[ad_1]
- از مهمانی کوچک شروع کنیم. به نظر میرسد بعد از پروژهٔ شیپور صلح که همراه با ارکستر بزرگ بود، حالا کنسرتی جمع و جور ترتیب دادهاید. این ماجرا دلیل خاصی دارد؟
تکلف با ظرافت خیلی متفاوت است. مهمانی کوچک، فضایی محاورهای، صمیمی و بدون تکلف دارد. اما پیامش را راحت به مخاطب عرضه نمیکند. هنر در ذات، آرمانگراست و مخاطب ورزیدهای که با نگاهی جستوجو گر به سالن کنسرت قدم میگذارد، نباید ناامید شود. ضمن آنکه من همیشه سازبندیهای کوچک را دوست داشتهام و ترجیح میدهم حرفی را که میشود با «دو» ساز زد، با «سه «ساز نزنم.
- شما از فضای صمیمانه در این کنسرت یاد میکیند، اتفاقی که به نظر میرسد در بسیاری از برنامههای موسیقایی این روزها حلقهٔ گمشدهای است که وجود دارد، برخلاف آثاری که در دهههای پیش شکل میگرفت و ما این «آن» و «صمیمت» را به خوبی احساس میکردیم.
من اعتقاد چندانی به اینکه حالا این «حال» آن روزها بین رفته است، ندارم، شاید چیزی که باعث به وجود آمدن این تصور میشود، سرعت زیاد زندگیای است که ما در این روزها ناگزیر به تن دادن به آن هستیم. نباید فراموش کرد که در دهههای گذشته، انتخابهای اندکی برای مخاطب وجود داشت و او به چیزی که انتخاب میکرد، بیشتر دل میداد. امروزه، به نسبت گذشته امکان انتخابها بیشتر شده؛ شاید اگر این موسیقیهایی که هماکنون ساخته میشوند را در گذشته داشتیم، همان اتفاق برایشان رخ میداد و آن حال را میشد در آن پیدا کرد. از آن طرف زمان انقلاب، فضایی ایجاد شد که اکثر مردم خودشان انتخاب کردند که دیگر موسیقی «پاپ» گوش نکنند و همین ماجرا، فضا را برای بسط موسیقی سنتی در آن زمان فراهم کرد.
- البته بخشی از این مساله هم به احوالات خود موسیقی برمیگردد. در گذشته تعدادی موزیسین برای سالها کنار هم مینشستند و حال خوب داشتند و همین حال خوب را به مخاطب هم منتقل میکردند.
با شما کاملا موافقم و فکر میکنم که دلیلش اختلاف سلیقههای بیشمار بین موزیسینها و اختلاف فرهنگی میان آنهاست که این روزها وجود دارد. از طرفی حمایت نشدن یک نسل خاص از طرف نسل قبل است. نسل قبل یک جاهایی از نسل جدید حمایت نکردند، جاهایی به رقابت با آنها پرداختند و جایی حتی احساس خطر کردند. مسالهٔ مهم دیگر «سیستم» است که جوابگوی آن نوع نگاه به موسیقی نیست.
- شاید اساتید هم حق داشتند، نسل شما یک عصیانی علیه ارزشهای آنان کرد.
فکر میکنم عصیان من در جهت نفی چیزی نبوده است. در مورد نسل خودم شاید نتوانم دقیق نظر بدهم، چون باید دربارهٔ تکتک موزیسینهای نسل جدید و همچنین موسیقیدانان نسل قبل جداگانه صحبت کرد. هر کدام از موزیسینها کاراکتر خاص خودشان را دارند؛ ولی من دربارهٔ خودم میتوانم بگویم به موسیقی سنتی ایرانی وفادار بودهام. اعتقاد دارم انتقال سینه به سینهٔ موسیقی یکی از فاکتورهایی است که باید به آن توجه بسیاری کرد. با این وجود شاید اختلاف نظر نسل قبل با ما این است که چرا تنها به نگاه سنتی متمرکز نمیشویم و علم را نه تنها چاشنی موسیقیامان میکنیم که به عنوان اصل، به آن وفاداریم.
- برگردیم به مهمانی کوچک، درباره نگاه موسیقاییاتان در این اثر بگویید.
اگر بخواهیم تعریفی کوتاه از این کنسرت بدهم، این است که سازبندیای ساده با موسیقی غیر ساده دارد. سازبندیاش دو تار، بمتار با سه خواننده است که دوتایشان خانم هستند و دو ساز کوبهای در آن وجود دارد. ما در این کنسرت سه بخش داریم که بخش اول و سوم به هم پیوسته است و بعد از بخش دوم تنفس است. بخش اول کاملا به موسیقی سنتی اختصاص دارد و یک بداههای بر مبنای شبهای مختلف در دستگاههای مختلف در آن انجام میشود. یک شب بداهه حتما در دستگاه شور خواهد بود و ممکن است شب دیگر در بیات اصفهان باشد. در بخش دوم، دو تصنیف اجرا میکنیم که فرمی کاملا تازه دارند و شاید در همان لحظات اول از روی انتخاب اصواتی که آهنگساز داشته است متوجهٔ این ماجرا شوند. در این بخش از پلیریتم و مایهگردیهای آنی به شکل نامتعارف استفاده شده و از اشعار جالبی بهره گرفته شده است. اشعار این بخش از سید مهدی موسوی و مولاناست. در تصنیف مولانا از ریتمهای بلوز استفاده کردهام. ریتم فقط با زمانبندی سرو کار دارد به همین خاطر هویت مدال تحت تاثیرش قرار نگرفته. بخش سوم کنسرت هم که بخش مفصلتری است فضای تازهٔ مدالی است که از التقاط دو دستگاه مختلف تشکیل شده است و کاملا کوک سازها در آن نامتعارف است. برخلاف کوک متعارف ساز و ما با تصنیفی روی شعری از اخوان ثالث شروع میکنیم که حالت روایی دارد و فضایی را از نشستن یک فرد در کنار میز ترسیم میکند و معاشرتی که با خودش دارد. این بخش بلافاصله به تصنیفی با شعری از گروس عبدالمکیان وصل میشود. شاید در برخورد اول آهنگسازی این شعرها برای یک آهنگساز غیرممکن باشد؛ تصنیف «زیبای وحشی» را بر اساس شعری از مشیری اجرا میکنیم و این پیشزمینهای برای روایت دیالوگوار وداستانی است.
- این فرم روایی در کارهای قبلی شما نیز وجود داشته است.
من تلاش میکردم همیشه از این فرم استفاده کنم.
- «تار» تا چه اندازه امکان محقق کردن این ایدهها را به شما میداد؟
به شکل کامل. موسیقی با نوع نوشتن و هارمونیزه شدن و نوع نگاه به مناطق صوتی پر صدا میدهد، نه اضافه کردن سازها، ضمن اینکه فکر میکنم تاری که در این کنسرت از من شنیده میشود در هیچکدام از کارهای قبلی من نبوده.
- در نوازندگی یا آهنگسازی؟
هردو.
- دربارهٔ بداههای که در بخش اول کار میزنید هم توضیح میدهید؟
من با برخی بداههنوازیهایی که جنبهٔ پرگوییهای بیدرو پیکر به خودش میگیرد، مخالف هستم. بداههنوازی باید در فرم و چهارچوب اصلی از قبل تعیین شده باشد و بر اساس آنچهرچوب انجام شود. البته که به حس لحظه هم ربط دارد و ممکن است آدم در جاهایی سر از جای دیگری دربیاورد اما آن اسلوب منطقی و درست باید در بداهه حفظ شود. البته در موسیقی من گاهی بداههٔ صرف نیز وجود دارد، بهطوریکه موزیسینهایی که با من کار کردند همیشه به شوخی میگفتند تو شروع میکنی اما معلوم نیست به کجا میروی؛ اما به نظرم ما در بداهههایمان برخلاف دوران گذشته باید کمی گزینشیتر عمل کنیم، چون سخنرانیها و جملات هم این روزها تاثیرگذارتر و کوتاهتر شده است. همین در موسیقی هم وجود دارد.
- سازبندی کوچک است، اما از حضور سه خواننده استفاده کردهاید، محدودهٔ سازها و صدای خوانندهها به چه شکل است؟
این محدودیتی را به وجود نمیآورد، همانطور که گاهی یک گروه کر با یک پیانو روی صحنه میرود، درواقع این هنر آهنگساز است که سازبندیاش را انتخاب کند. در بخشهایی از کار، از آوای خوانندهها مثل سازهای کششی با داینامیک ظریف و مشخص استفاده کردهام. «تار» محدودهٔ سوپرانو و آلتو را پوشش میدهد، محدودهٔ تنور را «تار دو» و محدودهٔ باس را هم «بمتار».
- به نظر میرسد حالا کمکم گروه خودتان – خواننده و آهنگساز- را پیدا کردهاید.
بله، خانم سیفیزاده و همسرشان از بهترین دوستان من هستند و ایشان به همراه خانم شورورزی، جزو بهترین خانمهای خواننده هستند. ضمن اینکه سحر محمدی موانعی برای همکاری داشت که مانع حضورش در این کنسرت شد. ما حالا با این خوانندگان و نوازندگان مثل یک خانواده شدهایم.
- انتخاب آقای اخواص بر چه اساسی شکل گرفت؟
صدای ایشان هویت دوگانه دارد، یعنی به شکل مستقل صدای پر و جوانی دارد. صدای او برای امروز است و رنگ صدایش با سلیقهٔ من هماهنگ است. صدایش، هم بهطور مستقل جذاب است و هم انعطافی در همراهی با خوانندگان دیگر دارد. این دو وجهی بودن صدای پوریا برای من بسیار جذاب بود، ضمن اینکه اشتیاق من این است که با خوانندگان مختلف کار کنم، مثل سازبندیهای مختلف.
- آلبوم اثر هم منتشر میشود؟ همچنین دربارهٔ دیگر آثارتان هم توضیح دهید؟
امیدوارم بتوانیم مجوزش را بگیریم، به خصوص اینکه موانع صدای خانمها حالا بیشتر از قبل شده است. البته یک روز قبل از این کنسرت آلبوم «عبور» را با «محمد معتمدی» منتشر میکنیم و بعد از آن نیز تور عبور را ادامه میدهیم.. کنسرت عبور یک تجربهٔ شیرین برای من بود که به موفقیتهای بسیاری رسید. یک کوارتت زهی بسیار خوب در این برنامه با ما همراه شدند، به طوری که اسم عبور از اسم من و آقای معتمدی موفقیت بیشتری کسب کرد. در برخورد اول با گوش مخاطب آشنا و در عین حال ناآشناست. ناآشنا چون زیاد شنیده میشود و آاشنا به این خاطر که در حافظهٔ تباریشان وجود دارد.
———
سایت موسیقی ما ویدئویی دیدنی از تمرین گروه همراه با گفت و گو هایی با علی قمصری و سایر اعضای گروه را به کارگردانی رضا منصور خانکی تهیه کرده است که در زیر می بینید:
> دانلود کلیپ با کیفیت بالا
> دانلود کلیپ با کیفیت متوسط
> دانلود کلیپ با کیفیت پایین
jwplayer(“id-d9570a90eb”).setup({
file: “http://dl.musicema.com/video/Ali-Ghamsari-mehmani-480p.mp4”,
height: 300,
image: “http://www.musicema.com/sites/default/files/music/dsfsfs.jpg”,
width: 500
});
+ گزارش ویدیویی دیدنی از تمرین گروه همراه با گفت و گوهای تصویری
موسیقی ما- «علی قمصری» قرار است در جدیدترین تجربهٔ موسیقایی خود، «مهمانی کوچک» را در تالار رودکی روی صحنه ببرد. او در این اثر از حضور «پوریا اخواص» به عنوان خواننده حضور دارد و «هاله سیفیزاده» و «بهرخ شورورزی» نیز در آن همآوایی خواهند کرد. این در حالی است که او پیش از این کنسرت، آلبوم موسیقی «عبور» را نیز را نیز منتشر خواهد کرد. اثری که در آن علی جعفری پویان، پدرام فریوسفی، میثم مروستی و آتنا اشتیاقینیا به همراه کامران منتظری حضور دارند. «علی قمصری» تا کنون گروههای «سرمد»، «همنوازان حصار»، «کوارتت زهی ایرانی کمان» را راهاندازی و آلبومهایی چون «نقش خیال»، «آب، نان، آواز»، «سرو روان»، «شور پریشانی»، «تنیده در خطوط موازی»، «سرمستی»، «بدرود با بدرود»، «برفخوانی» و «چه آتشها» را به انتشار درآورده است. به بهانهٔ این کنسرت با او گفتوگو کردهایم:…
[ad_2]
لینک منبع