[ad_1]
دانلود فیلم ، دانلود سریال ، دانلود انیمیشن و دانلود جدیدترین آهنگ های مجاز ایرانی در زیبا موزیک
روزنامه اعتماد – نیوشا مزیدآبادی: جشن نوروز و آغاز سال نو فرصتی مناسب برای ارایه و اشاعه آن چیزی است که همواره با عنوان فرهنگ ایرانی از آن یاد کردهایم؛ فرهنگی که در چالشهای سیاسی- بینالمللی به ٢۵٠٠ سال پیش نسبتاش میدهیم و آن را مایه مباهات و برتری بر دیگران میدانیم اما زمان ابراز و ارایه آن با عدم برنامهریزی مدیران معلوم میشود که اندک شناختی نسبت به آن نداریم. در این بین موسیقی به عنوان یکی از مهمترین ارکان فرهنگی هر کشور و رکنی جدا ناشدنی در برگزاری آیینهای نوروزی در طول چند سال اخیر، بیشتر از آنکه نماد و نمودی از تاریخ، فرهنگ و هنر این مرز و بوم باشد، به مجموعهای از رویدادها تبدیل شده که صرفا برای رفع تکلیف، سرگرمی و البته درآمدزایی تدارک دیده میشود.
عملکرد صدا و سیما در نوروز: از استاد آواز تا استاد پرواز
اگر نگاهی تیزبینانه به برنامههای نوروزی هر ساله صدا و سیما بیندازیم و آنها را از منظر تاریخی- محتوایی بررسی کنیم به قیاس تاسفباری میرسیم که مرور آن خالی از لطف نیست. محمدرضا شجریان در شب تحویل سال نو ١٣٧٣ با حضور در برنامه ویژه این سازمان مهمان علیرضا شجاعیمهر شد و یکی از تازهترین قطعات آوازیاش را در ماهور و چهارگاه اجرا کرد. شجریان در این برنامه در پاسخ به درخواست مجری برای اجرای آواز به صورت زنده در استودیو، گفت که شرایط تلویزیون را برای خواندن آواز و همراهی ساز مناسب نمیبیند.
او به ضبط نواری با همراهی داریوش پیرنیاکان (تار) و همایون شجریان (تنبک) اشاره کرد و در ادامه توضیح داد که چرا غزل حافظ (ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی…) را برای آن انتخاب کرده و به چه دلیل از دستگاه ماهور و چهارگاه بهره جسته است. در پایان هم با اصرار شجاعیمهر، استاد آواز ایران چند بیتی از همین آلبوم را به صورت زنده اجرا کرد و بعد هم قطعه ضبط شده آن پخش شد. مرور این برنامه بیش از هر چیز روشن میسازد که محتوای فرهنگی- هنری رسانهای در قد و قامت صدا و سیما در نوروز تا چه اندازه برای مدیران آن واجد اهمیت بوده است.
اما امسال بعد از گذشت ٢۴ سال از آن برنامه، در نوروز ٩٧ بهنام بانی مهمان احسان علیخانی شد و دعای تحویل سال را به صورت پلی بک، آن هم با اشتباهات مکرر خواند تا ضعف تدبیر مدیران این سازمان در تدارک برنامههای نوروزی را روشن کند و بیش از آنکه بر بار معنوی و فرهنگی لحظه تحویل سال بیفزاید آن را خندهدار و مایوسکننده جلوه دهد. بر این تصویر البته بیفزایید گریههای مجری و سایر افراد حاضر در برنامه را که بر پیاز داغ اجرای بهنام بانی میافزودند! اما اینکه اساسا صدا و سیما براساس چه متر و معیاری از سنجش مخاطب، این خواننده پاپ را که به پرشهای بلندش در کنسرتها معروف است، برای اجرای دعای تحویل سال انتخاب کرده، محلِ پرسش است.
آیا تلویزیون به عنوان یک رسانه جمعی به سلیقه شبکههای ماهوارهای نزدیک شده و در مواجهه با آنها بیش از آنکه کنشگر باشد، منفعل و واکنشگرا عمل میکند؟ البته در این میان نمیتوان اتفاق فرخنده حضور علیرضا عصار و اجرای زندهاش با ساز پیانو را در یکی از برنامههای تلویزیونی در همین روزها نادیده گرفت. حضور و طراحی کاراکتر تازهای در برنامه «کلاه قرمزی»که موقع اجرای موسیقی با ساز، پشت به دوربین مینشست نیز واجد نگاه دقیق، درست، طنازانه و نقادانه عوامل این برنامه بود. اما در نهایت آنچه در قیاس سالهای گذشته در برنامههای موسیقایی نوروز صدا و سیما به چشم میخورد بیش از آنکه در جهت معرفی و ارتقای فرهنگ و هنر ایرانی باشد، صرفا به برنامههایی برای سرگرم کردن بیشتر مخاطب تعلق داشت.
عملکرد وزارت ارشاد در نوروز: گمشده در پاپ
امسال نزدیک به ۵٠ کنسرت پاپ از ٢٧ اسفند ٩۶ تا ١٣ فروردین ٩٧، در یک یا دو سئانس در شهرهایی مثل تهران، رامسر، گرگان، بندرانزلی، بندرعباس، لنگرود، لاهیجان و جزیرههای کیش و قشم روی صحنه رفتند در حالی که این آمار در سال گذشته به چیزی حدود ٣٠ اجرا میرسید. هر چند این تعداد در قیاس با جمعیت جوان کشور و تخمین خانوادههایی که به تعطیلات میروند، اندک است اما پرسش اینجاست براساس کدام نظرسنجی یا پایش آماری وزارت ارشاد و دفتر موسیقی، صرفا سبک پاپ را برای اجراهای نوروزی انتخاب کرده است؟ آیا عملکرد این وزارتخانه در امر صدور مجوزهای نوروزی نیز همسو با صدا و سیما و صرفا در جهت سرگرم کردن مخاطب و رونق بازار موسیقی است؟ به این ترتیب سرنوشت تقاضای شهروندانی که طالب گونههای دیگر موسیقی هستند چه میشود؟
در روزهای پایانی سال ١٣٩۶ علیاکبر صفیپور (مدیر بنیاد فرهنگی- هنری رودکی) در نشست خبری سالانه این بنیاد اعلام کرد درآمدهای حاصل از بنیاد رودکی به نسبت سال گذشته دو برابر افزایش داشته است این در حالی است که برنامههای برج آزادی در نوروز ٩٧ (که به همت بنیاد رودکی و شهرداری منطقه ٩ برگزار شده بود) به این عناوین محدود میشود: « اجرای گروههای بوشهری، خراسانی، گیلانی، آذری و نیز اجرای موسیقی به خوانندگی آرمین اقبالی، مهران موسوی، ماهان راسخ، دانیال شهرتی، صادق کشاورز، فرزین و هومن جوادی.» با اندکی جستوجو در سابقه هنری افراد نامبرده به نمونههای دستچندمی از خوانندههای پاپ میرسیم که حتی در قیاس با شبکههای ماهوارهای از سطح کیفی به مراتب پایینتری برخوردار هستند و بیش از آنکه معرف فرهنگ موسیقایی ایران باشد، رواجدهنده همان سلیقه و همان دیدگاهاند. یکی با تقلید صدا مردم را سرگرم میکند و دیگری حتی در کارنامه کاری خود یک آلبوم کامل موسیقی ندارد.
اجرای موسیقی بومی سرخپوستان در نوروز باستانی ایران
از سوی دیگر بد نیست به اجرای لئو روخاس (پسر خورشید) در روزهای هفتم و هشتم فروردین در برج میلاد اشاره کرد. هنرمند اهل اکوادور که با پوشش بومیان سرخپوست، موسیقیای در تلفیق با صداهای طبیعت اجرا میکند. مردم پایتخت و گردشگرانی هم که این روزها در تهران به سر میبردند میتوانستند بلیت این کنسرت را با بهای ٩٠ تا ٣٠٠ هزار تومان تهیه و از فرهنگ موسیقایی سرخپوستان در تعطیلات نوروز باستانی ایران بهرهمند شوند! حالا اینکه این موسیقی چه ربطی به سنن و آداب و رسوم کشور ما دارد پرسشی است که باید در مواجهه با عملکرد وزارتخانه عریض و طویل ارشاد مطرح کرد.
قطع برق؛ شیوه تازه لغو کنسرت در سال ٩٧
لغو کنسرتهای موسیقی نیز در نوروز امسال شکل و شمایل تازهای به خود گرفت. کنسرت محسن شریفیان به همراه گروه «لیان» بوشهر در شهر «کلمه» به دلیل قطع برقِ تمام شهر به دستور یکی از مقامات این شهرستان نیمه کاره ماند و حتی حضور چند هزار نفری مردمی که برای تماشای این کنسرت محلی به استادیوم آمده بودند، نتوانست باعث لغو خواسته آن «مسوول» شود. کیهان کلهر (موسیقیدان و نوازنده کمانچه) در اعتراض به این مساله در بیانیهای اعلام کرد: «متاسفانه این اولینبار نیست که اعمال سلایق شخصی کهزاده خودسری و ملوک الطوایفی در جایجای این مملکت است، صورت پذیرفته و متاسفانه آخرین بار نیز نخواهد بود. اینبار جامعه هنرمندان کشور نباید در مقابل چنین فجایع اسفباری سکوت کند، از آنجا که موسیقیدانان و هنرمندان ایران تشکل مستقل صنفی ندارند که قاعدتا باید پیگیر چنین مسائلی باشد، نمایندگان استان بوشهر در مجلس و وزیر ارشاد و دیگر مسوولان شهر کلمه باید مستقیما جوابگوی مردم و جامعه هنری کشور باشند. امیدواریم که اینبار مسوولان خاطی شناسایی و مورد بازخواست قرار گیرند نه اینکه طبق معمول تقصیر متوجه عوامل خارجی و مظنونین همیشگی شود.»
اما پرسش اینجاست چه نگرشی باعث جلوگیری از برپایی کنسرت گروه لیان (به عنوان یک گروه موسیقی نواحی ایران) و اشاعه و ترویج کنسرتهای پاپ دستچندمی و مبتذل میشود؟ آیا لغو کنسرتهای موسیقی که در چند سال اخیر محل اعتراض بسیاری از موسیقیدانان بوده در سال ٩٧ وارد فاز تازهای شده است؟ آیا مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در امر صدور مجوزها، به جای آنکه در راستای اشاعه و ارتقای فرهنگ مردمی گام بردارند صرفا بر جنبه ارشادی این هنر تاکید دارند؟
نوروز امسال سید عباس صالحی (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی) در گام تازهای به دیدار شهرام ناظری رفت و پای صحبتهای این هنرمند نشست ولی سوال اینجاست که چرا این وزارتخانه فکری برای بهرهمندی از هنرمندانی همچون ناظری در ایام نوروز برای ارتقای سطح سلیقه شنیداری مردم و معرفی فرهنگ و هنر به آنها نمیکند؟
عملکرد شهرداری در نوروز: جای خالی ارکسترهای شهر
معاون خدمات شهری شهرداری تهران، پیش از نوروز در تشریح برنامههای خود گفت: «در ایام نوروز بلوار کشاورز به پیاده راه هنری، فرهنگی و تفریحی تبدیل خواهد شد که مجموعه اقدامات خوبی در آن صورت گرفته و به طور قطع مورد استقبال شهروندان قرار خواهد گرفت.»
این در حالی است که رییس کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای شهر تهران در سال ٩۴ رقم بودجه سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران را ١۵٠ میلیارد تومان عنوان کرد. حتی اگر همین رقم بودجه سال ٩۴ را برای امسال در نظر بگیریم پرسش اینجاست شهرداری تهران برای برگزاری مراسم نوروز باستانی پایتخت چه میزان از آن هزینه شده است؟
شهرداری تهران علاوه بر این بودجه کلان، چند ارکستر بزرگ نیز راهاندازی کرده که سالهاست خبری از اجرای آنها نیست حال آنکه نوروز باستانی میتوانست فرصت مناسبی برای اجرای آنها باشد؛ ارکستر فیلارمونیک به رهبری نادر مشایخی که در سال ١٣٩٣ تاسیس شد، ارکستر و گروه کر خانه هنرمندان به رهبری محمد سریر که در شهریور ١٣٩۵ اعلام موجودیت کرد و ارکستر شهر تهران به رهبری اسماعیل تهرانی که جای خالی آنها در میان اجراهای نوروزی احساس میشد. پیش از این نیز الهام فخاری، رییس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران به عدم برنامهریزی و اجرای مراسم نوروزی از سوی شهرداری انتقاد کرده و گفته بود: «عدم تشکیل کمیته راهبردی، موجبات عدم هماهنگی و انسجام در میام بخشهای مختلف مجری برگزاری این آیین در شهرداری تهران شده است. همچنین عدم وجود برنامه مدون در زمان مناسب و نبود دستورالعملهای لازم از دیگر نتایج عدم تشکیل این نهاد است.»
شهرداری تهران امسال نیز همان برنامههای سال گذشته را با اندکی تغییر اجرا کرد که از جمله آنها میتوان به ١۵ ایستگاه نمایش فیلم در شهر اشاره کرد که دست بر قضا در روزهای نوروز این صنعت رونق خود را داشت. مدیرعامل خانه هنرمندان، به عنوان یکی از مجموعههای زیرنظر شهرداری نیز در تشریح برنامههای این خانه گفته بود: «شهرداری از روز دوم تا ۱۱ فروردین جشن بهاری با نام «تهران شهر هنر» در خانه هنرمندان ایران برگزار میکند که در این برنامه هر یک از انجمنهای تجسمی یک گالری در اختیار دارند. در شبهای نوروز ما یکی از اصلیترین سریالهای نوروز را در پارک خانه هنرمندان به نمایش میگذاریم و همچنین برنامههای زنده موسیقی فولکلور را همراه با رقصهای محلی در محوطه بیرونی خانه هنرمندان به نمایش خواهیم گذاشت.»
در برنامههای موسیقایی جشن نوروزی «تهران شهر هنر» به اجرای گروههای «دانوب»، «اکولند» و همنوازی سازهای گیتار، کاخن و… اشاره شده بود که هیچ یک از آنها سابقه روشن و دقیقی از اجرای موسیقی در کارنامه کاری خود ندارند. مضاف بر اینکه به نظر میرسد همنوازی سازهای گیتار و کاخن (که هیچ ارتباطی با فرهنگ موسیقایی ایران ندارد) درراستای سرگرم کردن مردم تدارک دیده شده بودند و نه در راه معرفی فرهنگ و جشن باستانی نوروز.
موسیقی و نوروز در جغرافیای ایران فرهنگی
وقتی درباره آیینها و جشنهای نوروزی در جغرافیای ایران فرهنگی (اعم از کشورهای همسایه و غیر همسایه) جستوجو میکنیم با برنامههای دقیقی (خصوصا در پایتخت این کشورها) مواجه میشویم که علاوه بر اجرای رسوم نوروزی با موسیقی و نمایش و… آن هم در حضور مقامهای رسمی این کشورها از جمله رییسجمهور، نخست وزیر و رییس پارلمان همراه است.
اجتماع و گردهمایی عظیم مردمی در اماکن ازپیش طراحی شده (توسط دولت و شهرداری) و پاسداشت جمعی آیین باستانی نوروز با حفظ تمام شوون (موسیقی، لباسهای سنتی، آیینهای سنتی) از ویژگیهای بارز برپایی این مراسم در تمام کشورهای گستره جغرافیای ایران فرهنگی است. همین برنامهریزیهای حساب شده و دقیق است که هر ساله خیل عظیمی از توریستها را روانه این کشورها میکند.
موسیقی نوروز در آذربایجان
در باکو (پایتخت آذربایجان) از ٢١ تا ٢٧ مارس مراسم مختلفی برای نوروز برگزار میشود که دو روز اول آن جشنهای بزرگ و اصلی هستند. هرچند در زمان اتحاد جماهیر شوروی برگزاری مراسم نوروزی ممنوع بود اما حالا هرساله در ایچری شهر، استیجهای مختلفی تدارک دیده میشود و خوانندههای مختلف آهنگهای آذربایجانی را اجرا و مردم رقص و پایکوبی میکنند. در بخش قدیمی این شهر هم هنرمندان با لباسهای محلی به اجرای برنامه میپردازند که در نهایت خیل کثیری از توریستها را به سمت خود میکشاند.
موسیقی نوروز در تاجیکستان
نوروز امسال در شهر پنجیکت تاجیکستان مجتمعی فرهنگی در مساحت بیش از ٣٠٠٠ مترمربع شامل تالاری به بزرگی بیش از ۴٠٠ صندلی، کتابخانه، سینما و… افتتاح شد. امام علی رحمان (رییسجمهور تاجیکستان) ٨ فروردین ضمن افتتاح این مجموعه فرهنگی
(که ٢٠٠ هزار دلار برای ساخت آن هزینه شده است) از مجسمه لایق شیرعلی- شاعر معروف و فقید این کشور- پرده برداشت.
موسیقی نوروز در ازبکستان
مردم ازبکستان نیز علاوه بر زنده نگه داشتن مناسک معمول نوروزی، هر سال با حضور در «باغ ملی» آیین نوروز را به صورت جمعی جشن میگیرند. در این مراسم ستارگان موسیقی ازبک و هنرمندان این کشور به همراه مقامهای دولتی کنار یکدیگر جمع میشوند و به اجرای برنامههای زنده میپردازند. اجرای ساز و آواز و رقص در خیابانهای بزرگ شهر تا دورافتادهترین روستاها از برنامههای نوروزی مردم ازبکستان است.
ایران؛ داعیهدار اما بیبرنامه
«ایران» به عنوان داعیهدار فرهنگ باستانی نوروز نهتنها هیچ برنامه مدون و روشنی برای برپایی این آیین در سطح کلان فرهنگی ندارد؛ بلکه در امر حفظ و اشاعه هنر موسیقی نیز همشأن این روزها گامی برنداشته است. چنان که پیشتر اشاره شد برنامههای موسیقایی این روزها، تنها به اجراهای محیطی چند گروه، آن هم بینامو نشان و بیکیفیت محدود شد و صحنههای رسمی کشور نیز قافیه را به برگزارکنندگان کنسرتهای پاپ واگذار کردند. گروهها و خوانندگانی که در سراسر سال روی صحنه میروند و جز سرگرم کردن مخاطبان هدف دیگری ندارند. اما پرسش اینجاست که چرا مجموعههای زیرنظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (از جمله تالار وحدت، تالار رودکی و برج آزادی) برای ١٣ روز تعطیلات نوروزی، هیچ برنامه فرهنگی مدون و درخوری ندارند؟ سه تن از نوازندگان ارکستر ملی ایران برای اجرا در مراسم عید پاک در روز هشتم فروردین به راونا ایتالیا دعوت شدند در حالی که در روزهای نوروز هیچ خبری از حضور ارکسترهای تهران، نوازندگان و موسیقیدانان با کیفیت کشور نبود. آیا وقت آن نیست که ساز نوازندگان ارکستر ملی و ارکستر سمفونیک تهران در نوروز کوک شود؟
مضاف بر این، پرسش اینجاست که ایجاد گذرگاههای نوروز در برج میلاد، بلوار کشاورز و… میتواند پاسخگوی نیاز فرهنگی مردم در این روزها باشد؟ سهم مردم مناطق چندگانه تهران (از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب) تنها به همین گذرگاهها محدود میشود؟
آیا قرار است سهم مخاطب ایرانی از برنامههای نوروزی صدا و سیما به پخش چندباره فیلمهای سینمایی، تماشای یک سریال برای پنجمین سال متوالی و یک برنامه عروسکی محدود شود؟ پرسش اینجاست اگر سریال «پایتخت» و برنامه «کلاه قرمزی» را در ایام نوروز از صدا و سیما بگیریم چه چیز باقی میماند؟
[ad_2]
لینک منبع