داشت که یک داستان کامل در قالب یک شماره روایت شود یا شاید هم در قالب چند شماره که در این صورت به آن یک “ارک” (arc) میگویند. ولی گاهی اوقات تنها یک پانل میتواند به اندازه یک داستان چند شماره ای قدرتمند باشد و طیف گسترده ای از احساسات و عواطف را در قلب و ذهن خواننده ایجاد کند. این گونه پانل ها گاهی آنقدر تاثیرگذار  هستند که میتوانند باعث شوند خواننده شوکه شود، بترسد یا اینکه باعث شود سر پا بایستد و از خوشحالی یا هیجان جیغ بکشد. در واقع در تاریخ کمیک پانل هایی بوده اند که آنقدر ذهن و قلب مخاطب را درگیر کرده اند که هواداران کمیک بوکی پس از سالها هنوز هم دارند درباره آنها با هم بحث و گفتگو میکنند. در این مقاله دو قسمتی به قدرتمندترین، تاثیرگذارترین، تاریخی ترین و ماندگارترین پانل های  تاریخ کمیک بوک اشاره میکنیم.

(برای خواندن قسمت دوم این مقاله، به اینجا بروید)

 

۲۰- اریجین سوپرمن

اریجین سوپرمن

چاپ شده در شماره ۱ کمیک All-Star Superman

نویسنده: گرنت موریسون

طراح: فرانک کوآیتلی

در ۷۵ سالی که از خلقت «سوپرمن» میگذرد بارها و بارها شاهد روایت اریجین سوپرمن بوده ایم و آنقدر این قضیه تکرار شده که دیگر مخاطبین آن را از حفظ هستند. اما خالقین کمیک All Star Superman راهی پیدا کردند که عصاره این اریجین را به زیباترین و بهترین شکل ممکن روایت کنند. در این صفحه از این کمیک شاهد روایت مجدد  اریجین سوپرمن هستیم . خالقین این کمیک تنها با استفاده از ۴ تصویر و ۸ کلمه این کار را انجام میدهند: Doomed Planet. Desperate Scientists. Last Hope. Kindly Couple (= سیاره ای محتوم، دانشمندانی درمانده، آخرین امید، زوجی با محبت”.

واقعا به جرات میتوان ادعا کرد چنین شیوه کارایی در روایت اریجین یک ابرقهرمان نمادین در تاریخ کمیک های سوپرهیرویی نظیر نداشته است. این شیوه در ضمن نشان میدهد که اریجین سوپرمن چقدر قدرتمند و نمادین است. در واقع اریجین او را میتوان با ۴ تصویر و ۸ کلمه روایت کرد چون همه علاقمندان به کمیک به خوبی با آن  آشنا هستند. 

مطالب مرتبط:

۱۰ ابرقهرمانی که بهترین اریجین (Origin) را دارند + ویدئو

 

۱۹- اولین صفحه کمیک Watchmen

کمیک watchmen

چاپ شده در شماره ۱ کمیک Watchmen

نویسنده: الن مور

طراح: دیو گیبونز

یقینا کمیک “نگهبانان” (Watchmen) یکی از تحسین شده ترین داستان های کمیک بوکی تاریخ است. صفحه اول این کمیک که شامل ۷ پانل است موفق میشود یک عالمه اطلاعات به خواننده بدهد ، چه از نظر بصری یا متنی. ما اولین تصویر طعنه آمیز چهره خندان (smiley face) را میبینیم که غرق در خون است و فورا خواننده را به کابوس آخر الزمانی میبرد که «آلن مور» برایمان خلق کرده و نشان دهنده نسخه ای دهشتناک از دهه ۸۰ میلادی است که در آن شمارش معکوس جنگ هسته ای شروع شده و «ریچارد نیکسون» منفور هنوز هم رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا است. روی صورت خندان انگار اشکی سرخ رنگ ریخته شده که باعث میشود این پانل تکان دهنده تر شود. متنی که در این صفحه به کار رفته ، لحن تاریک این سکانس را حفظ میکند. در واقع، خواننده با دفترچه خاطرات شخصی به نام «رورشاک» (Rorschach) به این دنیای روان نژند معرفی میشود. همین جاست که یکی از معروف ترین جملات این کمیک هم از زبان او شنیده میشود و در پاسخ به افراد فاسد و پلید که به دنبال رستگاری دنبال او آمده اند جواب میدهد: “… نگاهی به آن ها میندازم و نجواکنان میگویم: نه!”

هر کمیک بوکی باید بتواند در صفحه نخست خود، لحن و حال و هوای کل آن شماره را تثبیت کند. این اصل در شماره ۱ کمیک Watchmen به نحو احسن رعایت شده است.

 

۱۸- مرگ «لوری گرایمز»

مرگ «لوری گرایمز»

چاپ شده در شماره ۴۸ کمیک Walking Dead

نویسنده: رابرت کرکمن

طراح: چارلی آدلارد

از بس در کمیک های “مردگان متحرک”  (Walking Dead) بلا و اتفاقات ناگوار بر سر شخصیت های محبوب و دوست داشتنی آمده که دیگر به سختی میتوان از مرگ شخصیت ها شوکه شد. با این حال یک مرگ خاص در این کمیک رخ داده که هنوز هم که هنوزه تاثیرات غم انگیز ان روی خوانندگان این سری حس میشود. یکی از مزدوران «فرماندار» (Governor) پلید،  «لوری گرایمز» (همسر شخصیت اصلی این کمیک یعنی «ریک گرایمز») را در حالی که فرزند نوزادش را در دست دارد با تیر میزند و به قتل میرساند. مرگ لوری و بچه اش در کمیک های مردگان متحرک یک نقطه عطف است چون ریک و پسرش «کارل» بعد از این اتفاق دیگر هرگز آن آدم های سابق نبودند. مرگ آنها در ضمن نشان میدهد که در دنیای خراب و تاریکی که «رابرت کرکمن» در “مردگان متحرک” ساخته، هیچ چیزی مقدس و دائمی نیست و شاید هر شخصیتی در این کمیک کشته شود. ضمن اینکه مرگ لوری و دخترش بر لحن بسیار نفس گیر کمیک های مردگان متحرک افزود.

مطالب مرتبط:

۱۶ داستان کمیک بوکی که اشکتان را در می آورد …

برترین صحنه های سریال Walking Dead

۱۰ شخصیت برتر سریال مردگان متحرک (Walking Dead)

 

۱۷- سمبلی به نام کاپیتان آمریکا

عکس کاپیتان آمریکا

چاپ شده در شماره ۱۱۳ کمیک Captain America

نویسنده: استن لی

طراح: جیم استرانکو

این پانل زیبا که سال ۱۹۶۹ خلق شد ترکیبی است از یک ژست ماندگار از Cap که بالای سر سربازان گروه تروریستی “هایدرا” ایستاده با متنی قدرتمند که به طور عالی نشان میدهد چه چیزی باعث شده شخصیت کاپیتان آمریکا اینقدر نمادین  باشد. متنی که در این پانل آمده میپرسد: “چطور میتوان یک آرمان یا یک رویا را نابود کرد؟” . این سئوال نشان میدهد که کاپیتان آمریکا چیزی بیش از مردی در لباس مخصوص که سپر بر دست دارد است.

متن در ضمن اشاره میکند که کاپیتان آمریکا چون یک آرمان است پس شکست ناپذیر است. در حقیقت در طول سالها کاپیتان آمریکا شخصیت اش تکامل یافته و از یک ابزار سطحی و cheap تبلیغاتی در طول جنگ جهانی دوم  به “مردی خارج از زمان و دوره خودش” (man out of timeتبدیل شده  که میخواهد جایگاه خودش را به عنوان یک ابرقهرمان در دنیای مدرن پیدا کند. اما این پانل او را به سطح خدا مانند (God-like) ارتقا میدهد. برای خیلی از خوانندگان کمیک های مارول، این پانل دربرگیرنده اصلی ترین تصویر از کاپیتان آمریکا است.

مطالب مرتبط:

۷۵ لحظه ماندگار مارول: بازگشت قهرمانانه Cap

 

۱۶- «ثینگ» زیر باران

ثینگ زیر باران

چاپ شده در شماره ۵۱ کمیکFantastic Four

نویسنده: استن لی

طراح: جک کربی

دوره ای که استن لی و جک کربی فقید در دهه ۶۰ میلادی کمیک های “چهار شگفت انگیز” را خلق میکردند یکی از برترین و خلاقانه ترین دوره های کل تاریخ کمیک بوک است که یک دنیا لحظه ماندگار و شخصیت جاودانه خلق کردند. اما شاید ماندگارترین تصویری که این دو نابغه در این دوره خلق کردند مربوط به پانل آغازین شماره ۵۱ کمیک چهار شگفت انگیز باشد که یکی از برترین داستان های «ثینگ» (Thing) هم به شمار میرود. ما در این پانل ثینگ را میبینیم که  با ظاهری درب و داغان و تلخ در زیر باران ایستاده و به شکلی که به طور توامان غم انگیز و تهدید آمیز است ، مستقیما به خواننده خیره شده.

بدون شک ثینگ یکی از بهترین مخلوقات استن لی و برترین هیولای درک نشده تاریخ کمیک است. او قهرمانی پیچیده است که سرسخت، بانمک، وفادار، طعنه زن، قدرتمند و در عین حال مخرب است. دیدن شخصیتی چنین چندوجهی که زیر باران است و اینگونه به خواننده زل زده واکنش های متعددی را برمی انگیزد. یعنی خواننده قطعا دلش میخواهد زودتر این صفحه را ورق بزند تا ببیند در صفحات بعدی چه اتفاقی رخ میدهد.

مطالب مرتبط:

۱۰ کمیک برتر «ثینگ» (The Thing)

بهترین کمیک های چهار شگفت انگیز (Fantastic Four)

۷۵ لحظه ماندگار تاریخ مارول: ثینگ قلابی جانش را فدا میکند

 

 

۱۵- “مرد عنکبوتی دیگر نیست” (Spider-Man No More)

عکس اسپیادرمن no more

چاپ شده در شماره ۵۰ کمیک Amazing Spider-Man

نویسنده: استن لی

طراح: جان رومیتا

اسپایدرمن همیشه یکی از منحصر به فرد ترین ابرقهرمانان جهان بوده است: نوجوانی که به طور تصادفی نیروهای فوق بشری به دست آورد و ابتدا میخواست از آنها برای مشهور شدن استفاده کند ولی یک تراژدی هولناک باعث شد تا بفهمد باید از نیروهایش به طور مسئولانه استفاده کند. در نتیجه، در شماره های ابتدایی کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز، خواننده همیشه حس میکرد که شاید به زودی روزی برسد که پیتر پارکر طاقتش تمام شود و از مسئولیت های قهرمانانه خویش دست بکشد.

این اتفاق بلاخره در شماره ۵۰ افتاد. این شماره کاور بسیار مشهوری دارد که به عقیده کارشناسان جزو برترین کاورهای تاریخ کمیک است. پانلی هم که در داخل این شماره نشان میدهد پیتر پارکر لباس اسپایدرمنی خودش را در سطل آشغال انداخته و به حرفه و مسئولیت خویش پشت کرده، به تاریخ پیوسته . این پانل به شدت قدرتمند است و بارها و بارها به آن ادای احترام شده. این پانل در ضمن به طور کامل حس بدی که پیتر پارکر از همان روز نخست نسبت به نیروهای فوق بشری خودش داشت را به تصویر میکشد. درسته که در همین شماره پیتر پارکر از تصمیم خودش منصرف میشه و دوباره اسپایدرمن میشه ولی در طول همین یک شماره استن لی و جان رومیتای کبیر کاری میکنند که خواننده کاملا باورش بشه یک ابرقهرمان هم میتونه کنار بکشه.

مطالب مرتبط:

شماره ۵۰ از کمیک “مرد عنکبوتی شگفت انگیز” ترجمه شد!

۳۰ کاور برتر مرد عنکبوتی

بزرگان تاریخ کمیک استریپ های اسپایدرمن: جان رومیتا

 

۱۴- «گرین لنترن» متوجه معضلات اجتماعی میشود

گرین لنترن

چاپ شده در شماره ۷۶ سری دوم کمیک Green Lantern

نویسنده: دنی اونیل

طراح: نیل آدامز

پس از گذشت ۴۰ سال هنوز هم این داستان که در نخستین شماره از همکاری مشترک و تحسین شده بین «دنی اونیل» و «نیل آدامز» چاپ شد ، مورد ارجاع و بحث و گفتگو قرار میگیرد. در این پانل مردی سیاه پوست گرین لنترن را مورد انتقاد خود قرار میدهد و او را متهم میکند به اینکه به قدر کافی کاری برای کمک به او و دیگر سیاه پوستان انجام نداده و نمیدهد. خیلی ها این پانل را تاریخی و جسورانه میدانند چون برای اولین بار بود که در یک کمیک جریان غالب (mainstream) شاهد بودیم که اینچنین رک و بی پرده به معضلات اجتماعی مثل بی عدالتی و نابرابری اجتماعی و نژاد پرستی اشاره  میشود. البته هستند کسانی که میگویند این پانل خیلی غلوشده و موعظه آمیز است و میگویند گرین لنترن تا به حال به میلیون ها نفر از رنگ ها و نژادهای مختلف کمک کرده.

در هر حال ، تعبیر شما از این پانل هر چه که باشد باید قبول کرد که بسیار پانل محرکی است که باعث میشود انسان به فکر فرو برود. اینکه پس از گذشت این همه سال هنوز هم درباره اش بحث میکنند، نشان از قدرت آن دارد.

 

۱۳- مرگ «الکترا»

مرگ الکترا

چاپ شده در شماره ۱۸۱ کمیک Daredevil

نویسنده : فرانک میلر

طراح: فرانک میلر

دوره ای که فرانک میلر طراح و نویسنده کمیک های “بی باک” (Daredevil) شد بسیار مهم و موفق است و باعث شد این کمیک ها که در آستانه کنسل شدن قرار داشتند، به بهترین های زمانه خود تبدیل شوند. در ابتدای run فرانک میلر، شخصیتی مرموز به نام «الکترا» معرفی میشود که بعدا معلوم میشود عشق دوران دانشگاه «مت مورداک» بوده که الان به یک نینجای قاتل تبدیل شده است.

قتل الکترا به دست قاتل روانی به نام «بولزآی» (که توسط سلاح خود الکترا انجام شد) یکی از متناقض ترین تصاویر و لحظه ها از نظر عاطفی است. از یک سو الکترا کسی بود که جنایات مختلفی انجام داده بود ولی از سوی دیگر دیدن قتل بیرحمانه این زن که برای بی باک خیلی باارزش بود، دردناک بود (دردناک تر اینکه بولزآی هنگام کشتن الکترا لبخند میزند). برای خیلی از هواداران شوکه کننده بود که چنین شخصیت مهم و محبوبی اینقدر سریع پس از خلق شدن اینگونه کشته شود (گفته میشه برخی خوانندگان  آنقدر ناراحت شدند که برای فرانک میلر نامه های تهدید آمیز نوشتند!) . ضمن اینکه مرگ الکترا زمانی رخ داد که چنین مرگ هایی در دنیای کمیک دائمی محسوب میشد و میلر اصلا قصد نداشت الکترا را زنده کند و وقتی مارول سالها بعد الکترا را زنده کرد، میلر هم خیلی ناراحت و عصبانی شد.

مطالب مرتبط:

۱۰۰ شخصیت برتر مارول: الکترا

۵ مرگ دردناک تاریخ کمیک بوک

۷۵ لحظه تاریخی مارول: مرگ الکترا

 

۱۲- «اسپیدی» معتاد شده

اسپیدی معتاد

چاپ شده در شماره ۸۵ سری دوم کمیک Green Lantern

نویسنده : دنی اونیل

طراح: نیل آدامز

پس از اینکه اونیل و آدامز به نابرابری اجتماعی اشاره کردند، به یکی دیگر از معضلات مهم اجتماعی نیز به نام اعتیاد جوانان پرداختند. البته قبل از این ما در کمیک “مرد عنکبوتی شگفت انگیز” شاهد بودیم که برای اولین بار در داستان های ابرقهرمانی به مسئله اعتیاد اشاره شد و چطور استن لی نشان داد که «هری آزبورن» به مواد روان گردان اعتیاد پیدا کرده. اما به نظر میرسد در این پانل به صورت جدی تری به اعتیاد اشاره میشود چون متوجه میشویم دستیار «گرین ارو» به نام «اسپیدی» (Speedy) به هروئین معتاد شده. واقعا حرکتی جسورانه بود که یک قهرمان را به شکل معتاد نشان دادند. واکنشی که روی صورت گرین ارو با دیدن صحنه تزریق هروئین از سوی دستیار خود میبینیم، فوق العاده تاثیر گذار است.

این داستان نشان داد که اعتیاد فقط مختص آدم های ناباب یا کسانی که گذشته درب و داغون داشته اند، نیست. البته این ایده همانطور که گفته شد ابتدا در کمیک های مرد عنکبوتی مطرح شد ولی در کمیک گرین لنترن به شکل مستقیم و جسورانه تری به آن پرداخته شد.

مطالب مرتبط:

۱۰ کمیک برتر «گرین ارو» (Green Arrow)

 

۱۱- «بی باک» از میان شعله های آتش بیرون می آید

عکس بی باک daredevil

چاپ شده در شماره ۲۳۲ کمیک Daredevil

نویسنده : فرانک میلر

طراح: دیوید مازوچلی

داستان Born again به عنوان نقطه اوج دورانی که فرانک میلر کمیک های دردویل را مینوشت شناخته میشود و یکی از بهترین داستان های تاریخ مارول است. این داستان لحظات ماندگار بسیاری دارد مثل: مت مورداک که در میان ویرانه خانه اش زانو زده، کینگ پین که از پنجره پنت هاوس خودش بیرون را نگاه میکند و با خودش می اندیشد که جسد مت مورداک کجاست، فریادهای ضجه مانند «بن یوریک» و … ولی پانل آخر شماره ۲۳۲ کمیک daredevil شاید از نظر عاطفی و احساسی از همه قوی تر باشد.

در واقع وقتی عشق مت مورداک به نام «کرن پیج» به خاطر اعتیاد به هروئین هویت مخفی او را میفروشد و زندگی مت مورداک به ویرانه ای تبدیل میشود، مورداک سعی میکند دوباره زندگی اش را از نو بسازد و در نهایت داستان به پانلی که اشاره شد ختم شد: یک ابرسرباز دیوانه به نام Nuke دست به کشتار زده است ، بنابراین مت مورداک پس از مدت ها لباس دردویل را میپوشد ، از میان آتش بیرون می آید و به قول معروف “از نو متولد میشود” (Born Again). بیرون آمدن او از میان شعله های آتش استعاره ای است از این که مت انگار دوران سخت خودش در جهنم و میان آتش را پشت سر گذاشته و الان دیگر آماده است با چالش های پیش رو مقابله کند.

مطالب مرتبط:

۱۰ کمیک برتر با حضور کینگ پین (The Kingpin)

لحظات ماندگار کمیک های بی باک: مرگ کارن پیج

۷۵ لحظه ماندگار مارول: همه اش زیر سر کینگ پین بود!

لحظات ماندگار: بی باک از میان شعله های آتش خارج میشود تا نبرد نهایی خودش با  کینگ پین را انجام دهد

 

مترجم: مهدی ترابی مهربانی

منبع : سایت whatculture.com

نام و آدرس مقاله به زبان انگلیسی:

Twenty Most Powerful Comic Book Panels Of All Time

 

All rights reserved © Spidey.ir 2016

     (هرگونه کپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذکر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

[ad_2]

لینک منبع


ایمیل شما آشکار نمی شود