۲۰ پانل ماندگار در تاریخ کمیک بوک – قسمت دوم در زیبا موزیک

اینها بهترین و به یاد ماندنی ترین پانل های تاریخ کمیک بوک هستند . حتما این مقاله را بخوانید

مقدمه: در دنیای کمیک بوک معمولا میتوان انتظار داشت که یک داستان کامل در قالب یک شماره روایت شود یا شاید هم در قالب چند شماره که در این صورت به آن یک “ارک” (arc) میگویند. ولی گاهی اوقات تنها یک پانل میتواند به اندازه یک داستان چند شماره ای قدرتمند باشد و طیف گسترده ای از احساسات و عواطف را در قلب و ذهن خواننده ایجاد کند. این گونه پانل ها گاهی آنقدر تاثیرگذار  هستند که میتوانند باعث شوند خواننده شوکه شود، بترسد یا اینکه باعث شود سر پا بایستد و از خوشحالی یا هیجان جیغ بکشد. در واقع در تاریخ کمیک پانل هایی بوده اند که آنقدر ذهن و قلب مخاطب را درگیر کرده اند که هواداران کمیک بوکی پس از سالها هنوز هم دارند درباره آنها با هم بحث و گفتگو میکنند. در این مقاله دو قسمتی به قدرتمندترین، تاثیرگذارترین، تاریخی ترین و ماندگارترین پانل های  تاریخ کمیک بوک اشاره میکنیم.

(اگر قسمت اول این مقاله را نخوانده اید، به اینجا بروید)

 

 ۱۰- شکسته شدن کمر بتمن

چاپ شده در شماره ۴۹۷ کمیک Batman

 نویسنده: داگ موئنک

 طراح: جیم آپارو

در طول دهه ۹۰ میلادی دنیای کمیک بوک پر بود از لحظات اغراق آمیز و نامعمول که هدف از خلق آنها فقط شوکه کردن خوانندگان بود. یقینا لحظه ای که «بین» (Bane) کمر بتمن را در شماره ۴۹۷ کمیک Batman شکست هم اغراق آمیز بود و هم نامعمول ولی در عین حال تاثیرگذاری آن از خیلی از کمیک بوک های این دهه بیشتر و ماندگار تر بود. این صحنه بیشتر به این خاطر به یاد ماندنی است که آدم از خودش میپرسد چطور بین توانست قهرمان قابل احترامی همچون بتمن را شکست دهد. با وجود اینکه بین بسیار عضلانی و قدرتمند است ولی بتمن هرگز در حرفه ابرقهرمانی خود اینقدر مقهور حریف خود نشده بود. بین مبارز شنل پوش دی سی را مثل یک بچه کوچک بالا میبرد و در نهایت ضربه مرگباری به او وارد میکند که در نتیجه آن کمر بتمن در اصابت با زانوی او میشکند. در نتیجه پانلی خلق شد که هم به طور خشونت آمیزی تکان دهنده است و هم بهت انگیز.

 این صحنه سالها بعد به نوعی در فیلم “شوالیه تاریکی برمیخیزد” ساخته «کریستوفر نولان» مورد استفاده قرار گرفت و ثابت کرد که با وجود آنکه در دهه لوس ۹۰ میلادی خلق شد اما آنقدر نمادین و قدرتمند بود که در سینما مورد استفاده قرار بگیرد.

مطالب مرتبط:

۱۰ تغییر لباس مهم در قهرمانان کمیک: لباس جانشین بتمن پس از شکسته شدن کمر او

۱۰ فیلم ناامید کننده ابرقهرمانی: شوالیه تاریکی برمیخیزد

 

 ۹- مرد عنکبوتی با قاتل عمو بن روبرو میشود

 چاپ شده در شماره ۱۵ کمیک Amazing Fantasy

 نویسنده: استن لی

 طراح: استیو دیتکو

 شاید تا به حال هیچ کمیکی در تاریخ به اندازه شماره ۱۵ “فانتزی شگفت انگیز” قضای سخت و بیرحمانه روزگار را به نمایش نگذاشته باشد. این کمیک به طور مشهوری دربرگیرنده اریجین یکی از بهترین ابرقهرمانان تاریخ یعنی «اسپایدرمن» است و روایت میکند که چطور عدم واکنش یا بی تفاوتی نسبت به یک دزد خرده پا میتواند بطور غیرمستقیم باعث تراژدی هولناکی به نام قتل عمو بن شود. به عبارتی دیگر، مرد عنکبوتی در جریان این قضیه یاد گرفت که “قدرت زیاد، مسئولیت زیادی به همراه دارد”. در واقع تا به حال در عالم کمیک سابقه نداشته که اولین پیروزی یک ابرقهرمان در عرصه مبارزه با جنایت تبدیل شود به بزرگترین ناکامی او (!) و این است تفاوت مرد عنکبوتی با دیگر شخصیت ها چون او، دنیای او، و تمام زندگش اش برپایه “تناقض” بنا شده .

 به همین دلیل این پانل باعث شد تا اسپایدرمن از همان ابتدای خلق شدن از دیگر قهرمانان در دنیای کمیک متمایز گردد. یعنی برخلاف غرور و اون حس “صد در صد از خود مطمئن بودن” که در ابتدای این کمیک در شخصیت مرد عنکبوتی دیده بودیم، اما شاهدیم که یک اشتباه به ظاهر کوچک ولی بسیار حیاتی باعث شد تا او کاراکتری شود که خوانندگان بتوانند باهاش ارتباط برقرار کنند. به عبارتی دیگر این پانل نشان داد که در زیر ماسک مرد عنکبوتی ، انسانی است دارای نقطه ضعف که میتواند گاهی اشتباهاتی بزرگ که عواقبی تراژیک دارند مرتکب شود. دنیای مرد عنکبوتی پس از این پانل و پس از اینکه فهمید همان سارقی که چند روز پیش جلویش را نگرفته بود، قاتل عمویش است، برای ابد تغییر کرد. و برای میلیون ها هوادار مرد عنکبوتی هم این لحظه باعث شد زندگی شان برای همیشه تغییر کند …

 مطالب مرتبط:

۷۵ لحظه تاریخی مارول: مرد عنکبوتی قاتل عمو بن را شناسایی میکند

 لحظات ماندگار در کمیک‌استریپ‌های مرد عنکبوتی: مرگ عمو بن

 اپدیت: اولین و مهم ترین کمیک استریپ مرد عنکبوتی به فارسی ترجمه شد!

 اسپایدرمن چگونه خلق شد؟

 تاریخچه کمیک استریپ های اسپایدرمن – قسمت اول

 

۸- نقشه «ازیماندیاس» فاش میشود

 

چاپ شده در شماره ۱۱ کمیک Watchmen

 نویسنده: آلن مور

 طراح: دیو گیبونز

 دنیای کمیک بوک پر از ابرشرورانی است که بیشتر اهل حرف زدن هستند تا عمل! ولی «ادریان ویدت» ملقب به «ازیماندیاس» (Ozymandias) از این دسته از ابرشروران نیست.

 در شماره یکی مانده به آخر کمیک تحسین شده “نگهبانان” میبینیم که او چطور با آب و تاب و جزئیات فراوان پرده از نقشه نهایی خود برمیدارد و متوجه میشویم که میخواهد با یک تهاجم ساختگی  و کشتن میلیون ها نفر، جلوی یک جنگ هسته ای را بگیرد (در واقع او اعتقاد دارد که اگر یک حمله قلابی از سوی موجودات فضایی به زمین شود، آنوقت آمریکا و شوروی در برابر آن با هم متحد خواهند شد و این از جنگ هسته ای قریب الوقوع میان آنها جلوگیری خواهد نمود!) . وقتی هم که هم تیمی های سابق او در گروه نگهبانان سعی میکنند باهاش حرف بزنند تا از این نقشه دست بردارد، بهشون میگه که دیگه دیر شده و نقشه اش را شروع به اجرا کرده.

 جمله “من سی و پنج دقیقه پیش انجامش دادم” (I did it thirty-five minutes ago)، یکی از شوکه کننده ترین فراموش نشدنی ترین جملاتی است که در تاریخ کمیک بوک به نگارش درآمده. این جمله بیانگر یکی از معدود دفعاتی است که آدم بد داستان موفق میشود و نقشه خودش را بدون حتی ذره ای تاسف و عذاب وجدان پیش میبرد. میلیون ها نفر به خاطر عمل یک نفر  میمیرند و قهرمانان داستان هیچ کاری از دستشان برنمی آید. نام ازیماندیاس از یکی از اشعار «پرسی شلینگ» گرفته شده و این لحظه  درست مثل اشعار او، بیانگر ماهیت زودگذر امپراتوری ها و سقوط اجتناب ناپذیر رهبران بزرگ میباشد. در واقع الن مور (نویسنده این کمیک) از این پانل استفاده میکند تا بمب خودش را بر سر خوانندگان منفجر کند. او از طریق ازیماندیاس به ما نشان میدهد که یکنفر میتواند کاری بکند که حتی ابرقهرمانان به اصطلاح شکست ناپذیر هم نتوانند کاری در مقابلش انجام دهند.

  مطالب مرتبط:

۲۰ مبارزه برتر در فیلم های کمیک بوکی: نبرد با ازیماندیاس

 

 

۷- حالا دیگه نوبت ولورینه!

 

چاپ شده در شماره ۱۳۲ کمیک Uncanny X-men

 نویسنده: کریس کلرمانت

 طراح: جان بیرن

 سالها قبل از اینکه «ولورین» به محبوبیت رشک برانگیز امروز خود برسد، او را بیشتر  به خاطر قد کوتاه و  روحیه نجوش و بدعنق اش میشناختند. ولی همه اینها در شماره ۱۳۲ کمیک Uncanny X-men عوض شد. این کمیک بخشی از داستان مشهور و برتر مردان ایکس یعنی “حماسه فونیکس سیاه” بود. در این داستان «جین گری» که ذهنش توسط اعضای گروه Hellfire Club به کنترل درآمده به ولورین حمله میکنه و پرتش میکنه به داخل فاضلاب. ولی تنها در یک پانل نویسنده و طراح موفق میشوند ولورین را به یکی از خفن ترین شخصیت های مارول تبدیل کنند. از نطر هنری، طراح توانسته این صحنه را بدون عیب و نقص فریم بندی و خلق کنه. دقت کنید که لب های ولورین چطور حالت خشمگین صورتش را نشان میدهند و چطور چنگال هایش بیرون جهیده در حالی که سایه نوری که به داخل فاضلاب رسیده روی صورتش افتاده و ولورین از میان آب های تیره فاضلاب بیرون آمده. نویسنده هم با این جمله، شاهکار طراح را کامل کرده: “شما کثافت ها تمام زور خودتون رو زدید! حالا نوبت منه!” .

در شماره بعدی هم دیدیم که ولورین چطور یک تنه به جنگ اعضای Hellfire Club میره و اونا رو یک به یک از پا درمیاره. این پانل و داستانی که در شماره بعدی چاپ شد باعث شد خیلی ها  هوادار ولورین بشن. این پانل بود که ولورین را از یک عضو ساده و معمولی مردان ایکس به یک اسطوره تبدیل کرد؛ کسی که همیشه و در سخت ترین لحظات میشه روش حساب کرد و از هیچ چیز و هیچ کس ترسی نداره.

مطالب مرتبط:

۷۵ لحظه ماندگار مارول: ولورین از میان کثافت فاضلاب بیرون میاد

معرفی اصلی ترین متحدان مرد عنکبوتی: ولورین

 

۶- مرگ سوپرمن

 

چاپ شده در شماره ۷۵ کمیک Superman

 نویسنده : دن جرگنز

 طراح: دن جرگنز، برت بریدینگ

 مرگ سوپرمن یکی از لحظات تعیین کننده دنیای کمیک در ۲۵ سال گذشته است. این اتفاق در اوایل دهه ۹۰ میلادی روی داد یعنی در دورانی که تب کاذب کمیک همه جا را فرا گرفته بود و دی سی راضی شد نمادین ترین ابرقهرمان خودش را بکشد. این قضیه باعث شد تا خیلی از رسانه های جهان بهش بپردازند. میلیون ها نسخه از این کمیک که البته با ترفندها و هیاهوی تبلیغاتی بیشماری منتشر شد، به فروش رفت (چون خیلی ها فکر میکردند در آینده ارزش زیادی خواهد داشت و میتوانند آن را به قیمت بالایی بفروشند. به همین دلیل  بیش از یک نسخه از آن خریدند). طبیعتا  معلوم شد که این رویداد چیزی نبوده جز یک ترفند بازاریابی مذبوحانه اما موفق از سوی دی سی کامیکس چون خیلی زود سوپرمن دوباره زنده شد. با این حال هنوز چیزی از قدرت و اهمیت پانلی که مرگ سوپرمن را نشان میدهد کم نشده است. برای خیلی ها سوپرمن نمادی است که از دنیای کمیک فراتر میرود. مثلا قبل از انتشار این کمیک یکی از مغازه دار های آمریکایی گفته بود که کشتن سوپرمن مترادف است با کشتن «عمو سام» (Uncle Sam)!!! باز کردن این کمیک و رسیدن به  صفحات نهایی آن (که حالت پوستر داشت) و دیدن جسد زخمی و خونین سوپرمن در حالیکه «لوئیز لین» دارد بالای سرش ضجه میزند، هنوز هم یکی از تلخ ترین لحظات برای خوانندگان کمیک است. اگر جذابیت و شهرت عالمگیر سوپرمن را خارج از دنیای کمیک (که معمولا دنیای کودکان محسوب میشود)  در نظر بگیرید متوجه میشوید که این پانل چقدر تاثیرگذار است. البته این پانل نمونه بارز از ترفندهای جنون آمیز کمپانی های کمیک در دهه ۹۰ هم هست که در نهایت باعث شد چند سال بعد کل صنعت کمیک بوک در امریکا زمین گیر شود.

مطالب مرتبط:

۱۶ داستان کمیک بوکی که اشکتان را در می آورد …

۱۰ کمیکی که با بیشترین جار و جنجال منتشر شدند!

فیلم مرگ سوپرمن (The Death of Superman) + لینک دانلود و تماشا

۵ مرگ دردناک دنیای کمیک

 

۵- مرد عنکبوتی خودش را از زیرآوار خلاص میکند

 

چاپ شده در شماره ۳۳ کمیک Amazing Spider-man

 نویسنده : استن لی

 طراح: استیو دیتکو

 این پانل و این داستان را خیلی ها مشهورترین لحظه در کمیک های مرد عنکبوتی قلمداد میکنند. ما دیدیم که مرد عنکبوتی چطور در مبارزه با «دکتر اختاپوس» زیر خروارها آوار گیر میکند. او همانطور که تحت فشار طاقت فرسا است، دارد به زن عموی مریض خویش فکر میکند و اینکه باید هر طور شده سرمی را که کمی دورتر از او روی زمین افتاده به او برساند تا خوب شود. این صحنه نشان دهنده استادی «استو دیتکو» در دیزاین پانل است. یعنی ما لحظه بلندکردن آن آوار سنگین را در طول چند صفحه میبینیم . جالبه که دیتکو ابتدا با پانل های کوچک شروع میکنه تا نشون بده اوضاع چقدر برای قهرمان محبوب ما سخته. ولی وقتی مرد عنکبوتی امید و تلاشش بیشتر میشه و ذره ذره آوار را بالا میاره، پانل ها هم بزرگ تر میشوند تا اینکه در یک پانل تمام صفحه ای میبنیم مرد عنکبوتی خودش را خلاص کرده و پیروز میشود (برای دیدن این صفحات اینجا، اینجا و اینجا را کلیک کنید).

 در طول ۵۰ سالی که از چاپ این کمیک گذشته در بسیاری از مکان ها و کمیک ها به آن اشاره شده و بهش ادای احترام شده (حتی در کارتون Batman Beyond) . ما حتی در فیلم “مرد عنکبوتی ۲” ساخته «سم ریمی» هم دیدیم که به آن اشاره شد (عکسش اینجاست). این لحظه دربرگیرنده همه آن چیزی است که به خاطرش عاشق مرد عنکبوتی هستیم: روحیه تسلیم ناپذیر او، عشق و وفاداری اش به دوستان و خانواده و توانایی او در غلبه بر مشکلاتی که خیلی از خودش بزرگ تر به نظر میرسند. اگر قبلا این کمیک را خونده باشید و الان با دیدن دوباره آن قلبتون تندتر نزد، پس باید به علاقه تون به دنیای کمیک شک کرد.

مطالب مرتبط:

لحظات ماندگار در کمیک‌استریپ‌های مرد عنکبوتی: اسپایدرمن خودش را از زیر آوار خلاص میکند!

بزرگان تاریخ کمیک استریپ های اسپایدرمن: استن لی و استیو دیتکو

۱۰ داستان برتر تاریخ کمیک استریپ های مرد عنکبوتی+ لینک دانلود مستقیم

 

۴- سرآغاز “چهار شگفت انگیز”

 چاپ شده در شماره ۱  کمیک Fantastic Four

 نویسنده : استن لی

 طراح: جک کربی

 وقتی کارشناسان از “عصر مارولی در تاریخ کمیک” (Marvel age of Comics) حرف میزنند در واقع میدانند که سراغاز این عصر ، شماره ۱ کمیک چهار شگفت انگیز است چون در این شماره بود که اولین خانواده از ابرقهرمانان مارول خلق شد و پس از موفقیت این کمیک بود که دیگر شخصیت های معروف مارول خلق شدند. در این پانل «رید ریچاردز»، «سو استورم»، «جانی استورم» و «بن گریم» هیولا به صورت دایره دستان خود را روی هم میگذارند تا عهد یاد کنند از نیروهایی که به تازگی نصیب شان شده برای کمک به بشریت استفاده کنند. اما مهم تر این است که این پانل اغازگز نوع جدیدی از روایت داستان در عالم کمیک  بود که باعث شد این صنعت به طور گسترده ای عوض بشه و استحاله پیدا کنه. در واقع، تا قبل از چهار شگفت انگیز ، ما ندیده بودیم که در یک کمیک، اعضای یک گروه سوپرهیرویی شخصیت پردازی های مختلف و حتی متضاد داشته باشند. تا قبل از این کمیک، ابرقهرمانانی  مثل «بتمن» ، «سوپرمن» و «گرین لنترن» شخصیت هایی سنتی بودند که مشکلات و دغدغه ها شخصی نداشتند و آدم های عادی نمیتوانستند باهاشون ارتباط برقرار کنند. 

 ولی مارول با چهار شگفت انگیز این استانداردهای پیشین دنیای کمیک را در هم شکست و با موفقیتی که کسب کرد قهرمانان مشابه دیگری همچون اسپایدرمن، ایرون من، هالک، موج سوار نقره ای و ثور را خلق کرد. در نتیجه اگر آن سه دستی که دستکش سفید بر دست دارند به همراه آن یک دست نارنجی رنگ دور هم قرار نمیگرفت، شاید الان مارول امپراتوری امروز خودش را نداشت ….

مطالب مرتبط:

بهترین کمیک های چهار شگفت انگیز (Fantastic Four)

۵ دستاورد عظیم چهار شگفت انگیز برای دنیای کمیک بوک!

 

 ۳- فلش جان خودش را فدا میکند

 

چاپ شده در شماره ۸ کمیک Crisis on Infinite Earths

 نویسنده : مارو ولف من

 طراح: جورج پرز

 امروزه خیلی از شخصیت ها هستند که ادعای قهرمان بودن در دنیای کمیک را دارند ولی شاید اعمال هیچ یک از آنها به اندازه کاری که «بری آلن» در کمیک حماسی “بحران در دنیاهای نامحدود”  (Crisis on the Infinite Earths) انجام داد قهرمانانه نباشد. در این داستان فلش توسط خبیثی به نام Anti-Monitor دزدیده شده. او میخواهد با استفاده از یک توپ ضد-ماده کره زمین را نابود کند. تنها شخصیتی که میتوانست عالم دی سی را نجات دهد، فلش بود ولی این مسئله به قیمت بزرگی برای او تمام شد. در واقع، فلش یک گرداب (vortex) درست میکند تا انرژی های ضد-ماده را بمکد ولی در نهایت جسم خودش نیز نابود میشود.

 در آخرین اقدام ایثارگرانه ای که میتوان ادعا کرد در دنیای کمیک نظیر ندارد ، فلش (که گفته میشه آغازگر عصر نقره ای ابرقهرمانان در اواخر دهه ۵۰ میلادی بود) هنگام استفاده از سرعت بینظیر خودش برای نجات کره زمین، کشته میشه.مرگ بری آلن به ما یادآوری میکنه که به قول خودش “همیشه امید هست …” (There’s always Hope) مرگ او هم الهام بخش است و هم تراژیک و یکی از بهترین و قدرتمندترین مرگ های ابرقهرمانان در دنیای کمیک بوک محسوب میشود.

مطالب مرتبط:

۱۰ کمیک مهم فلش (The Flash)

۸ شخصیت مهم خانواده ی فلش ها “برای سریال فلش” بدون حضور بری آلن

 کمیک فارسی: اولین حضور فلش معکوس (Reverse Flash) + لینک دانلود 

 

  ۲- بتمن و جوکر با هم میخندند

 چاپ شده در کمیک  Batman The Killing Joke

 نویسنده : آلن مور

 طراح: برایان بولند

 سکانس بصری پایانی در رمان گرافیکی ماندگار “بتمن: جوک کشنده” نه تنها یکی از قدرتمند ترین ها بلکه یکی از بحث انگیز ترین و مبهم ترین ها در تاریخ کمیک بوک است. تا قبل از این لحظه جوکر «باربارا گوردون» را با گلوله زده و فلج کرده بود و پدرش را شکنجه روحی داده بود تا چیزی رو ثابت کنه. وقتی بتمن بلاخره سر میرسه تا جوکر رو دستگیر کنه ، ازش میخواد قبل از اینکه یکی از اونا بمیره این بازی دوره ای را تمام کنه. ولی جوکر سعی میکنه نگرانی بتمن را با گفتن یک جوک درباره دو نفر در اسایشگاه روانی برطرف کنه. صفحه آخر این کمیک که از ۹ پانل تشکیل شده نشون میده که جوکر خنده جنون آمیز سر میده و بعدش بتمن هم شروع به خنده میکنه. بعد شاهد پانل هایی هستیم که هنوز هم بعد از گذشت این همه سال داره درباره اش بحث میشه یعنی میبنیم که بتمن سفت جوکر رو میگیره و بعد خنده جوکر متوقف میشه و ما فقط میبنیم که قطرات باران داره روی پیاده رو میریزه.

 «گرنت موریسون» نویسنده مطرح دنیای کمیک اعتقاد داره که در پانل شماره پنجم بتمن گردن جوکر رو میشکنه. ولی «جولیان درایوس» که رئیس و موسس اندیشکده کمیک بوکی Sequart است اعتقاد داره که بتمن سلاح زهرآلود جوکر رو به خودش تزریق میکنه (این سلاح که بهش toxin میگن باعث فلج شدن قربانیان جوکر میشه). برخی هم هستند که میگن این صفحه نتیجه خاصی رو به خواننده منتقل نمیکنه و فقط نشان میده که این دو شخصیت قراره تا ابد با هم نبرد کنند و درگیر یک بازی چرخشی باقی بمونند. (برای خواندن تئوری های مختلف درباره پایان این کمیک این مقاله را ببینید) چیزی که باعث شده این پانل ماندگار باشه اینه که هیچ پاسخ قطعی برای تفسیر ان وجود نداره. پایان داستان میتونه تمام آن چیزهایی که گفته شد باشه یا اینکه هیچ کدوم نباشه. همه چیز بستگی به نوع تفسیر خواننده و بیننده داره. واقعا کدام کمیک را سراغ دارید که در یک صفحه بتونه همزمان کلی چیز انتقال بده و هم اینکه انگار هیچی انتقال نداده؟

مطالب مرتبط:

۵ لحظه برتر شوکه کننده تاریخ جوکر!

۱۰ کمیک مهم و تاثیرگذار شوالیه تاریکی (Dark Knight) + لینک دانلود

تاریخچه جوکر (Joker) در دنیای بتمن

 

۱- مرگ گوئن استیسی

 چاپ شده در شماره ۱۲۱ کمیک  Amazing Spider-Man

 نویسنده : جری کان وی

 طراح: گیل کین، جان رومیتا

 مرگ گوئن استیسی یکی از مشهور ترین و جنجالی ترین داستان های تاریخ کمیک بوک است و در آن گوئن استیسی (عشق اول پیتر پارکر/مرد عنکبوتی) به دست گرین گابلین کشته شد (یا شاید هم تاری که مرد عنکبوتی به پای گوئن پرتاب کرد، باعث شد تا گردنش بشکنه؟) این مرگ باعث شد تا صنعت کمیک بوک به قول معروف پوست بندازه و وارد مرحله و عصر تازه ای بشه چون اکثر کارشناسان اعتقاد دارند بعد از این داستان بود که دوره نقره ای تمام و دوران تیره و تاریک تر برنزی شروع شد.

 چیزی که کمتر بهش اشاره میشه اینه که نوعی که پیتر پیکر بی جان گوئن را در دست گرفته شباهت زیادی به مجسمه مشهور میکلانژ به نام Pieta داره که جان دادن عیسی مسیح در دستان مادرش یعنی مریم مقدس را نشان میدهد (برای دیدن تصویر این مجسمه اینجا را کلیک کنید) . این پانل پایانی بود بر دوران معصومیت در دنیای کمیک چون گوئن نه یک قهرمان بود و نه قدرت های فوق بشری داشت . گناه او این بود که دل به کسی بسته بود که با بدی میجنگید. این صحنه ای است که بعد از این همه سال هنوز هم حس و عاطفه خواننده را تحریک میکند.

مطالب مرتبط:

۱۰ مرگ در عالم کمیک که هنوز پا برجا هستند!

۱۰ بلای بزرگی که گرین گابلین بر سر مرد عنکبوتی آورده

لحظات ماندگار در کمیک‌استریپ‌های مرد عنکبوتی: مرگ گوئن استیسی

چرا «گرین گابلین» بزرگترین دشمن «مرد عنکبوتی» است؟

“مرگ گوئن استیسی” بهترین داستان تاریخ مارول شد

“مرگ گوئن استیسی” ترجمه شد!

 

مترجم: مهدی ترابی مهربانی

 منبع سایت whatculture.com

 نام و آدرس مقاله به زبان انگلیسی:

 Twenty Most Powerful Comic Book Panels Of All Time

 All rights reserved © Spidey.ir 2016

      (هرگونه کپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذکر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد

این مطلب را به اشتراک بگذارید :