آهنگ جدید

دانلود آهنگ جدید نیام یوکی بنام ریمیکس با بالاترین کیفیت

دانلود آهنگ جدید نیام یوکی بنام ریمیکس

روزنامه هفت صبح – مرجان فاطمی: چند سالی است که کارگردان های تلویزیون و سینما به کمدی های روستایی توجه نشان داده اند و به این فکر افتاده اند که می توان از پتانسیل زندگی در روستا برای خلق کمدی های جذاب استفاده کرد. البته سابقه ساخت کمدی های روستایی در ایران به سال ها پیش بر می گردد. هنوز آنهایی که قبل از انقلاب سن و سالی داشتند، سریال و فیلم های سینمایی «صمد» را با همین تعریف از یاد نبرده اند.

بعد از انقلاب و در اوایل دهه شصت، چند فیلم با همین مختصات ساخته شد اما از یک جایی به بعد رو به فراموشی رفت تا اینکه سال ۹۰ سیروس مقدم «پایتخت» را برای تلویزیون ساخت و مجددا توجه ها را به این سمت جلب کرد. از ابتدای دهه نود با موفقیت چشمگیر «پایتخت»، چند فیلم و سریال کمدی در این حیطه ساخته شدند که البته بخش مهمی از آنها آثار قابل قبولی نبودند. بعد از «ایران برگر»، «زاپاس» و «ناردون» حالا کمدی روستایی دیگری با نام «خجالت نکش» این روزها در اکران سینماهاست.

فیلم خجالت نکش

رضا مقصودی، فیلمنامه نویس مطرح آثار کمدی سینما در اولین تجربه کارگردانی اش سراغ ساخت این کمدی روستایی رفته. مقصودی روی سوژه جدید و البته حساسی دست گذاشته و با انتخاب احمد مهرانفر و شبنم مقدمی، اثری به نسبت متوسط به نمایش گذاشته است؛ اثری که با توجه به پیشینه ای که از مقصودی در سینما سراغ داشتیم، انتظار می رفت بارها بهتر از این باشد.

دور از اجتماع خشمگین

مروری بر مهم ترین کمدی های روستایی سینمای ایران از دهه ۶۰ تا امروز

اتوبوس / ۱۳۶۴

کارگردان: یدالله صمدی
فیلمنامه: داریوش فرهنگ
بازیگران: هادی اسلامی، مرتضی احمدی، حمید طاعتی

ماجرا چه بود؟ اهالی یک روستا به دو دسته نعمتی ها و حیدری ها تقسیم شده اند و کدخدای روستا تلاش می کند مدام بین آنها دعوا راه بیندازد. سر کرده نعمتی ها نمکزارشان را به کدخدا می فروشد و با پولش یک اتوبوس می خرد تا مسافرکشی کند. از آنجایی که سرکرده حیدری ها یک گاریچی است و مردم را با گاری اش اینطرف و آنطرف می برد وقتی می بیند اتوبوس جدید کسب و کارش را کساد کرده تصمیم می گیرد آسیاب حیدری ها را به کدخدا بفروشد و یک اتوبوس بخرد. دعواها بالا می گیرد و …

نقش روستا: طبیعتا چنین فیلمی با توجه به اقتضائاتی که داستان ایجاد می کند باید در روستا ساخته می شد. حتی سعی شده تا از عناصر فولکلور منطقه آذربایجان غربی هم برای طبیعی تر شدن فضای روستا استفاده شود منتها در این فیلم هادی اسلامی و مرتضی احمدی، به عنوان بازیگران اصلی، لهجه کاملا تهرانی دارند و همین مسئله هم باعث شده تا زمان اکران فیلم انتقادهای زیادی به آن وارد شود.

کفش های میرزا نوروز / ۱۳۶۴

کارگردان: محمد متوسلانی
فیلمنامه: داریوش فرهنگ
بازیگران: علی نصیریان، محمد کشاورز، سعید امیرسلیمانی و …

ماجرا چه بود؟ این فیلم با اینکه همزمان با «اتوبوس» ساخته شده اما تلویزیون خیلی بیشتر آن را پخش کرده و قطعا بیشتر مخاطبان یک بار هم که شده آن را تماشا کرده اند. داستان درباره یک جفت کفش قدیمی و حرص دربیار است. میرزانوروز سالیان سال حاضر نمی شود کفش هایش را عوض کند. او کفش های پاره را مدام می پوشد و حرص تمام افراد خانواده اش را در می آورد و مضحکه مردم روستا می شود. خلاصه وقتی می بیند همه او را به خاطر کفش هایش طرد کرده اند آنها را دور می اندازد اما این کفش ها حاضر به رها کردن میرزا نیستند و همه جا دنبالش می آیند.

نقش روستا: شاید این داستان می توانست در هر موقعیت جغرافیایی دیگری اتفاق بیفتد اما محمد متوسلانی ترجیح داد داستانش را در روستا پی بگیرد. شاید علت اصلی این انتخاب به رابطه پررنگ مردم روستا با هم و اثری که روی زندگی هم می گذارند ربط داشته باشد. البته ساده دلی همراه با اندکی رندی که در شخصیت میرزا دیده می شود هم در بستر روستا بیشتر قابل درک است.

ایران برگر / ۱۳۹۳

کارگردان: مسعود جعفری جوزانی
فیلمنامه: مسعود جعفری جوزانی و محمدهادی کریمی
بازیگران: محسن تنابنده، سحر جعفری جوزانی، فتح الله جعفری جوزانی، گوهر خیراندیش، احمد مهرانفر و …

ماجرا چه بود؟ داستان در جریان نامزد شدن بزرگان دو ایل در انتخابات شوراها شکل می گیرد. امرالله و فتح الله که سالیان سال است با هم اختلاف دارند حالا رقیب انتخاباتی شده اند و تلاش می کنند هر طور شده رای مردم روستا را به سمت خودشان بکشند. در واقع کل فیلم به ماجرای تلاش این دو نامزد برای پیروزی در انتخابات و باز شدن پای چند مشاور شهری به فضای روستا اختصاص دارد.

نقش روستا: مسعود جعفری جوزانی سعی کرده تا در «ایران برگر»، داستانی نمادین برای مخاطبانش تعریف کند و یک جورهایی تلاش های نامزدها در انتخابات و مسائل پشت پرده تبلیغات انتخاباتی را در فضایی مانند روستا به نمایش بگذارد. در واقع اینجا روستا ماکت کوچکی از کل جامعه است؛ ماکتی اغراق شده از تمام مسائلی که در ایام انتخابات توسط نامزدها و مشاورانشان رخ می دهد. فرهنگ مردم روستا، مشکلاتی که دارند، سادگی آنها و … همگی در جهت رسیدن فیلم به هدف مناسبش انتخاب شده اند.

زاپاس / ۱۳۹۴

کارگردان: برزو نیک نژاد
فیلمنامه: برزو نیک نژاد
بازیگران: امیر جعفری، ریما رامین فر، جواد عزتی، شبنم مقدمی، احمد مهرانفر و …

ماجرا چه بود؟ یک تیم فوتبال دسته سه از شهر کوچک رامیان به دسته دوم صعود می کند و سعید که یکی از بازیکنان اصلی فیلم است به خاطر مشکلی که برای تاندون پایش پیش می آید نمی تواند همراه تیم باشد. از طرف دیگر داود، مربی تیم، شوهرخاله سعید است و سعید هم سال هاست به نعنا دختر خاله اش علاقه دارد و می خواهد با او ازدواج کند. داود که متوجه می شود پای سعید آسیب دیده و دیگر قادر به فوتبال بازی کردن نیست، شرط می گذارد که تا بهبود کامل پایش به او دختر نمی دهد.

نقش روستا: همین که برزو نیک نژاد داستانش را از محیط شهری و آپارتمان نشینی خارج کرده و در روستا آن را پیش می برد قابل قبول است اما مثل فیلم های قبلی، ماجراها چندان در محیط روستا تنیده نشده و حتی بازیگران هم لهجه آنجا را به درستی استفاده نمی کنند. برای همین هم باورپذیری موقعیت مکانی برای مخاطب زیاد نیست.

ناردون / ۱۳۹۴

کارگردان: فریدون حسن پور
فیلمنامه: فریدون حسن پور
بازیگران: امین حیایی، لیلا اوتادی، مهران غفوریان، شهرام قائدی و …

ماجرا چه بود؟ داستان فیلم درباره روستایی است که دیگر ظرفیت دفن جسد جدیدی را ندارد و روستای بالادست هم اجازه دفن مرده های بیرون از روستا را نمی دهد. حالا در این بین شکور، زمینگیر شده و در آستانه مرگ است اما از بی قبر ماندن می ترسد. تنها کسی که می تواند مردگان را در زمین خودش دفن کند شیرمرد، ثروتمند روستاست که او هم با کلک می خواهد قیمت زمینش را بالاتر ببرد.

نقش روستا: داستان در نگاه اول کاملا جذاب است و به نظر می رسد محیط روستا هم بتواند در رسیدن کارگردان به هدف او را یاری کند. همه ما سالیان سال است که فریدون حسن پور را به عنوان کارگردان سینما و تلویزیون می شناسیم. تا همین چند روز پیش هم سریال «کوبار» به کارگردانی او از شبکه دو پخش می شد. حسن پور تاکید زیادی روی استفاده از روستاهای شمال کشور در ساخت فیلم ها و سریال هایش دارد اما معمولا با وجود استفاده درست از روستا موفق به خلق اثر جذابی نمی شود.

دانلود آهنگ ۲۵ باند (فول آلبوم گروه ۲۵ Band)

Download Full Album 25 Band

آخرین بروزرسانی : ۱۳۹۵/۳/۲۱

دانلود همه‌ی آهنگ های جدید ، قدیمی و آلبوم های ۲۵بند به صورت تک به تک و یکجا در ادامه مطلب …

برای اولین بار با موزیک بروز برای دانلود کامل ترین فول آلبوم ۲۵ باند همراه باشید.

در این صفحه میتوانید تمامی آلبوم های رسمی این خواننده و همچنین تک آهنگ های منتشر شده تا این لحظه را به ترتیب زمان انتشار ، با بهترین کیفیت و لینک مستقیم دانلود نمایید.

۲۵ باند (۲۵بند) نام یک گروه موسیقی ایرانی است. این گروه شامل یک زن و شوهر به نام‌های تهمینه (متولد ۱۷ دی ۱۳۶۴ در مشهد) و عادل (متولد ۱۹ آبان ۱۳۶۲ در مشهد) است.

عادل ملقب به اِی‌دِل و تهمینه ملقب به تمین می‌باشد.

عادل و تهمینه تا قبل از اینکه به صورت حرفه ای به موسیقی بپردازند و تا سنین نوجوانی در مشهد زندگی میکردند، این دو هم اکنون در لس آنجلس، کالیفرنیا زندگی میکنند.

عادل فارغ‌التحصیل مهندسی کشاورزی و تهمینه فارغ‌التحصیل مهندسی نرم‌افزار است.

لیست آلبوم های ۲۵ باند و تک آهنگ های موجود :

برای دانلود آهنگ‌ها روی نام آنها کلیک (لمس) نمایید.

دانلود آلبوم باور از ۲۵ بند

۲۵ Band – Bavar Album

دانلود آهنگ من شک ندارم
دانلود آهنگ درد دل تنگی
دانلود آهنگ باور
دانلود آهنگ مسافر
دانلود آهنگ دوست دارم
دانلود آهنگ قرنطینه
دانلود آهنگ ترس
دانلود آهنگ تاریکتر

دانلود آلبوم ۴ (چهار) از ۲۵ بند

۲۵ Band – ۴ Album

دانلود آهنگ انقد بخند
دانلود آهنگ بارون
دانلود آهنگ مال من شدی
دانلود آهنگ فندک
دانلود آهنگ تا صبح خونه نریم
دانلود آهنگ چقد خوبه
دانلود آهنگ آینده تاریک
دانلود آهنگ استخر

دانلود تمامی تک آهنگ های ۲۵ بند

Download All Single Music 25 Band

دانلود آهنگ خاطره ها
دانلود آهنگ وقت پرواز (ریمیکس)
دانلود آهنگ اشتباه
دانلود آهنگ برسه ماه
دانلود آهنگ امشب میخوام
دانلود آهنگ پورتو (ریکو)
دانلود آهنگ چقدر تنهایی بده
دانلود آهنگ یه باد خنک
دانلود آهنگ حق با توست
دانلود آهنگ گاهی وقتا
دانلود آهنگ گاهی وقتا (وحید شاد ریمیکس)
دانلود آهنگ دارم یخ میزنم
دانلود آهنگ دارم یخ میزنم (ریمیکس)
دانلود آهنگ همیشه با همیم
دانلود آهنگ گاهی وقتا (رامتین ریمیکس)
دانلود آهنگ باش تا ببینی
دانلود آهنگ از پیشم میری
دانلود آهنگ توی راه عشقیم
دانلود آهنگ بیا بیا
دانلود آهنگ از من نگذر
دانلود آهنگ وقت پرواز
دانلود آهنگ درد دلتنگی
دانلود آهنگ ترس (ویدئو ورژن)
دانلود آهنگ نرو
دانلود آهنگ باور (زنده)

 قطعا اسپایدرمن به داشتن چنین دشمنانی افتحار نمیکنه!

مقدمه: مرد عنکبوتی بدون شک در کنار بتمن دارای بهترین و شناخته شده ترین دشمنان در دنیای کمیک است. دشمنان او به خوبی نقاط ضعف او را برجسته و باعث جذاب تر شدن اش میشوند. این مقاله را بخوانید تا با ۱۰ دشمن برتر وی آشنا شوید. ولی درست مثل تمام ابرقهرمانان دنیای کمیک ، نویسندگان و طراحان مرد عنکبوتی در طول بیش از ۵۰ سال گذشته مجبور بوده اند تا دشمنان جدیدی برای او خلق کنند تا خوانندگان احساس نکنند مرد عنکبوتی همواره مجبور است با یک سری مشخص و محدود از شخصیت  های خبیث مبارزه کند. ولی تلاش های آنها گاهی اوقات نافرجام میماند و به همین دلیل ابرشرورانی بیخود (lame) و حتی مضحک برای داستان های مرد عنکبوتی خلق کرده اند که در این مقاله به بیخودترین آنها اشاره میکنیم ! (رتبه اول مقاله به طور مشترک به دو شخصیت تعلق گرفته).

۱۰- مرد زنبوری (Swarm)

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره ۱۴  از کمیک  Champions

اقای «فریتز وان مه یر» یک دانشمند اسبق ارتش نازی بود که به ارژانتین سفر کرد تا زنبور پرورش دهد ولی در آنجا یه سری زنبور دچار تغییر ژنتیکی شده او را بلعیدند (!) و بدین ترتیب تبدیل شد به مردی که هیبت انسانی دارد ولی از یه عالمه زنبور خطرناک تشکیل شده. او میتواند زنبورهایش را به شکل تیر، مشت و دیگر اجسام احمقانه تبدیل کند! خدا رو شکر که «ونوم» چند وقت پیش اسکلت وان مه یر را خورد تا دیگر سر و کله Swarm در داستان های مرد عنکبوتی پیدا نشود!

۹ – لوتر (Looter)

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره ۳۶  از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز

لوتر قطعا بیمصرف ترین دشمنی هستش که در دوران کلاسیک مرد عنکبوتی خلق شد. نام واقعی اش «نورتون فستر» است. فستر دانشمندی بی پول بود که روزی به یک شهاب سنگی که به سطح زمین برخورد کرده بود ، دست پیدا میکنه و قدرت های فوق بشری نصیب اش میشه  و تصمیم میگیره از اونا برای بدست آوردن پول استفاده کنه. به جرات میشه گفت که تا به حال حتی یک داستان متوسط  هم با شرکت لوتر نوشته نشده!

۸- ایگوآنا (Iguana)

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره ۳۲ از کمیک Spectacular Spider-Man

ایگوانا کپی برابر اصل لیزارد بود منتهی شب ها به هوشی در حد انسان ها دست میافت (!) . او همچنین میتوانست با خیره شدن به بقیه آنها را هیپنوتیزم کند ولی به نور حساسیت داشت به همین خاطر سعی میکرد کرت کانرز (لیزارد) و مرد عنکبوتی را وارد فضاهای تاریک کند تا بتواند هیپنوتیزم  شان نماید!

۷- اسلاید (Slyde)

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره ۲۷۲ از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز

«جالوم بیچر» (Jalome Beacher) مهندس شیمی  بود که برای یک  شرکت کار میکرد . او ماده ای نچسب و بدون اصطحکاک کشف کرد ولی در نهایت اخراج شد. بدین ترتیب او از این ماده لباسی درست و شروع به سرقت از بانک کرد (جای سئواله که چرا به جای این کار نرفت اختراع اش رو به شرکت دیگه بفروشه؟!!!) لباس تفلون (!) او باعث شد بتونه با سرعت زیاد لیز بخوره و تار عنکبوتی اسپایدرمن هم بهش نچسبه!!!

۶- اور درایو (Overdrive)

اولین حضور در دنیای کمیک: Amazing Spider-Man: Swing Shift

یک شخصیت منفی که از اولش هم به عنوان یک شوخی در سری داستان های Brand New Day مرد عنکبوتی ظاهر شد. او قدرت اش اینه که میتونه با دست زدن به  هر خودرویی ، سرعت اش رو بالا ببره و دیزاین اش رو خفن کنه !!!  البته اگه زیاد از اون خودرو فاصله بگیره، دوباره برمیگرده به حال اولش!!!! تازه، او عاشق مرد عنکبوتیه و دوست داره ازش امضا بگیره

۵- اسپات (Spot)

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره ۹۸ از کمیک Spectacular Spider-Man

دکتر «جاناتان اوهن» برای «کینگ پین» کار میکرد  و ماموریت داشت تا روی خواص منحصر به فرد شنل یکی از دوستان اسپایدرمن به نام Cloak تحقیق کند تا بفهمد چطور میتواند غیب شود و از مکان دیگری سر دربیاورد؟ اما اختلالی که در جریان الکتریسیته شهر به وجود آمد سبب شد تا بدن او به پرتال ها یا حفره هایی برای ورود به بعدها و مکان های دیگر بدل گردد.  او یکی از بامزه ترین و در عین حال بیخود ترین دشمنان اسپایدرمن است و معمولاً هیچ کس او را چندان جدی نمیگیرد!

۴- کانگورو (Kangaroo)

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره ۸۱  از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز

فکر کنم خیلی راحت میتونید حدس بزنید این شخصیت اهل کجاست و چیکار میتونه بکنه! بله .. خودشه! ایشون استرالیایی هستند و میتونند جست و خیز کنند! حالا به origin معرکه (!) ایشان توجه فرمایید: «فرانک الیور» آنقدر در کنار کانگوروها زندگی کرده بود که قدرت پرش آنها را به ارث برد! او سپس یک بوکسور موفق شد  ولی فنون  غیر قانونی اش حین مسابقات باعث شد از کشورش اخراج و به آمریکا بیاد. بعدشم یه خلافکار شد و چند بار با اسپایدرمن جنگید. ظاهرا خیلی وقت پیش هنگام دزدیدن مواد رادیو اکتیو به رحمت خدا رفت ….!

۳- استگران (Stegron)

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره ۱۹   از کمیک  Marvel Team-Up

و بازهم یک کپی بیخود دیگر  از لیزارد!  «وینسنت استگران» یکی از دانشمندان سازمان “شیلد” بود که با دکتر «کرتیس کانرز» همکاری کرد تا به “سرزمین وحشی” (Savage Land) برود (سرزمین وحشی جایی در عالم مارول است که در آن هنوز دایناسورها زندگی میکنند!) او میخواست روی DNA دایناسورها تحقیق کند.  سپس فرمول کانرز را دزدید و با DNA دایناسور ترکیب کرد و خودش رو به هیولایی دایناسور مانند تبدیل نمود! حالا قدرت او چه بود؟ کنترل افکار دایناسورها!!!! واقعا قدرت از این بیخود تر پیدا میشه؟ چون به جز Savage Land مگه جای دیگه ای هم دایناسور پیدا میشه که بشه روشون تاثیر گذاشت؟!

۲- تایپ فیس (Typeface)

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره ۲۳ از سری دوم کمیک Peter Parker: Spider-Man

او یکی از بدترین و بیخودترین دشمنانی بوده که مرد عنکبوتی تا به حال باهاش روبرو شده. لابد میپرسید نیروهای او چی هستند؟ هیچی! فقط میتونه حروف الفبا انفجاری و تیز و برنده به سوی دیگران پرت کنه!!! واقعا کسی هست که از حروف الفبا بترسه؟؟؟؟ لباسش هم که دیگه نگو! خدا رو شکر که در رویداد Civil War کشته شد و دیگه نمیتونه هواداران مرد عنکبوتی رو آزار بده!

۱- بیگ ویل (Big Wheel) 

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره ۱۸۲  از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز

چیز زیادی نمیشه درباره این شخصیت گفت. فقط اینکه اسمش   Jackson Weele  هستش و یک تاجر اختلاس گر بود که رفت پیش «مخترع مخوف» (Terrible Tinkerer) تا براش یه دستگاه بسازه. ایشون هم براش   یه چرخ خیلی بزرگ ساخت که میشد بری داخلش  و باهاش حرکت کنی  و همه چیز رو از پیش رو برداری! بیگ ویل  چند وقت پیش تصمیم گرفت یه ابرقهرمان باشه ولی فهمید که به درد قهرمان شدن هم نمیخوره !

– هیپنو هاسلر (Hypno Hustler) 

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره ۲۴ از کمیک Spectacular Spider-Man

این شخصیت هم مثل خیلی های دیگه که در این لیست حضور داشتند در دهه ۷۰ میلادی در کمیک های اسپایدرمن خلق شد. «هیپنو هاسلر» که اسم واقعی اش هست «انتوین دلسوین» (Antoine Delsoin )، از موسیقی دیسکو استفاده میکرد تا بقیه رو هیپنوتیزم کنه! یعنی کنسرت برگزار میکرد و بعد ملت رو هیپنوتیزم میکرد و پولشون رو میدزدید! او خواننده ای بود که توسط سه زن تعلیم دید تا بتونه صداش رو تقویت کنه و بتونه قدرت هیپنوتیزم به دست بیاره. وقتی هم با اسپایدرمن روبرو شد خیلی سریع شکست خورد و رفت زندان! کلا همیشه به خاطر اسم و ظاهرش از سوی هواداران مرد عنکبوتی مسخره شده!

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

دسته بندی: مهدی اکبری, رمضان, زمینه, شور

اینها قهرمانانی در دنیای کمیک هستند که نامشون خیلی بیخوده!

مقدمه: یکی از کلیدی ترین بخش های زندگی یک ابرقهرمان اینه که اسم باحالی داشته باشی. البته ظاهر و لباس هم مهم هستند ولی اسم هم خیلی مهمه. مثلا شخصیت هایی مثل اسپایدرمن، بتمن، بلک ویدو، دردویل، پرفسور ایکس و سوپرمن و … اسامی خارق العاده ای دارند که خیلی سریع ملکه ذهن میشه. ولی متاسفانه اسامی محدود هستند و بعضی وقتها نام های بیخودی نصیب برخی شخصیت ها میشه! در این مقاله به معرفی ۱۵ ابرقهرمانی که اسامی بیخودی دارند میپردازیم.

۱۵- لوکر (Looker)

«لوکر» یکی از شخصیت هایی است که سال ۱۹۸۵ و در شماره ۲۵ از کمیک Batman and the Outsiders خلق شد. او بسیار زیباست و به خاطر همینه که بهش میگن Looker (چون قیافه یا looks عالی داره!). البته اولش زیبا نبود. یعنی زشت بود و اسمش بود «امیلی بریجز» ولی به خاطر اصابت یک شهاب سنگ به زمین به زیبایی و قدرت فرابشری دست یافت. او قدرت های ذهنی قوی داره. ولی بعدا به یک خون اشام تبدیل شد و قدرت های خون آشامی هم به دست آورد. در هر حال اسم لوکر برایش اصلا مناسب نیست چون فقط به ظاهرش اشاره داره در حالی که او یک خون آشامه و قدرت های ذهنی داره! ضمن این که اسمش خیلی شبیه به hooker است! (برید تو دیکشنری چک کنید ببینید چه معنایی داره!).

۱۴- گود بوی (Good Boy)

آدم وقتی اسم «گود بوی» رو میشنوه یاد پسر میفته ولی این ابرقهرمان در واقع یک دختره به نام «گود سیلوا» که میتونه به گرگ تبدیل بشه! در واقع گود بوی معمولا لقبی هست که آدم به سگ ها میده نه به گرگ ها! در هر حال خالقین این شخصیت او را در سال ۲۰۱۶ و در کمیک های Great Lakes Avengers خلق کردند که همیشه به داشتن اعضای عجیب و غریب معروف بوده. خودشون هم گفته اند زیاد نمیخواستند این شخصیت یا اسمش جدی باشه. راستی این رو هم بگم که گود بوی اصرار داره که یک گرگینه (werewolf) نیست و به خاطر یک حادثه میتونه به حالت گرگ در بیاد.

۱۳- برتای گنده (Big Bertha)

قبلا هم اشاره کرده بودم که Great Lakes Avenger یک گروه هجو آمیز و فکاهی قهرمانی در دنیای ماروله که انگار هر چی ابرقهرمان با اسم و قدرت بیخوده اونجا جمع شده! یکی از اونا «اشلی کرافورد» (Ashley Crawford) نام داره که با نام «برتای گنده» شناخته میشه! او در واقع یک مانکن خوش اندامه که میتونه ناگهان بزرگ و چاق بشه! یعنی یک جهش یافته است که میتونه چربی ها بدنش رو کم و زیاد کنه! پس میتونه یک مانکن موفق و یک ابرقهرمان قدرتمند باشه. ولی در هر حال خیلی عجیبه که یک خانم اسم ابرقهرمانی خودش رو بذاره Big چون میدونید که خانومها چقدر به هیکل خودشون حساس هستند!

۱۲- پسر بازو جدا شونده (Arm-Fall-Off Boy)

میگم دقت کرده اید اونایی که قدرت بیخود دارند اسم های بیخودی هم دارند؟! ولی این یکی دیگه آخرشه! «پسر بازو جدا شونده»!!!! یعنی واقعا میتونه بازوی خودش رو قطع کنه و باهاش به دیگران ضربه بزنه!!! پس میشه گفت که قدرت اکشن فیگورهای ما رو داره که در دوران کودکی بازوشون رو جدا میکردیم و میزدیم تو سر بقیه اسباب بازی هامون! گفته میشه عمدا قدرت هاش رو اینقدر مضحک خلق کرده اند. ضمن اینکه گفته میشه اولین کسی بود که رفت عضو گروه لژیون ابرقهرمانان دی سی بشه ولی ردش کردند! اونقدر شخصیت بیخودی بود که تا سالها اسم واقعی نداشت ولی در رویداد Zero Hour معلوم شد اسمش هست Floyd Belkin اهل سیاره Lallor. من شرط میبندم وقتی خالقین این شخصیت داشتند خلقش میکردند کلی با هم خندیدن!

۱۱- ثور گرل (Thor Girl)

این یکی یک اسم واقعا غیر خلاقانه داره. یعنی کاملا مشخصه که هیچ زحمتی برای انتخاب اسمش به خودشون نداده اند و فقط یه Girl به اسم ثور اضافه کرده اند! در هر حال، «ثور گرل» بر خلاف اسمش اهل آزگارد نیست! در واقع در سیاره ای دوردست به نام “هسته امید” (Nucleus of Hope) به دنیا آمد و اسمش هم «تارین» (Tarene) بود ولی خبر نداشت که طبق پیش گویی ها قراره به موجودی بسیار نیرومند به نام Designate تبدیل بشه. سپس ثانوس از راه رسید و مردم سیاره او را کشت تا بتونه از قدرت تارین برای تامین انرژی وسیله ای که میتونست نیمی از عالم را نابود کنه ، بهره بگیره . ولی ثور تونست تارین رو نجات بده. تارین هم در نهایت از قدرت های خودش استفاده کرد تا خودش رو تبدیل کنه به یک ثور و چکشی هم داشته باشه مثل میولنیر! خداییش اگر اسمش رو همون Designate میذاشتند، بهتر نبود؟

۱۰- دختر سنجابی (Squirrel Girl)

اسم ابرقهرمانی باید جذبه داشته باشه. باید طوری باشه که وقتی دشمنانت اون رو میشنون تحت تاثیر قرار بگیرن. یا باید جوری باشه که مردم عادی وقتی اون رو میشنون ازش الهام بگیرن ولی «دختر سنجابی» کدوم یک از این ویژگی ها رو داره آخه؟!

در هر حال دختر سنجابی توسط «ویل مورای» و «استیو دیتکو» خلق شد (بله درست شنیدید، استیو دیتکو!) . گفته میشه قرار بوده فقط برای یک شماره حضور داشته باشه و بعد دیگه خبری ازش نباشه . در یکی از شماره های گمنام کمیک Marvel Superheroes هم خلق شد (کمیکی که در آن داستان های مورد استفاده قرار نگرفته مارول چاپ میشد) . ولی جالبه که در همان تک شماره موفق به شکست دادن «دکتر دووم» شد! (عکسش اینجاست). «دن اسلات» سال ۲۰۰۵ از دختر سنجابی خوشش اومد و ازش در داستان Great Lakes Avengers استفاده کرد . در این داستان عضو گروه و در کمال ناباوری موفق به شکست دادن برخی از قوی ترین خبیث های دنیای مارول هم شد!!! دختر سنجابی در ظرف ۱۰ سال ذره ذره محبوب تر شد. «برایان مایکل بندیس» از او در کمیک های انتقام جویان جدید به عنوان پرستار بچه «لوک کیج» و «جسیکا جونز» استفاده کرد تا اینکه صاحب کمیک اختصاصی خودش شد که خیلی هم مورد توجه قرار گرفت. الانم که تایید شده قراره در سریال جدید مارول یعنی New Warriors حضور داشته باشه. پس نشون میده که گاهی اوقات داشتن یک اسم مسخره حتی میتونه باید معروفیت و محبوبیت آدم هم بشه!

۹- پاک (Puck)

مارول یک گروه ابرقهرمانی کانادایی داره به نام «آلفا فلایت» که اغلب اعضایش اسم ضایع و بیخود دارند. یکی از اونا «پاک» هستش که جثه کوچکی داره. کلمه puck در زبان انگلیسی به نام «گوی» بازی هاکی روی یخ است که حالت توپ فوتبال رو داره و بازیکنان با چوب اون رو حرکت میدهند تا به گل دست پیدا کنند! خالق این شخصیت یعنی آقای «جان بیرن» هم گفته که دقیقا منظورش از پاک همون گوی ورزش هاکی بوده! (اینجوری میخواسته به ورزش مورد علاقه کانادایی ها ادای احترام کنه!). در هر حال اسم واقعی این شخصیت «یوجین میلتون جاد» هستش که سابقا یک ماجراجو و جایزه بگیر بوده که در سرتاسر جهان سفر میکرده. همانطور که گفته شد جثه کوچکی داره ولی بسیار لجوج، پیگیر و سریعه! قلب بسیار مهربانی هم داره. البته انگار جدیدا تو کمیک های مارول جثه اش بزرگ تر شده. شایدم من اشتباه میکنم …

۸- مانکی جو (Monkey Joe)

اشتباه نکنید ! او یک میمون نیست! یک سنجابه! ولی پس چرا اسمش رو گذاشتند Monkey؟!!! والا ما که خبر نداریم! او رفیق فابریک «دختر سنجابی» است و البته نقش مهمی داشت در اینکه دختر سنجابی یک ابرقهرمان بشه . همانطور که میشه حدس زد «مانکی جو» هم عضو گروه Great Lakes Avengers بوده و چندی پیش توسط یکی از اعضای اخراج شده این گروه به نام «پسر چرمی» (Leather Boy) کشته شد.

۷- من بات (Manbot)

این شخصیت همونیه که آدم انتظارش رو داره: ترکیبی از انسان و روبات و به همین دلیله که اسمش شده Manbot (Man+Robot)! ولی خالقین او حواسشون نبوده که وقتی این اسم رو تلفظ میکنیم یا میشنویم یاد کلمه Butt (به معنی “باسن”) میفتیم! پس «من بات» آدم رو یاد “باسن مرد” میندازه! او یک سایبورگ هستش که عضو گروه “الفا فلایت” مارول هم بوده. خداییش ظاهر بیخودی هم داره.

۶- مرد سه بعدی (۳D Man)

«مرد سه بعدی» یک ابرقهرمان کلاسیک مارول است که عضو اونجرز هم بوده. منتهی اسم بی ربطی داره! چون وقتی عینک سه بعدی میزنه و تمرکز میکنه میتونه قدرت، بنیه و سرعت خودش رو سه برابر کنه! نکته جالب درباره او اینه که مربوط به دهه ۵۰ میلادی میشه ولی در دهه ۷۰ میلادی خلق شد. اریجین عجیبی هم داره. یعنی در واقع او دو نفره! دو برادر به نام های «چارلز چندلر» و «هل چندلر». چارلز یک خلبان پرواز های آزمایشی برای ناسا بود که توسط نژاد فضایی «اسکرال» دزدیده شد. بعدش تونست پرواز کنه ولی پودر شد و دو تصویر باقی مانده از او به داخل عینک برادرش راه یافتند! بنابراین برادرش هل میتونه وقتی عینک رو به چشم میزنه برادرش رو احضار کنه!

۵- سرگرد برگ افرا (Major Mapleleaf)

“برگ افرا” سمبل کشور کانادا به شمار میاد که روی پرچم این کشور هم به کار میره. ولی واقعا اگه شما عضو یک گروه ابرقهرمانی کانادایی به نام “آلفا فلایت” باشی پس باید اسم خودت رو بذاری «برگ افرا»؟!!! در هر حال ما یه همچین قهرمانی در دنیای مارول داشته ایم. میگن پدرش هم خدا بیامرز همین اسم رو داشته و در جنگ جهانی دوم در کنار کاپیتان آمریکا جنگیده. این رو هم بگم که هیچ کدام از جنابان “برگ افرا” قدرت فوق بشری نداشته اند.

۴- پسر ماده خور (Matter-Eater Lad)

یک بیگانه فضایی که هم قدرت های بیخودی داره و هم اسمی ضایع! «پسر ماده خور» عضو گروه “لژیون ابرقهرمانان” بوده. اسم واقعی اش هست Tenzil Kem و اهل سیاره Bismoll میباشد. قدرت های او و هم نوعانش در واقع واکنشی تکاملی بود به یک تراژدی. یعنی در سیاره اونا همه غذاها به خاطر یک میکروب خاص غیر قابل خوردن شدند بنابراین اهالی این سیاره قادر شدند که مواد و اشیا دیگر را بخورند ! او البته میتونه محتوا و ترکیب مواد رو هم آنالیز کنه تا قبل از خوردن بفهمه سمی هستند یا نه! واقعا قدرت اینکه بتونی هر چیزی رو بخوری چه فایده ای داره؟! و البته عجب اسم ضایعی هم داره!

۳- نگاسونیک تینیج وار هد (Negosonic Teenage Warhead)

گاسونیک تینیج وارهد ؟؟؟؟؟ واقعا؟ بله واقعا! به قول یکی از اعضای مردان ایکس ، “واو، الحق که قحطی اسم بوده” (Wow, we really have run out of names). «گرنت موریسون» و «فرانک کوآیتلی» ، در سال ۲۰۰۱ وقتی که او را برای اولین در شماره ۱۱۵ از سری نیو ایکس من (New X-Men) خلق کردند نامش را از موزیکی با نام “Negasonic Teenage Warhead” از گروه مانستر مگنت (Monster Magnet) الهام گرفتند. علت انتخاب این نام هم در نوع خودش بسیار جالبه: به نشانه تمسخر و اعتراض به این ستاره های معروف راک که به طور مداوم از کلمات و عبارت های افسرده کننده استفاده و انرژی منفی به اطرف ساطع میکردند! تو فیلم های “ددپول” هم حضور داشته و حتما میدونید که ظاهر و قدرت هایش رو دستکاری کردند.

۲- پسر میوه ای (Fruit Boy)

پسری که قدرت های مربوط به میوه جات داره! (اسمش هم همینو میگه دیگه!) به همین سادگی! قدرتش هم اینه که میتوه میوه ها رو خیلی زود رشد بده تا خوب برسن! حتما میتونید حدس بزنید که این شخصیت دی سی مربوط به کدوم گروه ابرقهرمانی میشه، درسته؟ لژیون ابرقهرمانان! البته به زودی اخراج شد و رفت یه تیم جدید زد به نام “قهرمانان جوان و متحد سیاره زمین”!

۱- ویزر (The Whizzer)

یعنی این دیگه آخرشه! ایشون اسپیدستر مارول در دوران طلایی کمیک بود. اسمش هم هست رابرت فرانک (Robert L. Frank). اسمش هم بامزه است. به فارسی میشه ترجمه اش کرد: “لایی کش” (یعنی مثل اون ماشین هایی که با سرعت تو اتوبان ها از لای ماشین های دیگه “لایی” میکشن!!!) خلاصه … جونم براتون بگه که رابرت وقتی کوچک بود با باباش رفت سفر آفریقایی. بعدش یه مار کبرا نیشش زد . بعد باباش نمیدونم چرا برای اینکه جون پسرش رو نجات بده بهش خون یک “خدنگ” رو تزریق میکنه و بعد میفهمه که دارای سرعت فوق بشری شده !!! راستی خدنگ خانواده‌ای از گوشتخواران کوچک از گربه سانان هستند که شباهت زیادی به راسو دارند. عکسش اینجاست. در هر حال ایشون شد یک قهرمان. مدتی هم تو کمیک های مارول میگفتن بابای «کوئیک سیلور» و «اسکارلت ویچ» هستش! بیچاره اکثرا هم یا دائم الخمره یا افسرده! خوب آخه چی انتظار داشتید، هان؟ شما هم تو بچه گی باباتون بهتون خون خدنگ تزریق کنه همین میشید دیگه!

مهدی ترابی مهربانی

منبع: سایت CBR

 All rights reserved © Spidey.ir 2018

   (هرگونه کپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذکر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

مطالب مرتبط:

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

دانلود آهنگ جدید ستین به نام تلنگر بهمراه متن آهنگ

از رسانه موزیک آرشیو با بالاترین کیفیت و قابلیت پخش آنلاین که امیدوارم از این آهنگ لذت ببرید. لطفا از بخش دیدگاه ها، نظر خود را درباره آهنگ ستین به نام تلنگر به اشتراک بگذارید . برای حمایت سایت موزیک آرشیو را به دوستان خود معرفی نمایید. پیشنهاد میکنیم از دیگر آهنگ های ستین هم بازدید کنید.

دانلود آهنگ تلنگر از ستین با کیفیت ۱۲۸ و ۳۲۰ بهمراه پخش آنلاین و متن آهنگ 

Download New Music Satin Called Talangor

متن آهنگ ستین تلنگر :