[ad_1]
نوازنده و آهنگساز نامدار چند سال عزلت گزید؛ اما در همه این سالها نغمههایی که ساخته بود برای بسیاری عین حضور هنرمند در جامعه معنا مییافت. عندلیبی چند روزی است با انتشار آلبوم «میهن» به غیبتی که خودخواسته میخواندش، پایان داده است. آلبومش در حالی که چند روز از انتشارش میگذرد با استقبال چشمگیری مواجه شده. حالا خیلیها منتظرند عندلیبی به روی صحنه بازگردد و سازش را برای اجرای قطعات ماندگارش از یک سو و ارائه قطعات «میهن» که مورد توجه قرار گرفتهاند از سوی دیگر کوک کند. با او درباره انتشار این اثر و همکاریاش با سالار عقیلی گفتوگو کردهایم.
- * پس از هفت سال سکوت خودخواسته، «میهن» توانسته با استقبال مواجه شد و در زمان کوتاهی تجدید چاپ شد. از شنیدن این خبر چه احساسی دارید؟
من از مدیریت «ایران گام» آقای صدرالدین حسینخانی بابت پخش این کار تشکر میکنم. خوشبختانه ایشان سالها است که با درایت در عرصه فرهنگ به فعالیت مشغول است. این را هم باید اضافه کنم که وقتی پس از گذشت کمتر از یک روز چاپ اول آلبوم به پایان رسید، دوستان در موسسه غافلگیر شده بودند و واقعاً خوشحال بودند. اما آنچه مرا بیش از همه خوشحال میکند، حقی است که بالاخره بعد از ۳۸ سال به حقدار رسید.امروز خوشحالم. نه به خاطر خودم بلکه به خاطر شادی روح ابوالقاسم لاهوتی شاعر قطعه میهن. امروز پس از ۳۸ سال بالاخره این کار زیبا که شعر زیبا و هنرمندانه آن را ابوالقاسم لاهوتی سروده، منتشر شد و همین موضوع بیش از همه من را خوشحال میکند. من اطمینان دارم که روح ابوالقاسم لاهوتی به خاطر انتشار میهن با شعر او آرام گرفته و تنش در قبر آسوده است.
- * مخاطبان «میهن» را با صدای محمدرضا شجریان هم سالها قبل در حافظه دارند. به نظر خودتان میهن سال ۵۷ با میهن سال ۹۵ چه تفاوت هایی دارد؟
با توجه به احترام بسیار زیادی که من برای استاد محمدرضا شجریان قائلم باید اعتراف کنم که آلبوم میهن که همین دو روز قبل منتشر شد در مقایسه با میهنی که سالها قبل ساختم و آقای شجریان آن را خواند، بسیار با کیفیتتر است. چون آن زمان هم من و هم استاد شجریان جوانتر بودیم و در آن سن و سال گامهای ابتداییمان را در عرصه جدی موسیقی برمیداشتیم اما امروز من بسیار پختهتر شدهام و سالار عقیلی هم با توجه به سن و سال، تجربه و تواناییاش کاری فوقالعاده ارائه کرده است. من به عنوان مولف این اثر، این میهن را از میهن سال ۵۷ هم از نظر تکنیکی و هم به لحاظ احساسی در جایگاه به مراتب بالا تری قرار میدهم. البته اعتقادی قلبی دارم به اینکه مشک آن است که خود ببوید، نه آنکه عطار بگوید. میخواهم به این بیت که امروز به ضربالمثل تبدیل شده این را هم اضافه کنم که درک و دریافت شنونده هم برای فهم بوی مشک لازم است؛ بنابراین در مواجهه با این همه فهم و درک از سوی مردم شریف کشورم فقط میتوانم بگویم که به زندگی در ایران عزیز افتخار میکنم. امیدوارم که حمایت از آلبوم میهن و کلیه آثار ارزشمند موسیقی ادامه پیدا کند و مردم اهالی هنر را همراهی کنند.
- * شما تاکنون آثار ماندگاری با خوانندگانی چون محمدرضا شجریان، شهرام ناظری، علیرضا افتخاری، زندهیاد رضوی سروستانی و… ساختید. اما اگر بنا باشد خودتان بین این آثار جذاب و خاطرهانگیز، یکی را انتخاب کنید، از کدام آلبومتان نام خواهید برد؟
«میهن». این آلبوم به دلیل همان پختگی که در وجود من و آثار موسیقاییام ایجاد شده، بهترین کاری است که تا امروز از من منتشر شده است. من همان محمدجلیل عندلیبی قبل هستم اما پختهتر از گذشته. معمولاً انسانها تا دورهای از زندگی اوج دارند، اما هر چه پیرتر میشوند از نظر جسمی و ذهنی ضعیفتر میشوند. در عالم هنر اگر برای کسی این اتفاق بیفتد به تکرار دچار میشود و ممکن است نه تنها رو به جلو حرکت نکند، بلکه برایش عقبگرد در هنر اتفاق بیفتد. به نظر من چنین کسی بهتر است آنقدر باهوش باشد و خدا به او لطف داشته باشد، که صحنه را ترک کند. خوشبختانه فکر میکنم من هنوز در اوج قرا دارم و هرچند سن و سالم بالا رفته؛ اما از نظر فکری و ذهنی در ساخت آثار موسیقایی علاوه برخلاقیت پختگی را هم در آثارم وارد کرده ام. در ارکستراسیون میهن از شیوه ایرانی که تفسیر شخصی خود من است، بهره برده ام و کار یک اثر ارکسترال است. اجرای سال ۵۷ میهن کوچک و حتی ضعیف بود اما امروزاین اثر با فرم و شکل و شمایلی کاملتر، پختهتر و با خوانندگی منحصر به فرد سالار عقیلی منتشر شده. از این رو هم هست که آن را اوج آهنگسازیهای خوم در همه سالهای فعالیت در موسیقی ایرانی میدانم.
- * بعد از وقفه بلندمدتی که در فعالیتهای موسیقاییتان ایجاد شده، برنامهای برای کنسرت دارید؟
بله. میدانید که سالها است برای برگزاری کنسرت روی صحنه نرفتهام. در حال حاضر در حال برنامهریزی و مذاکره هستیم تا بتوانیم در فرصتی مناسب این قطعات را روی صحنه ببریم. فعلاً کنسرت ۳ فروردینماه در شهر سقز استان کردستان قطعی شده است. حالا که صحبت نوروز شد از همین فرصت استفاده میکنم و نوروز را به مردم ایران تبریک میگویم. میخواهم بگویم اولین سلامم را به مردم ایران روی صحنه شهر کردستان خواهم گفت. دلیلش هم آن است که وطنم کردستان است. در آن تاریخ به یاد سید علی اکبر کردستانی یکی از بزرگترین آواز خوانان ایران، با همراهی رضا کردستانی روی صحنه میرویم. علیاکبر کردستانی، آن مرد بزرگ، خوانندهای است که ۱۰۰ سال قبل بزرگترین کارهای آوازی به زبان کردی را انجام داده است. ایشان مورد احترام خوانندگان بزرگ آواز ایرانی است. برخی از کارهای قبلی ماندگارم در بیات ترک را تنظیم جدید کردهام و بقیه کارها هم شامل آثاری است که ۸۰ درصد آنها قطعات جدیدیم هستند که بر روی اشعار کردی عبدالرحمان وفایی از شعرای بزرگ کردستان ساخته شدهاند. کارها به زبان کردی روی صحنه خواهند رفت. بعد از آن هم قرار شده با آقای سالار عقیلی اردیبهشتماه سال جدید در برج میلاد دو شب کنسرت داشته باشیم.
- * در ادامه برای برگزاری کنسرت در شهرستانها هم برنامهای دارید؟
اگر خدا یاری کند و زنده باشم حتماً. ما به طور حتم برای برگزاری کنسرت در شهرستانها هم برنامه ویژهای داریم. میدانید چرا اولین اجرایم را از شهرستان سقز گذاشتم؟ علاوه بر آنکه اهل این شهر هستم، خواستم ارادتم را به همه اهالی ایران و خصوصاً مردم شهرهای کوچک نشان بدهم. بنا نیست تمام امکانات در تهران متمرکز شود. هنرمندان هم باید داشتههای خودشان را تا حد امکان برای همه مردم ایران ارائه دهند. از سقز کار را شروع میکنم و در ادامه با گرفتن نیرو و توان از مخاطبان عزیز، به سایر شهرهای ایران هم خواهیم رفت.
– در ارکستراسیون از شیوه ایرانی که تفسیر شخصی خود من است، بهره بردهام
– این آلبوم را اوج آهنگسازیهای خوم در همه سالهای فعالیت در موسیقی ایرانی میدانم
– در اردیبهشت سال آینده با سالار عقیلی به روی صحنه میرویم
– اجرای قدیمی «میهن» کوچک و حتی ضعیف بود
– با آغاز اجراهایم از سقز، قصد دارم ارادتم به مردم شهرهای کوچک را نشان بدهم
موسیقی ما – بعضی از آدمها در سالهای بودنشان آنقدر تاثیرگذارند که وقتی هم نیستند، حضورشان ملموس است. بعضیها را «مرگ» میبرد که سرنوشت محتوم همهی آدمیان است و برخی دیگر خودخواسته گوشهی عزلت میگیرند. هنوز داغ هجرت «پرویز مشکاتیان» بر دل دوستانش باقی است؛ اگرچه وجودش هنوز حس میشود. برخی دیگر از بزرگان اما از بدعهدی زمانه به کناری میروند و خلوت تنهایی را مأمنی میکنند برای توان دوباره یافتن یا حتی کنارهگیری مدام به خاطر بدعهدی ایام و بر صدر نشستن بی هنران. این دسته هم نظیر آنها که حتی مرگ از ماناییشان نمیکاهد، آنقدر خاطره در ذهنها ثبت کردهاند که نبودنشان، خللی در جایگاهی که میان دوستان و دوستداران کسب کردهاند، ایجاد نکند…
[ad_2]
لینک منبع