آیا می پنداری که جسم کوچکی هستی ؟ولی درون تو جهان بزرگی نهفته است.(امام علی علیه السلام)
خوش آمدید - امروز : شنبه ۷ مهر ۱۴۰۳
شرکت آچار فرانسه
آچارشاپ
خدمات اینترنتی آچار فرانسه طراحی سایت آچار فرانسه
خانه » آهنگ جدید (صفحه ی 823)

آهنگ جدید

دانلود آهنگ چه دردی از محمدرضا هدایتی

[ad_1]

دانلود آهنگ چه دردی از محمدرضا هدایتی بهمراه متن آهنگ

جدیدترین اثر محمدرضا هدایتی به همراه متن آهنگ از رسانه طناز موزیک با کیفیت بالا و قابلیت پخش آنلاین . لطفا از بخش دیدگاه ها، نظر خود را درباره این اثر به اشتراک بگذارید. امیدوارم از این آهنگ لذت ببرید . برای حمایت سایت طناز موزیک را به دوستان خود معرفی نمایید. پیشنهاد میکنیم از دیگر آهنگ های محمدرضا هدایتی هم بازدید کنید.

| دانلود با لینک مستقیم و با کیفیت ۱۲۸ و ۳۲۰ + پخش آنلاین و متن آهنگ |

Download New Music Mohammadreza Hedayati Called Che Dardi

دانلود آهنگ چه دردی از محمدرضا هدایتی

متن آهنگ محمدرضا هدایتی چه دردی :

نه رویای دوری نه آغوش سردی نه حتی سلامی نه عشقی نه دردی
نه چشمی به راهی تو این بی پناهی نه دودی نه … نه خاکی نه گردی
دلا خسته میشن تا وقتی نباشی درا بسته میشن اگه بر نگردی
کجا رفتم از خود که پیشم نموندی کجا موندم از تو که یادم نکردی
کجا رفتم از خود که پیشم نموندی کجا موندم از تو که یادم نکردی
نذار از نسیم تو خالی شه دنیا که عادت کنه برگ میخک به زنبیل
تو … از چشم عالم ولی من چه بسیار دیدم ثوابی و مردی
نمیخوام که مرهم رو زخمم بذاری تو را دوست دارم چه دردی چه دردی
تو را دوست دارم چه دردی چه دردی
نه رویای دوری نه آغوش سردی نه حتی سلامی نه عشقی نه دردی

[ad_2]

لینک منبع

دانلود آهنگ جدید محمدرضا هدایتی به نام چه دردی

[ad_1]

دانلود آهنگ جدید محمدرضا هدایتی به نام چه دردی بهمراه متن آهنگ

از رسانه موزیک آرشیو با بالاترین کیفیت و قابلیت پخش آنلاین که امیدوارم از این آهنگ لذت ببرید. لطفا از بخش دیدگاه ها، نظر خود را درباره آهنگ محمدرضا هدایتی به نام چه دردی به اشتراک بگذارید . برای حمایت سایت موزیک آرشیو را به دوستان خود معرفی نمایید. پیشنهاد میکنیم از دیگر آهنگ های محمدرضا هدایتی هم بازدید کنید.

دانلود آهنگ چه دردی از محمدرضا هدایتی با کیفیت ۱۲۸ و ۳۲۰ بهمراه پخش آنلاین و متن آهنگ 

Download New Music Mohammadreza Hedayati Called Che Dardi

دانلود آهنگ جدید محمدرضا هدایتی به نام چه دردی

متن آهنگ محمدرضا هدایتی چه دردی :

نه رویای دوری نه آغوش سردی نه حتی سلامی نه عشقی نه دردی
نه چشمی به راهی تو این بی پناهی نه دودی نه … نه خاکی نه گردی
دلا خسته میشن تا وقتی نباشی درا بسته میشن اگه بر نگردی
کجا رفتم از خود که پیشم نموندی کجا موندم از تو که یادم نکردی
کجا رفتم از خود که پیشم نموندی کجا موندم از تو که یادم نکردی
نذار از نسیم تو خالی شه دنیا که عادت کنه برگ میخک به زنبیل
تو … از چشم عالم ولی من چه بسیار دیدم ثوابی و مردی
نمیخوام که مرهم رو زخمم بذاری تو را دوست دارم چه دردی چه دردی
تو را دوست دارم چه دردی چه دردی
نه رویای دوری نه آغوش سردی نه حتی سلامی نه عشقی نه دردی

تبلیغات

[ad_2]

لینک منبع

نه این دف آن دف است؛ نه این تنبور آن طنبور در زیبا موزیک

[ad_1]

دانلود فیلم ، دانلود سریال ، دانلود انیمیشن و دانلود جدیدترین آهنگ های مجاز ایرانی در زیبا موزیک

هفته نامه کرگدن -افشین داورپناه: نخستین باری که عموم ایرانیان صدای تنبور را شنیدند، سال ۱۳۳۹ بود که در یکی از برنامه های موسیقی رادیو، «درویش امیر حیاتی» اثری را اجرا کرد.

بسیاری از ایرانی ها تا همین چهار دهه قبل، هرگز نغمه های دف و تنبور را نشنیده بودند. اگر نامی هم در ادبیات عرفانی از تنبور و دف خوانده بودند، هرگز آوای آن ها را نشنیده بودند؛ حتی موسیقدانان معروف و تراز اول ایران. درباره سیر تحول تنبور و دف در دهه های اخیر، به ویژه از دیدگاه اجتماعی و انسان شناختی، زیاد می توان سخن گفت؛ سازهایی با خصلتی آیینی- محلی که در یک جغرافیای فرهنگی و تاریخی مشخص و محدود حیات داشتند و بر اثر تغییر و تحولات فرهنگی، اجتماعی و تکنولوژیکی حیاتی جدید را در فرهنگ موسیقایی ایران آغاز کردند. یقینا حضور چنین سازهایی در قد و قامت سازهایی فراگیر و در گستره ای ملی تا حدود زیادی مدیون رشد گونه های متنوعی از گرایش های عرفانی در جامعه ایرانی، به ویژه در چند دهه اخیر بوده؛ موضوعی که تاکنون کمتر از آن سخن به میان آمده است.

نه این دف آن دف است؛ نه این تنبور آن طنبور

رمزآلودترین و اسطوره ای ترین ساز در فرهنگ ایران

بی شک در دهه های اخیر، اسطوره ای ترین و رمزآلودترین ساز در فرهنگ موسیقایی ایران «تنبور» بوده است؛ آنچه امروز به نام تنبور شناخته می شود، سازی است آیینی/ مناسکی که در بخش هایی از زاگرس- از منطقه دلفان در منطقه لرستان کنونی تا مناطقی در استان کرمانشاه (از شهر صحنه در شرق کرمانشاه تا منطقه گیلان غرب در غرب کرمانشاه)- و در میان فرقه های «یارسان» یا «اهل حق» رواج داشته است. از همین رو است که این ساز تا چهار دهه پیش، هنوز سازی آیینی- محلی قلمداد می شد که صرفا در یک قلمرو جغرافیایی و آیینی مشخص و محدود حضور داشت. بنابراین حتی موسیقیدانان مشهور دوره های اخیر- دوره قاجار و پهلوی- توجه چندانی به آن نداشتند.

این ساز در موسیقی ملی (و مجموعه سازهایی که سازهای موسیقی سنتی نامیده می شدند مثل تار، سه تار، کمانچه، تنبک، نی و نظایر آن) نیز جایگاهی نداشت. موسیقیدانان پایتخت نشین که به محور اصلی تهیه و تدوین موسیقی ملی تبدیل شده بودند، این ساز را نمی شناختند یا اگر می شناختند آن را ساز مناسبی برای استفاده ملی یا استفاده در اجراهای صحنه ای و… نمی دانستند؛ البته محدودیت هایی چون محدودیت های اجرایی، تعداد کم پرده ها و نت هایی که این ساز می توانست در اختیار نوازنده قرار دهد (۱۳ یا ۱۴ پرده)، نداشتن «ربع پرده» و همچنین سونوریته یا صدادهی محدود از دلایل دیگری بود که اجازه نمی داد این ساز در بین دیگر سازهای مجلسی یا ارکستری موسیقی سنتی ایران جایگاهی به دست آورد.

بخشی از اسطوره و رمزآلود بودن این ساز نیز به دلیل ناشناخته بودن آن برای عموم ایرانیان (و حتی اهالی موسیقی) بوده است اما وجه اصلی و اساسی اسطوره ای و رازآمیزی ساز تنبور، وجه آیینی آن است. تنبور ساز مقدس اهل حق است که با آن راز و نیاز و مناجات می کنند. هم نواهای بدون کلام تنبور و هم رازها و نیازها و اورادی که با گویش های زبان کردی خوانده می شود، برای شنونده فارسی زبان و حتی کردهای غیر اهل حق نامانوس، ناآشنا، گنگ و از این رو رمزآلود بوده است. مقدس بودن این ساز نزد اهل حق عامل مهمی در پررنگ تر شدن وجه اسطوره ای این ساز است.

اسطوره ها همیشه از آغاز سخن می گویند؛ آغاز خلقت و این جایی است که تنبور حضور دارد. یارسان معتقدند وقتی خداوند انسان را آفرید و قصد داشت از روح خود در جسم انسان بدمد، روح سرکشی می کرد و در کالبد خاکی انسان جا نمی گرفت. این جا بود که با نغمه های مسحورکننده تنبور، روح سرکش نرم شد و این چنین بود که نفحاتی از روح خداوند در کالبد آدمی آرام گرفت. این گونه است که این ساز جایگاهی چنین مقدس و اسطوره ای نزد اهل حق یافته است.

نه این دف آن دف است؛ نه این تنبور آن طنبور

این تنبور، آن تنبور نیست!

برخی از علاقه مندان به تنبور یا برخی از نویسندگان عمر ساز تنبور را چندهزار سال ذکر کرده اند و برای تایید صحت ادعای خود به نقش سازهایی شبیه تنبور بر حجاری های باستانی یا به نوشته های کسانی چون فارابی درباره تنبور استناد کرده اند. واقعیت این است که نمی توان تایید کرد آن تصاویر نقش بسته بر حجاری ها حتما همین تنبور اهل حق بوده است، هیچ مستندات قابل قبولی در این باره وجود ندارد. این صرفا می تواند یک تشابه ظاهری باشد؛ مثلا تصویری از یک نوازنده در «کیون جیک» در حوالی شهر موصل و مربوط به پنج تا هفت هزار سال قبل یا مجسمه سفالی تنبورنواز که در شوش کشف شده و مربوط به ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد است.

در فرهنگ ایرانی، انواع سازهای مشابه تنبور وجود داشته که همگی تنبور نامیده می شده اند: تنبور ترکی، تنبور شروانیان، تنبور چهارتار، تنبور شش تار، سه تار و… فارابی از دو نوع تنبور سخن گفته است: «تنبور بغدادی» و «تنبور خراسانی» همچنین بوعلی سینا در «دانشنامه علائی»، علامه قطب الدین محمود شیرازی، شمس الدین آملی و همچنین عبدالقادر مراغی درباره سازی به اسم تنبور نوشته اند و برای آن انواعی ذکر کرده اند اما در گذشته مجموعه متنوعی از سازهایی با شکل تنبور یا دوتار فعلی تنبور نامیده می شده است. بنابراین تنبور یارسان- که اینک شناخته شده ترین تنبور در ایران است- تنبوری نیست که برای مثال فارابی از آن سخن گفته است.

به ویژه این که مناطقی از کرمانشاه و لرستان که تنبور در آن جا رواج داشته است، تا همین چند دهه پیش مناطقی دور از دسترس و تا حدودی تک افتاده (ایزوله) قلمداد می شدند و در نوشته های هیچ کدام از اندیشمندانی که گفته شد، به جغرافیای کرمانشاه یا لرستان اشاره نشده است. در بخش هایی از لرستان و کرمانشاه تنبور همچنان «تمیره» نامیده می شود. یارسان (اهل حق) قدمت این ساز را مربوط به هزار سال پیش می دانند. آن ها معتقدند شخصی به نام «مبارک شاه لرستانی» که نزد آن ها به «شاه خوشین» معروف است و در قرن چهارم هجری قمری می زیست، احیاءکننده این ساز است.

در کتاب «سرانجام» یا «دیوانِ گه ورَه» که از مهم ترین متون مقدس یارسان است از قول «ملا رکن الدین دمشقی» معروف به «پیرموسی»، از بزرگان این آیینی، آمده است «شاه خوشین» گروهی متشکل از ۹۰۰ نوازنده تنبور تشکیل داده بود. بنابر این نوشته حضور تنبور در بین اهل حق را می توان در قرن چهارم هجری قمری تایید. بنابراین تنبور سازی است که منشأ آیینی دارد و آئین یارسان یا اهل حق نیز بنا بر روایت های اهل حق به طور رسمی عمری بیش از هزار سال ندارد. از سوی دیگر این تنبور، آن تنبوری نیست که در نوشته های فارابی یا مراغه ای محل تحقیق بوده است.

تنبور؛ سازی آیینی که ملی شد

نخستین باری که عموم ایرانیان صدای تنبور را شنیدند، سال ۱۳۳۹ بود. در یکی از برنامه های موسیقی رادیو، «درویش امیر حیاتی» یکی از نوازندگان تنبور، آهنگ «علی گویم، علی جویم» را اجرا کرد- نقل است که تا پیش از این فقط اشعاری به زبان کردی با تنبور خوانده می شد و این درویش امیر حیاتی بود که برای اولین بار اشعاری به زبان فارسی را با تنبور خواند. البته در همین سال ها کسانی چون استاد روح الله خالقی و برخی دیگر از اساتید موثر موسیقی سنتی به واسطه حضور «نورعلی الهی» در تهران با این ساز بیشتر آشنا شده بودند. اگرچه همچنان آنرا جدی نمی گرفتند. نورعلی الهی یکی از بزرگان آئین یارسان بود که در نیمه دوم دوره پهلوی در تهران ساکن شد.

نه این دف آن دف است؛ نه این تنبور آن طنبور

استاد درویش امیر حیاتی

حلقه که گرد او در تهران تشکیل شد، به ترویج آئین یارسان و شناخته شدن بیشتر تنبور کمک کرد. هر چند تعدادشان محدود بود و کم و بیش خواص بودند که موسیقی تنبور را شنیده بودند. حضور نخستین گروه های تنبورنوازی در جشنواره های ملی و بین المللی دهه پنجاه هجری شمسی، جدی ترین سکو برای معرفی این ساز به جامعه ایرانی بود. با این تفاوت که در اجراهای تنبورنوازی دیگر کمتر خبری از اجرای موسیقی تنبور با اشعار کردی بود و آهنگ ها معمولا با اشعار فارسی- مولانا و حافظ- خوانده می شد. تاسیس گروه تنبور شمس در سال ۱۳۵۹ به سرپرستی کیخسرو پورناظری را باید نقطه عطفی در تاریخچه حضور تنبور در موسیقی ملی ایران به شمار آورد.

در این گروه بود که خوانندگان چون شهرام ناظری و سید جلال الدین محمدیان، در دهه شصت و در بحبوحه جنگ تحمیلی، گوش عموم ایرانی ها را با این ساز آشنا کردند. موج عرفانی که از اواسط دهه هفتاد جامعه ایرانی و شهرهایی چون تهران را در بر گرفت، باعث روی آوردن تعدادی از جوانان به موسیقی تنبور شد. تنبور اکثرا میان این جوانان یا در بین برخی از افراد طبقات متوسط به بالا به عنوان سازی متفاوت و در عین حال عرفانی شناخته و انتخاب می شد. به تدریج تب راه اندازی کلاس های آموزش این ساز در تهران و سپس دیگر کلانشهرها نظیر اصفهان و شیراز و… بالا گرفت. عده ای کوشیدند تا آموزش این ساز را از طریق نت نویسی هموار کنند که البته تجربه چندان موفقی نبود.

تنبور این گونه در بین سازهای رایج در موسیقی ایرانی جا باز کرد. دیگر تنبور سازی قلمداد نمی شد که صرفا کارکردهای آیینی در یک منطقه جغرافیایی و فرهنگی مشخص و محدود داشت. و اینک نزدیک به بیش از یک دهه است که برخی از خوانندگان معروف فارسی زبان، آهنگ ها و آوازهایی را با تنبور اجرا کرده اند: غیر از شهرام ناظری و سید جلال الدین محمدیان، خوانندگانی چون حسام الدین سراج، علیرضا رستمیان، علیرضا قربانی، محمدرضا معتمدی و همایون شجریان. شاید سه دهه پیش تصور این که نوای تنبور همراه با آواز خوانندگان معروف و تراز اول کشور در یک کنسرت طنین انداز شود، دور از انتظار می نمود.

مکاتب تنبور

به طور مشخص در تنبورنوازی دو مکتب از یکدیگر قابل تمایز است: «مکتب تنبور صحنه» مربوط به تنبورنوازان شهر صحنه و «مکتب تنبورنوازی گوران» مربوط به منطقه گوران (منطقه گیلانغرب). تفکیک این دو مکتب از یکدیگر را باید مربوط به همین دو دهه اخیر و به عنوان راهی برای مشخص کردن تفاوت هایی که بین نوازندگی تنبور در این مناطق وجود داشته است، دانست. البته تفکیک این دو مکتب بیش از آن که به نحوه نوازندگی مربوط باشد، به تنوع روایت هایی مربوط است که تنبورنوازها از مقام های تنبور دارند. در این جا منظور از مقام نغمه هایی است که در طول قرن ها به عنوان آهنگ ها شناخته شده، نسل به نسل منتقل شده اند و جان مایه نواهای تنبور را تشکیل می دهند. مقام هایی را که با تنبور اجرا می شود به سه گروه اصلی تقسیم می کنند:

۱٫ مقام های کلام یا حقانی (مقام های یاری یا پردیوری)؛ مقام هایی است که مختص اهل حق و طایفه یارسان است. پیش از این چنین مقام هایی صرفا برای اهل حق اجرا می شد و اجازه اجرای آن ها برای غیر اهل حق وجود نداشت. ۲٫ مقام های مجلسی یا هوره؛ شامل نغماتی که در مجالس جمخانه نواخته می شد و البته اجرای آن برای غیر اهل حق مجاز بود) و ۳٫ مقام های مجازی؛ شامل آهنگ هایی عمومی. البته این روزها حتی اجراهای متعددی از مقام های حقانی در دسترس عموم علاقه مندان قرار دارد و دیگر اجرا یا شنیده شدن آن ها ممنوعیتی ندارد. تعداد مقام های تنبور را تا ۷۲ مقام نیز ذکر کرده اند. گذشته از این مقام ها و این دو سبک که ذکر شد، تنبورنوازی در برخی مناطق لَک نشین (در جنوب کرمانشاه و منطقه دلفان) و عمدتا با تنبورهای دوسیمی رواج داشته است که معمولا مورد بی توجهی قرار گرفته اند.

نه این دف آن دف است؛ نه این تنبور آن طنبور

که این ساز بی دف ندارد نوا

در این سال ها بیشترمان همیشه تنبور را در همراهی با دف شنیده ایم اما واقعیت این است که تا چهار دهه قبل، این ساز هرگز همراه با دف حضور نداشت. در مجالس یارسان (اهل حق) فقط تنبور حضور داشت- دف یا کمانچه بعدها بود که به جمخانه ها راه یافت- به جایی که اهل حق در آن برای اجرای مراسم آیینی و ذکر گرد هم می آیند جمخانه گفته می شود. البته در برخی از اشعار عرفانی، دف و تنبور در کنار هم به کار رفته است. در سروده ای متعلق به شاعری از قرن هشتم درباره تنبور/ طنبور، چنین خواندم:

«که این ساز بی دف ندارد نوا» (کتاب تذکره میخانه). به نظر نمی رسد منظور شاعر از تنبور، تنبور فعلی یارسان باشد؛ همچنان که به نظر نمی رسد منظور از دف، دف خانقاهی امروز کردستان باشد که در سه دهه اخیر در همه جای ایران رواج یافته است. از نظر صدادهی نیز صدای ضعیف تنبور به سختی می توانست در صدای پرطنین دف شنیده شود اما در سال های اخیر به مدد دستگاه های صوتی حتی یک تنبور می تواند در کنار چند دف نواخته شود و از نظر توان صدادهی تنگنا و محدودیت چندانی نداشته باشد.

این دف، آن دف نیست

ساز کوبه ای دف نیز به شکلی که اکنون نواخته می شود و رواج یافته، سازی است که- همچون تنبور- در نیم قرن اخیر به عموم ایرانی ها معرفی شده است. سازی که اینک به عنوان دف می شناسیم در تداوم میراث دف نوازی دراویش قادریه کردستان است که به فضای عمومی موسیقی ایرانی راه پیدا کرده است. دفی که اینک می شنویم با همین سبک نوازندگی، ساز رایج در خانقاه های دراویش قادریه بود که با همت و حضور برخی از خانواده های اهل موسیقی (به ویژه کامکارها و عندلیبی ها) وارد موسیقی سنتی ایرانی شد- پیش از آن نیز در دهه پنجاه، حضور «حاج خلیفه میرزا آغه غوثی» (۱۳۰۷-۱۳۸۶)، دف نواز چیره دست خانقاه تاثیرگذار بود- و در جشنواره هایی ملی و بین المللی متعدد باعث معروفی این نوع از دف و دف نوازی به ایرانی های غیرکرد و علاقه مندان موسیقی در سایر نقاط جهان شد.

نه این دف آن دف است؛ نه این تنبور آن طنبور

حاج خلیفه میرزا آغه غوثی

شاید تعجب کنید که پس این همه نام بردن از دف و در اشعار عرفانی ما چیست؟ حداقل از قرن دوم هجری شمسی، نام دف به عنوان سازی عرفانی در ادبیات عرفانی ایران آورده شده است. واقعیت این است که در اواخر قاجاریه و پهلوی اول صدای دف در خانقاه های دراویش قادریه کردستان و به ندرت در بخری از مجالس دراویش نعمت اللهی خاکسار ساکن تهران یا کرمانشاه شنیده می شد. دف هیچ حضوری در موسیقی رسمی ایران که موسیقی سنتی یا ملی نامیده می شد، نداشت. بهتر است برای مثال برنامه های موسیقی رادیو ایران در دهه های سی و چهل را مرور کنید (گل ها، یک شاخه گل، گل های صحرایی و…)؛

در هیچ کدام از این برنامه ها دف حضور ندارد. نخستین بار در جشن ها و جشنواره های دهه پنجاه (جشن های حافظیه و جشن هنر توس) است که دف و دف نوازی با اجرای «بیژن کامکار» در کنار سازهای موسیقی سنتی حضور می یابد. از این رو بیژن کامکار را باید عاملی موثر در معرفی دف به موسیقی سنتی ایران در ۵۰ سال اخیر دانست؛ سازی که به سرعت جای خود را در موسیقی ملی ایران باز کرد و گوش سایر ایرانیان را با این ساز آشنا کرد. ساز مشابهی که پیش از این در نواحی مختلف ایران رواج داشت «دایره» یا «داریه» بود که از مناطق کویری تا مناطق آذربایجان رواج داشت. همین ساز بود که در برخی از اجراهای موسیقی سنتی در کنار تار و کمانچه قرار می گرفت و به عنوان سازی ضربی کاربرد داشت

(اجراهای دایره زن های آذربایجان یا کسانی چون «محمود فرنام قیطانچیان» همراه با استاد بیگجه خوانی را در موسیقی سنتی دهه های بیست تا شصت به یاد آورید). اگرچه نام دف در ادبیات عرفانی هزار و اندی سال گذشته حضورپررنگی داشته است اما ما هیچ مستنداتی درباره این که آن دف چگونه بوده و چگونه نواخته می شده است، نداریم. آیا منظور از حضور دف در خانقاه های قرون هشتم و نهم، چیزی شبیه به همین دایره بوده است؟ اگرچه رواج نیافتن این موسیقی در موسیقی رسمی/ درباری یا بعدها موسیقی ملی را می توان داشتن وجه آئینی این ساز دانست. دف سازی آئینی بوده است؛ ویژه خانقاه و زاویه و سماع.

از این رو نمی توانست در بین سازهای مجلسی جایی داشته باشد. صدادهی دف- طنین حجم بالای صدا- به دشواری اجازه می داد این ساز در همنوازی با سازهایی چون تار و کمانچه و… که صدادهی ضعیفی دارند، استفاده شود. پرسش های دیگری نیز قابل طرح است، نظیر این که چرا حداقل در موسیقی دوره قاجار به این سو- که مستندات خوبی درباره تاریخ موسیقی معاصر وجود دارد- اثری از دف نوازی نیست؟ به هر حال آنچه امروز به عنوان دف و دف نوازی در موسیقی ما حضوری پررنگ پیدا کرده، میراث خانقاهی دراویش قادریه کردستان است.

[ad_2]

لینک منبع

دانلود آهنگ جدید حصین و بیگرض به نام دلخوشی

[ad_1]

دانلود آهنگ جدید حصین و بیگرض به نام دلخوشی بهمراه متن آهنگ

از رسانه موزیک آرشیو با بالاترین کیفیت و قابلیت پخش آنلاین که امیدوارم از این آهنگ لذت ببرید. لطفا از بخش دیدگاه ها، نظر خود را درباره آهنگ حصین و بیگرض به نام دلخوشی به اشتراک بگذارید . برای حمایت سایت موزیک آرشیو را به دوستان خود معرفی نمایید. پیشنهاد میکنیم از دیگر آهنگ های حصین و بیگرض هم بازدید کنید.

دانلود آهنگ دلخوشی از حصین و بیگرض با کیفیت ۱۲۸ و ۳۲۰ بهمراه پخش آنلاین و متن آهنگ 

Download New Music Ho3ein & BigRez Called Delkhoshi

دانلود آهنگ جدید حصین و بیگرض به نام دلخوشی

متن آهنگ حصین و بیگرض دلخوشی :

وقتی که دلم از زندگی پره
مث اون درختیه که تشنه میبره
از این دنیا که مثل زندونه
اینو بدون همیشه اینجوری نمیمونه
کفیتو بپوشو لباس تن کن
می‌خوام ببرمت جایی‌ که ماجراست چند دور
بزنی‌ ببینی‌ چند چنده شهر
تا بعد بشی‌ من یه نمه پرکنده تر
من، همون که خوش بود یه وقتی‌
سرحال و سنگ سفت بود می‌فهمی
همه چی‌ پیچید رو همین حساب
روزاشم مثه همه حتی روز تحویل سال
همیشه متنا بلند بوده مشتی‌
رفیق هر نوعش با هر نوعی گشتیم
و دیدیم که تهش باز زخمی تنهاییم
ولی‌ خو خوش گذشت یه وقتایی
غصه که مال قصه هاس
ما خوشیم همه جوره رو زمین با چشم باز
همین دلیل شادی مارو میده
ک سادترش میشه یه گرگه بارون دیده
وقتی که دلم از زندگی پره
مث اون درختیه که تشنه میبره
از این دنیا که مثل زندونه
اینو بدون همیشه اینجوری نمیمونه
تمام طول روزتو میکنی‌ تخمی سپری
فکر چیزی که باختی ببری
او مغزتو * مثع سگ پشیمونی
تو گفته بودی که راه سختو میتونی‌
اما بعد دیدی تویی‌ و کمی‌ مایه تو‌ جیب
به جایی‌ نمیرسی با این قدمای کوچیک
این زندگی‌ گفت دو چیزو یاد پس بگیر
امید بده به جاش بیلاخ پس بگیر
یاد میگیری که ناشتا نرینی
جاهایی‌ میری ک یه موقع آشنا نبینی
نه حسشو داری نه حال فک زدن
تو‌ خودت گیج میشی‌ دیگه آره مثلا
حرفات همیشه بوی غم میده
تو‌ آینه هم تصویر دیگه گندیده
هنو بالا سرت گرماشو داری
راستی‌ دلخوشی هاشو سیری چند میده
وقتی که دلم از زندگی پره
مث اون درختیه که تشنه میبره
از این دنیا که مثل زندونه
اینو بدون همیشه اینجوری نمیمونه
گرگ باش، مث من مثه ببر
مثل جغد تو‌ پرسه‌های شب
مس سنگ تو‌ لحظه‌های سخت
تو‌ عرصه های تنگ …
نعرتو بزار تو‌ بارون‌ و
بشکون رد شو حتی قانونو
دل نبند که تش تلخیه
میشی‌ مث من نفس تخلیه
با دستات، همیشه خسته رو تنت
رو زخماتم نمک وابسته بودن
ترجیح میدی جای اینکه نقش بچینی
واسه بعد زندگیتو توی لحظه ببینی‌
میشه شب می شه روز می‌شه فردا
تو می‌خواستی نهرو کنی‌ دریا
‌هه شدی شبی‌ مردمت
ببین تو‌ رویا همیشه حقیقت گمه
وقتی که دلم از زندگی پره
مث اون درختیه که تشنه میبره
از این دنیا که مثل زندونه
اینو بدون همیشه اینجوری نمیمونه

تبلیغات

[ad_2]

لینک منبع

دانلود آهنگ دلخوشی از حصین و بیگرض

[ad_1]

دانلود آهنگ دلخوشی از حصین و بیگرض بهمراه متن آهنگ

جدیدترین اثر حصین و بیگرض به همراه متن آهنگ از رسانه طناز موزیک با کیفیت بالا و قابلیت پخش آنلاین . لطفا از بخش دیدگاه ها، نظر خود را درباره این اثر به اشتراک بگذارید. امیدوارم از این آهنگ لذت ببرید . برای حمایت سایت طناز موزیک را به دوستان خود معرفی نمایید. پیشنهاد میکنیم از دیگر آهنگ های حصین و بیگرض هم بازدید کنید.

| دانلود با لینک مستقیم و با کیفیت ۱۲۸ و ۳۲۰ + پخش آنلاین و متن آهنگ |

Download New Music Ho3ein & BigRez Called Delkhoshi

دانلود آهنگ دلخوشی از حصین و بیگرض

متن آهنگ حصین و بیگرض دلخوشی :

وقتی که دلم از زندگی پره
مث اون درختیه که تشنه میبره
از این دنیا که مثل زندونه
اینو بدون همیشه اینجوری نمیمونه
کفیتو بپوشو لباس تن کن
می‌خوام ببرمت جایی‌ که ماجراست چند دور
بزنی‌ ببینی‌ چند چنده شهر
تا بعد بشی‌ من یه نمه پرکنده تر
من، همون که خوش بود یه وقتی‌
سرحال و سنگ سفت بود می‌فهمی
همه چی‌ پیچید رو همین حساب
روزاشم مثه همه حتی روز تحویل سال
همیشه متنا بلند بوده مشتی‌
رفیق هر نوعش با هر نوعی گشتیم
و دیدیم که تهش باز زخمی تنهاییم
ولی‌ خو خوش گذشت یه وقتایی
غصه که مال قصه هاس
ما خوشیم همه جوره رو زمین با چشم باز
همین دلیل شادی مارو میده
ک سادترش میشه یه گرگه بارون دیده
وقتی که دلم از زندگی پره
مث اون درختیه که تشنه میبره
از این دنیا که مثل زندونه
اینو بدون همیشه اینجوری نمیمونه
تمام طول روزتو میکنی‌ تخمی سپری
فکر چیزی که باختی ببری
او مغزتو * مثع سگ پشیمونی
تو گفته بودی که راه سختو میتونی‌
اما بعد دیدی تویی‌ و کمی‌ مایه تو‌ جیب
به جایی‌ نمیرسی با این قدمای کوچیک
این زندگی‌ گفت دو چیزو یاد پس بگیر
امید بده به جاش بیلاخ پس بگیر
یاد میگیری که ناشتا نرینی
جاهایی‌ میری ک یه موقع آشنا نبینی
نه حسشو داری نه حال فک زدن
تو‌ خودت گیج میشی‌ دیگه آره مثلا
حرفات همیشه بوی غم میده
تو‌ آینه هم تصویر دیگه گندیده
هنو بالا سرت گرماشو داری
راستی‌ دلخوشی هاشو سیری چند میده
وقتی که دلم از زندگی پره
مث اون درختیه که تشنه میبره
از این دنیا که مثل زندونه
اینو بدون همیشه اینجوری نمیمونه
گرگ باش، مث من مثه ببر
مثل جغد تو‌ پرسه‌های شب
مس سنگ تو‌ لحظه‌های سخت
تو‌ عرصه های تنگ …
نعرتو بزار تو‌ بارون‌ و
بشکون رد شو حتی قانونو
دل نبند که تش تلخیه
میشی‌ مث من نفس تخلیه
با دستات، همیشه خسته رو تنت
رو زخماتم نمک وابسته بودن
ترجیح میدی جای اینکه نقش بچینی
واسه بعد زندگیتو توی لحظه ببینی‌
میشه شب می شه روز می‌شه فردا
تو می‌خواستی نهرو کنی‌ دریا
‌هه شدی شبی‌ مردمت
ببین تو‌ رویا همیشه حقیقت گمه
وقتی که دلم از زندگی پره
مث اون درختیه که تشنه میبره
از این دنیا که مثل زندونه
اینو بدون همیشه اینجوری نمیمونه

[ad_2]

لینک منبع

دانلود آهنگ حصین و بیگرض دلخوشی

[ad_1]

دانلود آهنگ حصین و بیگرض دلخوشی
دانلود آهنگ و   با دو کیفیت
Download New Music &
بازپخش
دانلود آهنگ + متن آهنگ در ادامه مطلب …

موزیک جدید و زیبای دلخوشی از حصین + پخش آنلاین

متن آهنگ حصین و بیگرض به نام دلخوشی :

[کروس]
وقتی که دلم از زندگی پره
مث اون درختیه که تشنه میبره
از این دنیا که مثل زندونه
اینو بدون همیشه اینجوری نمیمونه

[ورس ۱] :
کفیتو بپوشو لباس تن کن
می‌خوام ببرمت جایی‌ که ماجراست چند دور
بزنی‌ ببینی‌ چند چنده شهر
تا بعد بشی‌ من یه نمه پرکنده تر
من، همون که خوش بود یه وقتی‌
سرحال و سنگ سفت بود می‌فهمی
همه چی‌ پیچید رو همین حساب
روزاشم مثه همه حتی روز تحویل سال
همیشه متنا بلند بوده مشتی‌
رفیق هر نوعش با هر نوعی گشتیم
و دیدیم که تهش باز زخمی تنهاییم
ولی‌ خو خوش گذشت یه وقتایی
غصه که مال قصه هاس
ما خوشیم همه جوره رو زمین با چشم باز
همین دلیل شادی مارو میده
ک سادترش میشه یه گرگه بارون دیده

[کروس]
وقتی که دلم از زندگی پره
مث اون درختیه که تشنه میبره
از این دنیا که مثل زندونه
اینو بدون همیشه اینجوری نمیمونه
♫♫♫♫♫♫

دانلود آهنگ حصین و بیگرض دلخوشی

♫♫♫♫♫♫
[ورس ۲] :
تمام طول روزتو میکنی‌ تخمی سپری
فکر چیزی که باختی ببری
او مغزتو * مثع سگ پشیمونی
تو گفته بودی که راه سختو میتونی‌
اما بعد دیدی تویی‌ و کمی‌ مایه تو‌ جیب
به جایی‌ نمیرسی با این قدمای کوچیک
این زندگی‌ گفت دو چیزو یاد پس بگیر
امید بده به جاش بیلاخ پس بگیر
یاد میگیری که ناشتا نرینی
جاهایی‌ میری ک یه موقع آشنا نبینی
نه حسشو داری نه حال فک زدن
تو‌ خودت گیج میشی‌ دیگه آره مثلا
حرفات همیشه بوی غم میده
تو‌ آینه هم تصویر دیگه گندیده
هنو بالا سرت گرماشو داری
راستی‌ دلخوشی هاشو سیری چند میده ؟

[کروس]
وقتی که دلم از زندگی پره
مث اون درختیه که تشنه میبره
از این دنیا که مثل زندونه
اینو بدون همیشه اینجوری نمیمونه

[ورس ۳] :
گرگ باش، مث من مثه ببر
مثل جغد تو‌ پرسه‌های شب
مس سنگ تو‌ لحظه‌های سخت
تو‌ عرصه های تنگ …
نعرتو بزار تو‌ بارون‌ و
بشکون رد شو حتی قانونو
دل نبند که تش تلخیه
میشی‌ مث من نفس تخلیه
با دستات، همیشه خسته رو تنت
رو زخماتم نمک وابسته بودن
ترجیح میدی جای اینکه نقش بچینی
واسه بعد زندگیتو توی لحظه ببینی‌
میشه شب می شه روز می‌شه فردا
تو می‌خواستی نهرو کنی‌ دریا
‌هه شدی شبی‌ مردمت
ببین تو‌ رویا همیشه حقیقت گمه

[کروس]
وقتی که دلم از زندگی پره
مث اون درختیه که تشنه میبره
از این دنیا که مثل زندونه
اینو بدون همیشه اینجوری نمیمونه

[ad_2]

لینک منبع

شب ولادت امام حسن مجتبی (علیه السّلام) [۱۳۹۷-۱۴۳۹]

[ad_1]

شب ولادت امام حسن مجتبی (علیه السّلام) [۱۳۹۷-۱۴۳۹]
دیروز, ۱۳:۵۶

شب ولادت امام حسن مجتبی (علیه السّلام) [1397-1439]

دسته بندی: امام حسن, کرمانشاهی, شور, شعرخوانی, شعر خوانی

حاج امیر کرمانشاهی / شور ( امشب کار و بارم با امام مجتبی ست ) [۰۶:۲۶]

دانلود

حاج امیر کرمانشاهی / شور ( با خوب و بد گدا میسازه کریم همیشه ) [۰۲:۳۸]

دانلود

حاج امیر کرمانشاهی / شعرخوانی ( سنگی که به راه اوست زر میگردد ) [۰۵:۳۹]

دانلود

حاج امیر کرمانشاهی / شعر خوانی ( جای اطاله نیست غزل فرصتش کم است ) [۰۷:۲۱]

دانلود

حاج امیر کرمانشاهی / شور ( اگه غم نداری با علی چیزی کم نداری حسن ) [۰۶:۵۷]

دانلود

[ad_2]

شب ولادت امام حسن مجتبی (علیه السّلام) [۱۳۹۷-۱۴۳۹]

[ad_1]

شب ولادت امام حسن مجتبی (علیه السّلام) [۱۳۹۷-۱۴۳۹]
دیروز, ۱۳:۵۶

شب ولادت امام حسن مجتبی (علیه السّلام) [1397-1439]

دسته بندی: امام حسن, کرمانشاهی, شور, شعرخوانی, شعر خوانی

حاج امیر کرمانشاهی / شور ( امشب کار و بارم با امام مجتبی ست ) [۰۶:۲۶]

دانلود

حاج امیر کرمانشاهی / شور ( با خوب و بد گدا میسازه کریم همیشه ) [۰۲:۳۸]

دانلود

حاج امیر کرمانشاهی / شعرخوانی ( سنگی که به راه اوست زر میگردد ) [۰۵:۳۹]

دانلود

حاج امیر کرمانشاهی / شعر خوانی ( جای اطاله نیست غزل فرصتش کم است ) [۰۷:۲۱]

دانلود

حاج امیر کرمانشاهی / شور ( اگه غم نداری با علی چیزی کم نداری حسن ) [۰۶:۵۷]

دانلود

[ad_2]

مهمترین اتفاقات موسیقی در سال ۹۶ در زیبا موزیک

[ad_1]

دانلود فیلم ، دانلود سریال ، دانلود انیمیشن و دانلود جدیدترین آهنگ های مجاز ایرانی در زیبا موزیک

روزنامه همدلی – مهدی فیضی صفت: موسیقی ایران در سال ۱۳۹۶ روزهای پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشت. موسیقی پاپ در این سال توفیق فراوانی داشت و ستاره های نوظهور، سالن های کنسرت را به تسخیر خود درآوردند. چهره هایی مانند بهنام بانی، حمید بهراد و گروه هایی مانند «ماکان بند» و «هوروش بند»، کسانی بودند که در گیشه موفق عمل کردند و چرخه اقتصاد موسیقی را به حرکت درآوردند.

بازگشت موزیسین های کهنه کاری مانند محمد جلیل عندلیبی به صحنه و پایان سکوت ۶ ساله علیرضا عصار نیز از جمله اتفاقات خوش و مهم بودند اما در این سال اتفاقات ناگواری هم رخ داد که علاقه مندان به موسیقی را آزرده کرد. درگذشت نادر گلچین، خواننده موسیقی ایرانی و شدت گرفتن بیماری محمدرضا شجریان، کام هنردوستان را تلخ کرد و کمی رنگ غم نیز بر روزهای ۹۶ پاشید. در ادامه ۹ اتفاق مهم سال ۱۳۹۶ در عرصه موسیقی را مرور می کنیم:

۱- بیماری خسرو آواز و سکوت ادامه دار

برمدار سکوت

سال ۱۳۹۶، سال خوبی برای خسروی آواز ایران نبود. محمدرضا شجریان که هفتاد و هفتمین بهار زندگی را نیز پشت سر گذاشته در بستر بیماری است و حتی مرغ آواز از حنجره طلایی اش پر کشیده. نوروز ۱۳۹۵ بود که محمدرضا شجریان با سری تراشیده مقابل دوربین حاضر شد و پیام تبریکی به مناسبت آغاز سال نو برای مردم سرزمینش فرستاد؛ پیامی که به جای شادی، تاثر و حیرت را به دوستدارانش هدیه کرد. باورش سخت بود خسرو آواز را که به موهای لخت و سیاهش عادت کرده بودند، رنجور و بیمار ببینند.

در این میان مسئله ای که علاقمندان به آوازه خوان موسیقی اصیل ایران زمین را بیش از بیماری محمدرضا شجریان آزرده می کرد، سکوت خانواده و نزدیکانش بود. صفحه شخصی اینستاگرام همایون شجریان پر بود از کامنت های مردمی که جویای حال پدرش بودند اما به ندرت خبری از محمدرضا شجریان توسط پسر ارشدش انتشار پیدا می کرد. رایان شجریان، فرزند کوچک تر خواننده آثار ماندگاری چون «آرام جان» و «زمستان» است در شب یلدا ۱۳۹۶ ویدئویی از پدرش منتشر کرد که نشان از بهبودی حالش داشت ولی دست هایی که به سختی تکان می خوردند، دل هموطنانش را بیشتر لرزاند. حالا محمدرضا شجریان خود را برای آغاز سال نو آماده می کند و دوستدارانش امیدوارند بار دیگر «مرغ سحر» را در سالن های کنسرت، همنوا با او بخوانند.


۲- وقتی سبب سوخت

برمدار سکوت

«سبب گر بسوزد مسبب تو هستی»، «من دیگه بچه نمیشم» و … به احتمال زیاد این قطعات قدیمی و ماندگار را با صدای خواننده های مشهوری شنیده اید؛ آثاری که نخستین بار با صدای نادر گلچین ضبط و منتشر شدند. خواننده موسیقی سنتی اهل گیلان که در سال های پیش از انقلاب با صدای گرم و سبک خاصش یکه تازی می کرد. گلچین از جمله هنرمندان فعال در رادیو بود و یکی از ستاره های «برنامه گل ها» به شمار می رفت. همکاری با موزیسین‌هایی مانند فرامرز پایور، منصور صارمی، پرویز یاحقی، حبیب الله بدیعی، علی اصغر بهاری، جلیل شهناز و فرهنگ شریف تنها بخشی از کارنامه پر بار او را شکل می دهند.

«آمد نوبهار» ساخته مهدی خالقی یکی از کارهای مشهور و محبوب است که به رهبری فرهاد فخرالدینی بازسازی و با گروه کر رادیو اجرا شد اما او که ۵ سال پیش در سوگ از دست دادن دخترش «نادیا دلدار گلچین»، بازیگر سینما و تلویزیون نشسته بود، در روز ۳۱ شهریور سال ۱۳۹۶ به دلیل تشدید بیماری های قلبی و ریوی از دنیا رفت و نتوانست هشتاد و یکمین عید را در کنار عزیزانش جشن بگیرد. بیش از ۳۰۰ آواز و آهنگ از خود به یادگار گذاشت اما پس از انقلاب در سکوتی ۳۵ ساله فرو رفت. در اوایل دهه ۱۳۹۰ آلبومی به نام «گریز» را با همکاری فریدون شهبازیان منتشر کرد. «بر ظاهر آباد من امید مبندید من خانه ویرانه ام از من بگریزید»؛ شعری است که گلچین در وصف حال و روزش گفت و سپس برای همیشه آرام گرفت.


۳- بازگشت باشکوه عصار

برمدار سکوت

پایان سکوتی بلند مدت و بازگشت به آلبومی که هوادارانش را دلزده نکرد. راضی بودند از کیفیت کار و معتقد بودند به انتظار ۶ ساله اش می ارزید. «جز عشق نمی خواهم»، آلبومی بود که روز ۲۸ آذر سال ۱۳۹۶ روانه بازار شد. ۶ سال از «بازی عوض شده» می گذشت و عصار دیگر فعالیتی در عرصه موسیقی نداشت. استقبال از آلبوم جدید و حضور پرشور مخاطبان در سالن های کنسرت نشان داد دوستدارانش هنوز علیرضا عصار را از یاد نبرده اند. برخی از اهالی موسیقی معتقد بودند با توجه به ظهور صداهای جدید و تغییر ذائقه موسیقی نسل جوان، عصار دیگر شانسی برای رقابت نخواهد داشت و کم کم نامش در کنار فراموش شدگان قرار خواهد گرفت اما عصار معادلات را بر هم زد.

او با سبک خاصش که آواز و دکلمه را تلفیق می کرد به موسیقی بازگشت و با ۱۰ قطعه تازه دوباره نظر مثبت علاقه مندان به «عشق الهی» و «ای عاشقان» را جلب کرد. او که روزگاری رکورددار اجرای زنده بود و سالن های کنسرت را یکی پس از دیگری به تسخیر درمی آورد باز هم می خواهد خاطرات خوش سال های پایانی دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد را زنده کند. علیرضا عصار حالا نزدیک به ۲۰ سال است که می خواند و موهای سپیدش گواهی می دهد دیگر جوان نیست ولی با وجود سکوتی ۶ ساله توانست بازگشت خود را به یکی از مهم ترین اتفاقات سال بدل کند.


۴- ستاره های گیشه

برمدار سکوت

سال ۱۳۹۶، سالی رویایی برای اقتصاد موسیقی و سال رونق گیشه ها بود. پس از رکورد عجیب و غریبی که حامد همایون در سال گذشته به ثبت رساند و در عرض فقط ۵ ماه نزدیک به ۲۴۰ کنسرت برگزار کرد، یک خواننده و دوگروه جدید در کمتر از یک سال به رکورد حامد همایون تنه زدند. بهنام بانی را می توان ویژه ترین و البته موفق ترین خواننده سال ۱۳۹۶ دانست که بدون انتشار حتی یک آلبوم، قطعاتش یکی پس از دیگری مورد توجه قرار می گرفت و استقبال از کنسرت هایش به حدی بود که حتی فرصت تعویض لباس بین سانس‌ها را نداشت! «ماکان بند» و «هوروش بند»، دو گروه دیگری بودند که عمر تاسیس و فعالیت‌شان از یک سال نیز تجاوز نمی کند اما توانسته اند نسل جوان را با خود همراه کرده و کنسرت های شان را با حداقل صندلی خالی برگزار کنند.

حمید هیراد نیز یکی دیگر از چهره های محبوب سال بود که درج نامش به جای مولانا بر روی اشعار استفاده شده در قطعاتش با واکنش هایی روبرو شد. بهنام بانی البته رکوردی منحصر به فرد نیز در سال ۱۳۹۶ برجای گذاشت؛ تمام بلیت های یکی از کنسرت های او در کمتر از ۱۰ دقیقه به فروش رفت و او را به چهره ای محبوب برای کنسرت گذاران تبدیل کرد. نکته جالب در خصوص این خوانندگان، میانگین سنی آنهاست که نشان می دهد خواننده های متولد دهه هفتاد کم کم در حال تصاحب صحنه هستند و موسیقی‌دان‌های کهنه کارتر به شرط هم آوازی با طیف گسترده جوان می توانند حیات موسیقایی خود را ادامه دار کنند.


۵- پایان سکوت و تولد میهن

برمدار سکوت

یازده سال سکوت، یازده سال فترت و یازده سال عزلت نشینی. آهنگساز، نوازنده، ردیف دان و مولف موسیقی که سرپرستی قدیمی ترین گروه در قید حیات ایران زمین را بر عهده دارد. محمد جلیل عندلیبی و گروه مولانا پس از یازده سال غیبت، در روز هفتم آذر سال ۱۳۹۶ به صحنه بازگشتند و در تالار وحدت به روی سن رفتند. این نوازنده صاحب نام سنتور «کنسرت کورده واری» را همراه با گروه مولانا به اجرا درآورد و پس از مدت زمانی طولانی با دوستدارانش دیدار کرد.

نکته قابل توجه اختصاص بخشی از عواید کنسرت «کورده واری» به زلزله زدگان کرمانشاه بود؛ محمد جلیل عندلیبی که از خاک کردستان است، در همدردی با هم زبانان داغ دیده و آسیب دیده اش، مقداری از درآمد اجرایش را به مردم زلزله زده کرمانشاه هدیه داد. او که روزگاری برای محمدرضا شجریان، شهرام ناظری، علیرضا افتخاری و دیگر نامداران موسیقی اصیل ایرانی آهنگ می ساخت، حالا برگشته تا صداهای جدیدی را به هنر در حال فراموشی این سرزمین معرفی کند و خون تازه ای را در رگ های موسیقی سنتی نحیف شده ایران جاری سازد. محمد جلیل عندلیبی در یکی از جدیدترین همکاری هایش، آلبومی به نام «میهن» را با صدای سالار عقیلی منتشر کرد که به انتخاب بسیاری از کارشناسان و اهالی فن، بهترین و مهم ترین آلبوم موسیقی در سال ۱۳۹۶ بود. «میهن» که سال ها پیش با صدای محمدرضا شجریان ضبط شد، با تنظیمی جدید توسط محمد جلیل عندلیبی به بازار آمد و مورد استقبال نیز واقع شد.


۶- کنسرت نمایش سی

برمدار سکوت

تجربه ای متفاوت، پر هزینه و پر سر و صدا که واکنش های متفاوتی را به دنبال داشت. همایون شجریان در ادامه همکاری هایش با برادران پورناظری، تصمیم گرفت تلفیقی از کنسرت و نمایش را به روی صحنه ببرد. کنسرت نمایش «سی» به کارگردانی علی اصغر دشتی بر اساس داستان هایی از شاهنامه نگاشته و آماده شد. ستاره های سینما مانند بهرام رادان، صابر ابر، مهدی پاکدل و سحر دولتشاهی در نمایشنامه ای که تلفیقی از زال و رودابه، رستم و اسفندیار و رستم و سهراب بود به ایفای نقش پرداختند و آواز همایون شجریان و سازهای سهراب پورناظری همراهی شان کردند.

استقبال مخاطبان به حدی بود که «سی» را برای شب ها و حتی ماه های متوالی تمدید کرد. هر چند اجرای تصنیف هایی نزدیک به سبک پاپ و استفاده از سازهای غربی مانند ویولون سل نیز در جلب نظر مخاطب عام موسیقی تاثیر زیادی داشت. البته مرور اجراهای زنده خوانندگان جوانی که در سالن های کنسرت هم صداهای شان را به سختی و نامفهوم می توان شنید، نشان از حنجره توانا و قدرت صدای بسیار بالای همایون شجریان دارد که در فضای باز کاخ سعدآباد و در مقابل بیش از هزار تماشاگر، آوازی دلنشین و رسا ارائه می داد. فرزند خسرو آواز ایران در سال ۱۳۹۶ آلبومی نیز به نام «امشب کنار غزل های من بخواب» با آهنگسازی فردین خلعتبری و اشعار زنده یاد افشین یداللهی منتشر کرد که البته به اندازه آلبوم های گذشته اش مورد توجه قرار نگرفت.


۷- صفت پشت میله‌ها

برمدار سکوت

مرداد ماه ۱۳۹۶ بود که انتشار خبری مخاطبان و علاقه مندان به موسیقی رپ را شوکه کرد؛ حمید صفت به اتهام قتل ناپدری خود بازداشت شد. او جزو موج نوی موسیقی رپ محسوب می شد که به دلیل پرداختن به مسائل روز اجتماعی و تفاوت سبک و صدا با دیگر رپرهای مشهور، مورد توجه قرار گرفت اما یک اتفاق، زندگی هنری و حتی ادامه نفس کشیدن هایش را تحت تاثیر قرار داد. مردی که ۱۲ سال پیش با مادرش ازدواج کرد، به قتل رسیده و او مظنون شماره یک پرونده محسوب می شد. پزشکی قانونی اعلام کرد پدرخوانده حمید صفت به دلیل خونریزی و آسیب مغزی در اثر اصابت جسم سخت به آهیانه راست متوفی فوت کرده و به طور حتم پای یک قاتل در میان است.

حمید صفت ابتدا اتهام وارده را انکار کرد اما وقتی فرزندان مقتول، شرط بخشش را بیان واقعیت گذاشتند، به قتل همسر مادرش اعتراف کرد: «ناپدری ام مردی تندخو بود و مدام مادرم را کتک می زد.» او که روزی می خواست به موزیسینی مشهور تبدیل شود و روی صحنه ها با دوستدارانش ملاقات کند، حالا در زندان رجایی شهر به سر می برد. البته حمید صفت یک بار حضور روی صحنه را تجربه کرد؛ آن هم صحنه تئاتر و نه سن کنسرت. سیامک صفری برای نمایش «لامبورگینی»، حمید صفت را به عنوان یکی از بازیگران تئاتر خود انتخاب کرد. «صفت» یک شب همراه با گروه به روی صحنه رفت اما به دلیل ممنوعیت فعالیت رپرها اجازه حضور در شب های دیگر اجرا را پیدا نکرد.


۸- فخرالدینی جانشین شجریان شد

برمدار سکوت

از استادان و بی حاشیه ترین موزیسین های ایران است. مرد موی سپید کرده ای که چوب میزانه رهبری با انگشتانش یکی شده، ارکستر ملی، میراث ماندگارش است و بسیاری از نامداران موسیقی اصیل ایرانی، شاگردی او را در زمره افتخارات خود قلمداد می کنند. فرهاد فخرالدینی، موسیقی دان، آهنگساز و رهبر ارکستر از دیار آذربایجان که رد پایی انکار ناپذیر در موسیقی ایران دارد. موسیقی فیلم و سریال و تنظیم بسیاری از آثار ارکسترال تنها بخش کوچکی از فعالیت های موسیقایی او در چند دهه اخیر هستند. فخرالدینی که یکی از اعضای شورای عالی خانه موسیقی ایران به شمار می رود در جلسه نیمه بهمن ماه این شورا به عنوان رئیس انتخاب و محمدرضا شجریان که دیو بیماری بر سرش سایه انداخته، در قامت رئیس افتخاری شورا معرفی شد.

اعضای شورای عالی خانه موسیقی برای پیشبرد امور شورا به اتفاق آرا، فرهاد فخرالدینی را برگزیدند تا بتوانند در خصوص سیاست های کلی موسیقی کشور، موضع گیری بهتری داشته باشند. از سوی دیگر به جهت حفظ احترام محمدرضا شجریان که بیماری، توان فعالیت مدیریتی که هیچ، یارای آواز را نیز از او سلب کرده، نامش را در جایگاه رئیس افتخاری نوشتند. البته فخرالدینی با وجود عضویت شورا حدود یک سال در جلسات شرکت نکرد و به رفع و رجوع امور شخصی پرداخت اما پس از تصدی پست ریاست نوید پویایی شورای عالی و همچنین گشودن درها به روی منتقدان را داد؛ انتخابی که به واسطه حضور فردی از جنس موسیقی، دغدغه مندان این عرصه را به روزهای بهتر امیدوار می کند.


۹- صداهایی که به اختلاف خوردند

برمدار سکوت

استقبال غیر منتظره از فصل اول سریال «شهرزاد»، حسن فتحی را بر آن داشت در پایان بندی و حتی محتوای داستان دست برد تا ادامه ای بر اثر موفقش بسازد. یکی از دلایل توفیق فصل اول «شهرزاد»، قطعات موسیقایی کار بود که با صدای محسن چاوشی و سینا سرلک بر سکانس ها خوش نشست و برخی آهنگ ها مانند «کجایی» با مطلع «رفیقم کجایی دقیقا کجایی» به شدت فراگیر شد. نویسنده و کارگردان اثر برای فصل دوم نیز به سراغ زوج موفق خواننده های خود رفت تا تیتراژ و قطعات میانه قسمت ها را نیز بخوانند اما چاوشی و سرلک در بین راه با یکدیگر به اختلاف برخوردند.

حذف نام چاوشی از تیتراژ یکی از قسمت ها ناراحتی او را در پی داشت. پخش قطعه «تنها امید زندگی» که سرلک به تنهایی خوانده بود روی گریه های شبانه ترانه علیدوستی به شایعه اختلاف چاوشی با عوامل سریال دامن زد اما در قسمت بعدی شرایط به شکل کامل برعکس پیش رفت و حالا نامی از سینا سرلک در تیتراژ دیده نمی شد. واکنش های اینستاگرامی دو خواننده نیز نشان می داد دیگر روابط دوستانه ای میان شان برقرار نیست و در نهایت سرلک از پروژه کنار رفت. آغاز فصل سوم و درج تنها نام محسن چاوشی روی تیتراژ و پخش قطعاتی بدون حضور تحریرهای سرلک حسن ختامی بر ماجرای پر افت و خیز موسیقی شهرزاد بود. البته در فصل سوم هنوز «کجایی» روی تیتراژ قرار می گیرد و قطعه «جمعه» نیز آهنگی بوده که چاوشی با‌ آن به استقبال فصل جدید رفته و هنوز خبری از آثار جدید نیست.

[ad_2]

لینک منبع

موسیقی؛ جا‌مانده از گستره ایران فرهنگی در زیبا موزیک

[ad_1]

دانلود فیلم ، دانلود سریال ، دانلود انیمیشن و دانلود جدیدترین آهنگ های مجاز ایرانی در زیبا موزیک

روزنامه اعتماد – نیوشا مزیدآبادی: جشن‌ نوروز و آغاز سال نو فرصتی مناسب برای ارایه و اشاعه آن چیزی است که همواره با عنوان فرهنگ ایرانی از آن یاد کرده‌ایم؛ فرهنگی که در چالش‌های سیاسی- بین‌المللی به ٢۵٠٠ سال پیش نسبت‌اش می‌دهیم و آن را مایه مباهات و برتری بر دیگران می‌دانیم اما زمان ابراز و ارایه آن با عدم برنامه‌ریزی مدیران معلوم می‌شود که اندک شناختی نسبت به آن نداریم. در این بین موسیقی به عنوان یکی از مهم‌ترین ارکان فرهنگی هر کشور و رکنی جدا ناشدنی در برگزاری آیین‌های نوروزی در طول چند سال اخیر، بیشتر از آنکه نماد و نمودی از تاریخ، فرهنگ و هنر این مرز و بوم باشد، به مجموعه‌ای از رویدادها تبدیل شده که صرفا برای رفع تکلیف، سرگرمی و البته درآمدزایی تدارک دیده می‌شود.

عملکرد صدا و سیما در نوروز: از استاد آواز تا استاد پرواز

اگر نگاهی تیزبینانه به برنامه‌های نوروزی‌ هر ساله صدا و سیما بیندازیم و آنها را از منظر تاریخی- محتوایی بررسی کنیم به قیاس تاسفباری می‌رسیم که مرور آن خالی از لطف نیست. محمدرضا شجریان در شب تحویل سال نو ١٣٧٣ با حضور در برنامه ویژه این سازمان مهمان علیرضا شجاعی‌مهر شد و یکی از تازه‌ترین قطعات آوازی‌اش را در ماهور و چهارگاه اجرا کرد. شجریان در این برنامه در پاسخ به درخواست مجری برای اجرای آواز به صورت زنده در استودیو، گفت که شرایط تلویزیون را برای خواندن آواز و همراهی ساز مناسب نمی‌بیند.

جا‌مانده از گستره ایران فرهنگی

او به ضبط نواری با همراهی داریوش پیرنیاکان (تار) و همایون شجریان (تنبک) اشاره کرد و در ادامه توضیح داد که چرا غزل حافظ (ز کوی یار می‌آید نسیم باد نوروزی…) را برای آن انتخاب کرده و به چه دلیل از دستگاه ماهور و چهارگاه بهره جسته است. در پایان هم با اصرار شجاعی‌مهر، استاد آواز ایران چند بیتی از همین آلبوم را به صورت زنده اجرا کرد و بعد هم قطعه ضبط شده آن پخش شد. مرور این برنامه بیش از هر چیز روشن می‌سازد که محتوای فرهنگی- هنری رسانه‌ای در قد و قامت صدا و سیما در نوروز تا چه اندازه برای مدیران آن واجد اهمیت بوده است.

اما امسال بعد از گذشت ٢۴ سال از آن برنامه، در نوروز ٩٧ بهنام بانی مهمان احسان علیخانی شد و دعای تحویل سال را به صورت پلی بک، آن هم با اشتباهات مکرر خواند تا ضعف تدبیر مدیران این سازمان در تدارک برنامه‌های نوروزی را روشن کند و بیش از آنکه بر بار معنوی و فرهنگی لحظه تحویل سال بیفزاید آن را خنده‌دار و مایوس‌کننده جلوه دهد. بر این تصویر البته بیفزایید گریه‌های مجری و سایر افراد حاضر در برنامه را که بر پیاز داغ اجرای بهنام بانی می‌افزودند! اما اینکه اساسا صدا و سیما براساس چه متر و معیاری از سنجش مخاطب، این خواننده پاپ را که به پرش‌های بلندش در کنسرت‌ها معروف است، برای اجرای دعای تحویل سال انتخاب کرده، محلِ پرسش است.

آیا تلویزیون به عنوان یک رسانه جمعی به سلیقه شبکه‌های ماهواره‌ای نزدیک شده و در مواجهه با آنها بیش از آنکه کنشگر باشد، منفعل و واکنش‌گرا عمل می‌کند؟ البته در این میان نمی‌توان اتفاق فرخنده حضور علیرضا عصار و اجرای زنده‌اش با ساز پیانو را در یکی از برنامه‌های تلویزیونی در همین روزها نادیده گرفت. حضور و طراحی کاراکتر تازه‌ای در برنامه «کلاه قرمزی»که موقع اجرای موسیقی با ساز، پشت به دوربین می‌نشست نیز واجد نگاه دقیق، درست، طنازانه و نقادانه‌ عوامل این برنامه بود. اما در نهایت آنچه در قیاس سال‌های گذشته در برنامه‌های موسیقایی نوروز صدا و سیما به چشم می‌خورد بیش از آنکه در جهت معرفی و ارتقای فرهنگ و هنر ایرانی باشد، صرفا به برنامه‌هایی برای سرگرم کردن بیشتر مخاطب تعلق داشت.

عملکرد وزارت ارشاد در نوروز: گمشده در پاپ

امسال نزدیک به ۵٠ کنسرت پاپ از ٢٧ اسفند ٩۶ تا ١٣ فروردین ٩٧، در یک یا دو سئانس در شهرهایی مثل تهران، رامسر، گرگان، بندرانزلی، بندرعباس، لنگرود، لاهیجان و جزیره‌های کیش و قشم روی صحنه رفتند در حالی که این آمار در سال گذشته به چیزی حدود ٣٠ اجرا می‌رسید. هر چند این تعداد در قیاس با جمعیت جوان کشور و تخمین خانواده‌هایی که به تعطیلات می‌روند، اندک است اما پرسش اینجاست براساس کدام نظرسنجی یا پایش آماری وزارت ارشاد و دفتر موسیقی، صرفا سبک پاپ را برای اجراهای نوروزی انتخاب کرده است؟ آیا عملکرد این وزارتخانه در امر صدور مجوزهای نوروزی نیز همسو با صدا و سیما و صرفا در جهت سرگرم کردن مخاطب و رونق بازار موسیقی است؟ به این ترتیب سرنوشت تقاضای شهروندانی که طالب گونه‌های دیگر موسیقی هستند چه می‌شود؟

در روزهای پایانی سال ١٣٩۶ علی‌اکبر صفی‌پور (مدیر بنیاد فرهنگی- هنری رودکی) در نشست خبری سالانه این بنیاد اعلام کرد درآمدهای حاصل از بنیاد رودکی به نسبت سال گذشته دو برابر افزایش داشته است این در حالی است که برنامه‌های برج آزادی در نوروز ٩٧ (که به همت بنیاد رودکی و شهرداری منطقه ٩ برگزار شده بود) به این عناوین محدود می‌شود: « اجرای گروه‌های بوشهری، خراسانی، گیلانی، آذری و نیز اجرای موسیقی به خوانندگی آرمین اقبالی، مهران موسوی، ماهان راسخ، دانیال شهرتی، صادق کشاورز، فرزین و هومن جوادی.» با اندکی جست‌وجو در سابقه هنری افراد نام‌برده به نمونه‌های دست‌چندمی از خواننده‌های پاپ می‌رسیم که حتی در قیاس با شبکه‌های ماهواره‌ای از سطح کیفی به مراتب پایین‌تری برخوردار هستند و بیش از آنکه معرف فرهنگ موسیقایی ایران باشد، رواج‌دهنده همان سلیقه و همان دیدگاه‌اند. یکی با تقلید صدا مردم را سرگرم می‌کند و دیگری حتی در کارنامه کاری خود یک آلبوم کامل موسیقی ندارد.

اجرای موسیقی بومی سرخپوستان در نوروز باستانی ایران

از سوی دیگر بد نیست به اجرای لئو روخاس (پسر خورشید) در روزهای هفتم و هشتم فروردین در برج میلاد اشاره کرد. هنرمند اهل اکوادور که با پوشش بومیان سرخپوست، موسیقی‌ای در تلفیق با صداهای طبیعت اجرا می‌کند. مردم پایتخت و گردشگرانی هم که این روزها در تهران به سر می‌بردند می‌توانستند بلیت این کنسرت را با بهای ٩٠ تا ٣٠٠ هزار تومان تهیه و از فرهنگ موسیقایی سرخپوستان در تعطیلات نوروز باستانی ایران بهره‌مند شوند! حالا اینکه این موسیقی چه ربطی به سنن و آداب و رسوم کشور ما دارد پرسشی است که باید در مواجهه با عملکرد وزارتخانه عریض و طویل ارشاد مطرح کرد.

قطع برق؛ شیوه تازه لغو کنسرت در سال ٩٧

لغو کنسرت‌های موسیقی نیز در نوروز امسال شکل و شمایل تازه‌ای به خود گرفت. کنسرت محسن شریفیان به همراه گروه «لیان» بوشهر در شهر «کلمه» به دلیل قطع برقِ تمام شهر به دستور یکی از مقامات این شهرستان نیمه کاره ماند و حتی حضور چند هزار نفری مردمی که برای تماشای این کنسرت محلی به استادیوم آمده بودند، نتوانست باعث لغو خواسته آن «مسوول» شود. کیهان کلهر (موسیقیدان و نوازنده کمانچه) در اعتراض به این مساله در بیانیه‌ای اعلام کرد: «متاسفانه این اولین‌بار نیست که اعمال سلایق شخصی که‌زاده خودسری و ملوک الطوایفی در جای‌جای این مملکت است، صورت پذیرفته و متاسفانه آخرین بار نیز نخواهد بود. این‌بار جامعه هنرمندان کشور نباید در مقابل چنین فجایع اسفباری سکوت کند، از آن‌جا که موسیقیدانان و هنرمندان ایران تشکل مستقل صنفی ندارند که قاعدتا باید پیگیر چنین مسائلی باشد، نمایندگان استان بوشهر در مجلس و وزیر ارشاد و دیگر مسوولان شهر کلمه باید مستقیما جوابگوی مردم و جامعه هنری کشور باشند. امیدواریم که این‌بار مسوولان خاطی شناسایی و مورد بازخواست قرار گیرند نه اینکه طبق معمول تقصیر متوجه عوامل خارجی و مظنونین همیشگی شود.»

اما پرسش اینجاست چه نگرشی باعث جلوگیری از برپایی کنسرت گروه لیان (به عنوان یک گروه موسیقی نواحی ایران) و اشاعه و ترویج کنسرت‌های پاپ دست‌چندمی و مبتذل می‌شود؟ آیا لغو کنسرت‌های موسیقی که در چند سال اخیر محل اعتراض بسیاری از موسیقیدانان بوده در سال ٩٧ وارد فاز تازه‌ای شده است؟ آیا مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در امر صدور مجوزها، به جای آنکه در راستای اشاعه و ارتقای فرهنگ مردمی گام بردارند صرفا بر جنبه ارشادی این هنر تاکید دارند؟

نوروز امسال سید عباس صالحی (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی) در گام تازه‌ای به دیدار شهرام ناظری رفت و پای صحبت‌های این هنرمند نشست ولی سوال اینجاست که چرا این وزارتخانه فکری برای بهره‌مندی از هنرمندانی همچون ناظری در ایام نوروز برای ارتقای سطح سلیقه شنیداری مردم و معرفی فرهنگ و هنر به آنها نمی‌کند؟

عملکرد شهرداری در نوروز: جای خالی ارکسترهای شهر

معاون خدمات شهری شهرداری تهران، پیش از نوروز در تشریح برنامه‌های خود گفت: «در ایام نوروز بلوار کشاورز به پیاده راه هنری، فرهنگی و تفریحی تبدیل خواهد شد که مجموعه اقدامات خوبی در آن صورت گرفته و به طور قطع مورد استقبال شهروندان قرار خواهد گرفت.»

این در حالی است که رییس کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای شهر تهران در سال ٩۴ رقم بودجه سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران را ١۵٠ میلیارد تومان عنوان کرد. حتی اگر همین رقم بودجه سال ٩۴ را برای امسال در نظر بگیریم پرسش اینجاست شهرداری تهران برای برگزاری مراسم نوروز باستانی پایتخت چه میزان از آن هزینه شده است؟

شهرداری تهران علاوه بر این بودجه کلان‌، چند ارکستر بزرگ نیز راه‌اندازی کرده که سال‌هاست خبری از اجرای آنها نیست حال آنکه نوروز باستانی می‌توانست فرصت مناسبی برای اجرای آنها باشد؛ ارکستر فیلارمونیک به رهبری نادر مشایخی که در سال ١٣٩٣ تاسیس شد، ارکستر و گروه کر خانه هنرمندان به رهبری محمد سریر که در شهریور ١٣٩۵ اعلام موجودیت کرد و ارکستر شهر تهران به رهبری اسماعیل تهرانی که جای خالی آنها در میان اجراهای نوروزی احساس می‌شد. پیش از این نیز الهام فخاری، رییس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران به عدم برنامه‌ریزی و اجرای مراسم نوروزی از سوی شهرداری انتقاد کرده و گفته بود: «عدم تشکیل کمیته راهبردی، موجبات عدم هماهنگی و انسجام در میام بخش‌های مختلف مجری برگزاری این آیین در شهرداری تهران شده است. همچنین عدم وجود برنامه مدون در زمان مناسب و نبود دستورالعمل‌های لازم از دیگر نتایج عدم تشکیل این نهاد است.»

شهرداری تهران امسال نیز همان برنامه‌های سال گذشته را با اندکی تغییر اجرا کرد که از جمله آنها می‌توان به ١۵ ایستگاه نمایش فیلم در شهر اشاره کرد که دست بر قضا در روزهای نوروز این صنعت رونق خود را داشت. مدیرعامل خانه هنرمندان، به عنوان یکی از مجموعه‌های زیرنظر شهرداری نیز در تشریح برنامه‌های این خانه گفته بود: «شهرداری از روز دوم تا ۱۱ فروردین جشن بهاری با نام «تهران شهر هنر» در خانه هنرمندان ایران برگزار می‌کند که در این برنامه هر یک از انجمن‌های تجسمی یک گالری در اختیار دارند. در شب‌های نوروز ما یکی از اصلی‌ترین سریال‌های نوروز را در پارک خانه هنرمندان به نمایش می‌گذاریم و همچنین برنامه‌های زنده موسیقی فولکلور را همراه با رقص‌های محلی در محوطه بیرونی خانه هنرمندان به نمایش خواهیم گذاشت.»

در برنامه‌های موسیقایی جشن نوروزی «تهران شهر هنر» به اجرای گروه‌های «دانوب»، «اکولند» و همنوازی سازهای گیتار، کاخن و… اشاره شده بود که هیچ یک از آنها سابقه روشن و دقیقی از اجرای موسیقی در کارنامه کاری خود ندارند. مضاف بر اینکه به نظر می‌رسد همنوازی سازهای گیتار و کاخن (که هیچ ارتباطی با فرهنگ موسیقایی ایران ندارد) در‌راستای سرگرم کردن مردم تدارک دیده شده بودند و نه در راه معرفی فرهنگ و جشن باستانی نوروز.

موسیقی و نوروز در جغرافیای ایران فرهنگی

وقتی درباره آیین‌ها و جشن‌های نوروزی در جغرافیای ایران فرهنگی (اعم از کشورهای همسایه و غیر همسایه) جست‌وجو می‌کنیم با برنامه‌های دقیقی (خصوصا در پایتخت این کشورها) مواجه می‌شویم که علاوه بر اجرای رسوم نوروزی با موسیقی و نمایش و… آن هم در حضور مقام‌های رسمی این کشورها از جمله رییس‌جمهور، نخست وزیر و رییس پارلمان همراه است.

اجتماع و گردهمایی عظیم مردمی در اماکن از‌پیش طراحی شده (توسط دولت و شهرداری) و پاسداشت جمعی آیین باستانی نوروز با حفظ تمام شوون (موسیقی، لباس‌های سنتی، آیین‌های سنتی) از ویژگی‌های بارز برپایی این مراسم در تمام کشورهای گستره جغرافیای ایران فرهنگی است. همین برنامه‌ریزی‌های حساب شده و دقیق است که هر ساله خیل عظیمی از توریست‌ها‌‌ را روانه این کشورها می‌کند.

موسیقی‌ نوروز در آذربایجان

در باکو (پایتخت آذربایجان) از ٢١ تا ٢٧ مارس مراسم مختلفی برای نوروز برگزار می‌شود که دو روز اول آن جشن‌های بزرگ و اصلی هستند. هر‌چند در زمان اتحاد جماهیر شوروی برگزاری مراسم نوروزی ممنوع بود اما حالا هر‌ساله در ایچری شهر، استیج‌های مختلفی تدارک دیده می‌شود و خواننده‌های مختلف آهنگ‌های آذربایجانی را اجرا و مردم رقص و پایکوبی می‌کنند. در بخش قدیمی این شهر هم هنرمندان با لباس‌های محلی به اجرای برنامه می‌پردازند که در نهایت خیل کثیری از توریست‌ها را به سمت خود می‌کشاند.

موسیقی نوروز در تاجیکستان

نوروز امسال در شهر پنجیکت تاجیکستان مجتمعی فرهنگی در مساحت بیش از ٣٠٠٠ متر‌مربع شامل تالاری به بزرگی بیش از ۴٠٠ صندلی، کتابخانه، سینما و… افتتاح شد. امام علی رحمان (رییس‌جمهور تاجیکستان) ٨ فروردین ضمن افتتاح این مجموعه فرهنگی
(که ٢٠٠ هزار دلار برای ساخت آن هزینه شده است) از مجسمه لایق شیرعلی- شاعر معروف و فقید این کشور- پرده برداشت.

موسیقی نوروز در ازبکستان

مردم ازبکستان نیز علاوه بر زنده نگه داشتن مناسک معمول نوروزی، هر سال با حضور در «باغ ملی» آیین نوروز را به صورت جمعی جشن می‌گیرند. در این مراسم ستارگان موسیقی ازبک و هنرمندان این کشور به همراه مقام‌های دولتی کنار یکدیگر جمع می‌شوند و به اجرای برنامه‌های زنده می‌پردازند. اجرای ساز و آواز و رقص در خیابان‌های بزرگ شهر تا دورافتاده‌ترین روستاها از برنامه‌های نوروزی مردم ازبکستان است.

ایران؛ داعیه‌دار اما بی‌برنامه

«ایران» به عنوان داعیه‌دار فرهنگ باستانی نوروز نه‌تنها هیچ برنامه مدون و روشنی برای برپایی این آیین در سطح کلان فرهنگی ندارد؛ بلکه در امر حفظ و اشاعه هنر موسیقی نیز همشأن این روزها گامی برنداشته است. چنان که پیش‌تر اشاره شد برنامه‌های موسیقایی این روزها، تنها به اجراهای محیطی چند گروه، آن هم بی‌نام‌و نشان و بی‌کیفیت محدود شد و صحنه‌های رسمی کشور نیز قافیه را به برگزارکنندگان کنسرت‌های پاپ واگذار کردند. گروه‌ها و خوانندگانی که در سراسر سال روی صحنه می‌روند و جز سرگرم کردن مخاطبان هدف دیگری ندارند. اما پرسش اینجاست که چرا مجموعه‌های زیرنظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (از جمله تالار وحدت، تالار رودکی و برج آزادی) برای ١٣ روز تعطیلات نوروزی، هیچ برنامه فرهنگی مدون و درخوری ندارند؟ سه تن از نوازندگان ارکستر ملی ایران برای اجرا در مراسم عید پاک در روز هشتم فروردین به راونا ایتالیا دعوت شدند در حالی که در روزهای نوروز هیچ خبری از حضور ارکسترهای تهران، نوازندگان و موسیقیدانان با کیفیت کشور نبود. آیا وقت آن نیست که ساز نوازندگان ارکستر ملی و ارکستر سمفونیک تهران در نوروز کوک شود؟

مضاف بر این، پرسش اینجاست که ایجاد گذرگاه‌‌های نوروز در برج میلاد، بلوار کشاورز و… می‌تواند پاسخگوی نیاز فرهنگی مردم در این روزها باشد؟ سهم مردم مناطق چندگانه تهران (از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب) تنها به همین گذرگاه‌ها محدود می‌شود؟

آیا قرار است سهم مخاطب ایرانی از برنامه‌های نوروزی صدا و سیما به پخش چند‌باره فیلم‌های سینمایی، تماشای یک سریال‌ برای پنجمین سال متوالی و یک برنامه عروسکی محدود شود؟ پرسش اینجاست اگر سریال «پایتخت» و برنامه «کلاه قرمزی» را در ایام نوروز از صدا و سیما بگیریم چه چیز باقی می‌ماند؟

[ad_2]

لینک منبع