هر اقدام بزرگ ابتدا محال به نظر می رسد.
خوش آمدید - امروز : شنبه ۲۲ دی ۱۴۰۳
شرکت آچار فرانسه
آچارشاپ
خدمات اینترنتی آچار فرانسه طراحی سایت آچار فرانسه
خانه » آهنگ جدید » ۲۰ ضد قهرمان (Anti-Hero) برتر در دنیای کمیک بوک – قسمت اول در زیبا موزیک

۲۰ ضد قهرمان (Anti-Hero) برتر در دنیای کمیک بوک – قسمت اول در زیبا موزیک

[ad_1]

دانلود فیلم ، دانلود سریال ، دانلود انیمیشن و دانلود جدیدترین آهنگ های مجاز ایرانی در زیبا موزیک

20 ضد قهرمان (Anti-Hero) برتر در دنیای کمیک بوک

این مقاله به مناسبت اکران فیلم “ددپول ۲” تقدیم شما میشود.

مقدمه: ضدِقهرمان یا ناقهرمان، قهرمانی است فاقد کیفیت‌های پهلوانی مرسوم مانند آرمان‌گرایی، شجاعت و اخلاق. این شخصیت‌ها، عموماً دارای صفات شخصیتی منفی مانند ناسازگاری، پرخاشگری و نادرستی‌اند و با ویژگی‌های شخصیتی مرسوم و کهن قهرمان، ضدیت دارد. البته ضد قهرمانان خیلی وقتها هم پیش میاد که کار خوب و قهرمانانه هم انجام دهند ولی ممکنه برای خاطر منافع شخصی این کار رو بکنند! در هر حال ضد قهرمانان همیشه در عالم سرگرمی وجود داشته اند و اتفاقا خیلی هم محبوب و موفق بوده اند. مثلا نقش آفرینی های اسطوره سینمای وسترن یعنی «کلینت ایست وود» در بسیاری از آثارش مثل “به خاطر یک مشت دلار” نمونه بارز یک ضدقهرمان در دنیای سینما محسوب میشود. به نظر میرسه تماشاچیان و مخاطبین با همچین شخصیت هایی خیلی حال میکنند! ضمن اینکه یک ضد قهرمان اغلب به نوعی اصول اخلاقی یا شرافت مخصوص به خودش اعتقاد دارد که باعث میشه به دل مخاطب بنشینه. ضد قهرمان معمولا به دنبال انتقام است و برای رسیدن به هدفش از کشتن آدم های خبیث ابایی ندارد. در دنیای کمیک هم تا دلتون بخواد ضد قهرمان داشته ایم و خیلی هم محبوب بوده اند. در این مقاله به معرفی برترین ها میپردازیم.

 

– کونان بربر (Conan the Barbarian)

کونان بربر

«کونان» یکی از برترین و شناخته شده ترین ضدقهرمانان دنیای سرگرمی است و در دنیای کمیک هم حضور بسیار مهمی داشته ولی چون اولش در دنیای کمیک خلق نشد، در تاپ لیست نمیارمش.

او سال ۱۹۳۲ و در قصه های بازاری (Pulp Fiction) آن دوران به دست «رابرت ای هاوارد» خلق شد. قبل از او ژانر فانتزی فقط به سرزمین ها و موجودات فانتزی خلاصه میشد. ولی با ظهور کونان نوعی واقع گرایی و عمل گرایی سرد (cold pragmatism) وارد سبک فانتزی شد که الان نمونه اش را سریال “بازی تاج و تخت” میبینیم. خود کونان نیز شخصیت پردازی بسیار پیچیده و جذابی داشت و نمونه کامل یک ضد قهرمان که البته به شرافت اعتقاد خاصی داشت ، به شمار میاد. رابرت ای هاوارد قبل از اینکه خودکشی کنه، ۱۵ داستان برای کونان نوشت (بین سالهای ۱۹۳۲ تا ۱۹۳۶) . او نویسنده ای بود که به شدت قوه تخیل قدرتمندی داشت و دنیایی کاملا وحشی و بدوی خلق کرد که در آن فقط میشد متصور بود که کسی مثل کونان میتواند آن را رام کند. این دنیا مختصات خاص خودش رو داشت و ترکیبی بود از المان های آثار «لاوکرفت» و تاریخ واقعی بشر. فضای داستان ها جوری بود که انعطاف داشت و کونان میتوانست مثلا یک سارق باشد یا یک سرباز یا قهرمان و حتی پادشاه! این مارول بود که در دهه ۱۹۷۰ برای اولین بار در تاریخ پای مخلوق جاودانه آقای هاوارد را به دنیای کمیک باز کرد. در واقع مارول برخی از بهترین کمیک های کونان را با بهترین طراحی های موجود خلق کرد به طوری که شماری از بهترین طراحان تاریخ همچون «جان بیوسما» و «بری وینزور اسمیت» روی آن کار کردند. کمیک های کونان خیلی هم پرفروش و موفق بودند. ادعا میشه در مقطعی کونان به اندازه اسپایدرمن شهرت و محبوبیت داشت و باعث شد تا مارول یک سری کمیک هایی زیبایی هم چاپ کنه به صورت سیاه و سفید که تم های بزرگسالانه داشتند و بسیار هم موفق از آب درآمدند چون شماری بهترین ها روی آنها کار میکردند. مارول تا سال ۲۰۰۰ کمیک های کونان را چاپ میکرد. تا اینکه شرکت “دارک هورس” (Dark Horse) سال ۲۰۰۳ رایت چاپ کمیک براساس شخصیت کونان را به دست آورد و عناوینی همچون King Conan و Conan The Cimmerian را منتشر ساخت. اما چند وقت پیش مارول دوباره در اینجا اعلام کرد که از ماه ژانویه ۲۰۱۹ مارول دوباره کمیک ها جدید کونان رو خلق و همچنین اون کمیک های قدیمی خودش رو نیز تجدید چاپ میکنه.

 

۲۰- ددشات (Deadshot)

 ددشات (Deadshot)

«ددشات» با نام اصلی «فلوید لاوتون» (Floyd Lawton) اولش یکی از دشمنان فرعی و گمنام بتمن بود که بعدا به شهرت زیادی رسید و به یکی از شخصیتهای مهم دی سی تبدیل شد. در اولین حضورش در دنیای کمیک که سال ۱۹۵۰ بود ، اوبا استفاده از تپانچه با خلافکاران گاتهام میجنگید ولی وقتی بتمن او را شکست داد معلوم شد اینا همش نقشه بوده تا خودش رو به عنوان رئیس خلافکاران شهر جا بزنه. سال ۱۹۷۷ و در شماره ۴۷۴ از کمیک Detective Comics شاهد تغییراتی اساسی در شخصیت پردازی ددشات بودیم. او یک قاتل اجاره ای شده بود که در مچ دستانش تفنگ نصب کرده بود. شکل ظاهرش اش هم خیلی تغییر کرد و دیگه اون لباس قدیمی با اون کلاه و نقاب مسخره رو نداشت. او بار دیگر از بتمن شکست خورد و بعدش به گروه «جوخه خودکشی» (Suicide Squad) ملحق شد و اینجا بود که تبدیل شد به یک ضد قهرمان. لحظات و داستان های ماندگاری هم با حضور او در این کمیک ها شاهد بودیم که در این مقاله راجع بهشون توضیح داده شده. در طول سالها به توانایی ها و مهارت های وی افزوده شده و الان دیگه استاد تیراندازی، مبارزه تن به تن و تاکتیک های جنگی به شمار میاد. خیلی هم کله شقه و از مرگ هراسی به دل راه نمیده.

  

۱۹- گمبیت (Gambit)

 گمبیت - gambit

«گمبیت» ابتدا به صورت شخصیتی فرعی در کمیک های مردان ایکس خلق شد. او اهل شهر لوئیزیانا در آمریکا است که مردمان آن اصلیتی فرانسوی دارند و انگلیسی را هم با لهجه فرانسوی حرف میزنند (گمبیت خیلی به لهجه و زادگاه خودش افتخار میکنه!) او یک یاغی اصلاح ناپذیر بود که دوران کودکی خودش را در میان “انجمن سارقین” (Thieves guild) گذرانده است. ابتدا قرار بود یک شخصیت خبیث شود ولی آنقدر نزد هواداران محبوبیت یافت که خالقش تصمیم گرفت او را به یکی از اعضای ثابت گروه X-men تبدیل کند و بنابراین به یک ضدقهرمان تبدیل شد. به همین خاطر همواره نوعی عدم اعتماد بین گمبیت و دیگر اعضای مردان ایکس وجود داشت مخصوصا که به زودی معلوم شد قبلا با یکی از دشمنان خطرناک این گروه یعنی «مستر سینیستر» (Mr. Sinister) ارتباطاتی داشته. در هر حال، او همواره به عنوان کسی به تصویر کشیده میشود که گذشته تاریکی داشته ولی سعی در جبران سابقه بد خود دارد.

 

۱۸- ماسک (The Mask)

 ماسک (The Mask)

«ماسک» یکی از اون شخصیت های شرکت دارک هورس (Dark Horse) هستش که به معرفی خاصی نیاز نداره چون فیلم باحالی که سال ۱۹۹۴ با شرکت «جیم کری» از روی  او ساخته شد باعث گردید تا عالم و آدم او را بشناسند. هویت واقعی او «استنلی ایپکس» است که به ماسکی جادویی دست میابد و توانایی جالبی پیدا میکند. این ماسک توسط «لوکی» (خدای شیطنت در افسانه های شمال اروپا) ساخته شده. البته افراد دیگری هم این ماسک را به صورت زده اند ولی اصلی ترین آنها همان آقای «استنلی ایپکس» است که یک آدم دست و پا چلفتی است و ماسک را در یک عتیقه فروشی میخرد. او در طول راه ماسک را بر صورت میزند و تبدیل به یک شخصیت کارتون مانند و خل و چل میشود که میتواند دست به کارهای جالبی بزند. این ماسک باعث میشود تا کسی که آن را بر صورت میزند از تمام محدودیت ها خلاص شود . استنلی هم ابتدا وقتی ازش استفاده کرد دست به طغیان زد ولی رفته رفته یاد گرفت چطور کنترلش کنه. به همین دلیل تبدیل شد به یک جور ضد قهرمان. کمیک های ماسک نسبت به فیلمش خشن تر، دارک تر و حتی چندش آورتر هستند .

 

۱۷- جونا هکس (Jonah Hex)

 جونا هکس (Jonah Hex)

«جونا هکس» یکی از شخصیت های معروف دنیای کمیک در ژانر وسترن است که دی سی اوایل دهه ۷۰ میلادی او را خلق کرد. او در جنگ داخلی آمریکا شرکت کرده بود ولی بعدش به یک جایزه بگیر تبدیل شد. صورتش از ریخت افتاده و اخلاقش هم خیلی گنده و دوستان زیادی نداره ولی شرافتی در وجودش هست که باعث میشه یک ضد قهرمان بشه. میل شدیدی هم داره از بیگناهان محافظت کنه. البته در طول سالهای گذشته دی سی سرگذشتش رو تغییر داده. مثلا علاوه بر سرگذشتی که بهتون گفتم، یک بار هم دیدیم که بین یکی از قبایل سرخ پوستان به نام «آپاچی» بزرگ شده. یک بار هم دیدیم که سرباز بوده ولی به خاطر برخورد های بدی که با برده ها مشاهده میکنه از ارتش جدا میشه. ولی بیشتر او را به عنوان یک جایزه بگیر میشناسند. همسری هم داشت به نام «می لینگ» ولی کشتارهایی که میکرد برایش گران تمام شد و همسرش رو از دست داد. داستان هایش گاهی اوقات سبک و لحن خاصی پیدا میکنند. مثلا گاهی آدم رو یاد سری فیلم های “مد مکس” میندازند. گاهی هم داستانهایش حال و هوای ماورا الطبیعه یا حتی ترسناک به خود گرفته اند. یک بار هم در آینده اتفاق میفتادند! در سری New 52 هم شاهد بودیم در دوره و زمونه مدرن حضور داره (او به خاطر تصادف با موتور سیکلت، صورتش از ریخت افتاده بود و مجبور شد جراحی پلاستیک بکنه!).

 

۱۶- نیمور (Namor)

 نیمور (Namor)

شاهزاده نیمور ملقب به «ساب مرینر» یکی از قدیمی ترین ابرقهرمانان مارول است که توسط «بیل اورت» خلق و به مارول فروخته شد (آن موقع مارول اسمش “تایملی” بود) . او در دهه ۴۰ میلادی در کنار «کاپیتان آمریکا» و «هیومن تورچ» اریجینال یکی از سه شخصیت اصلی تایملی بود (البته این هیومن تورچ یک روبات بود و ربطی به هیومن تورچ معروف چهار شگفت انگیز ندارد) . نیمور از شهر گمشده آتلانتیس می آمد و در نتیجه ازدواج یک انسان با یکی از اهالی آتلانتیس خلق شده بود. او یکی از اولین  ضد قهرمان های تاریخ کمیک بود چون نمیشد گفت که همیشه طرفدار انسان ها و منافع آنهاست. مبارزه او با هیومن تورچ که منجر به جاری شدن سیل عظیم در شهر نیویورک شد، یکی از وقایع تاریخی عالم مارول است. البته در دوران جنگ جهانی دوم او طرفدار نیروهای متفقین بود و با نازی ها میجنگید. پس از اتمام جنگ جهانی نیمور به نوعی از کمیک های مارول ناپدید شد و پس از سالها در کمیک های “چهار شگفت انگیز” دوباره ظاهر شد! او باز هم دنبال جنگ با انسان ها بود. در طول سالهای گذشته شخصیت نیمور تغییرات زیادی کرده و گاهی به صورت یک قهرمان شریف و گاهی هم تا حدی خبیث به تصویر درآمده.

 

۱۵- قاضی درد (Judge Dredd)

 قاضی درد (Judge Dredd)

تا به حال هیچ ضد قهرمانی مثل «قاضی درد» وجود نداشته و احتمالا هرگز هم وجود نخواهد داشت. چون شخصیتی هستش که اجرای خودسرانه قانون را با قانون ترکیب کرده. به عبارتی دیگر اگر امثال «پانیشر» با زیر پا گذاشتن قانون ، عدالت را به سبک خودش اجرا میکنه و خلافکاران را میکشه اما قاضی درد وقتی خودش تبهکاران را میکشه در واقع داره قانون رو اجرا میکنه! او در آینده ای تاریک زندگی میکنه که در آن پلیس ها هم قاضی هستند و هم مجری قانون و بنابراین خودشون باید سر صحنه جنایت حکم را اجرا کنند. او به هیچ کسی رحم نمیکنه و باید حتما قانون را اجرا کنه حتی اگر مجبور باشه هر کسی که جلوی راهش قرار میگیره را بکشه. او  هیچ جنایتی را نادیده نمیگیره. راستی تا یادم نرفته بگم که قاضی درد یک شخصیت کمیک بوکی انگلیسی هستش که سال ۱۹۷۷ توسط «جان واگنر» ، «کارلوس ازکوارا» و «پت میلز» خلق شد. او در شهر خیالیMega-City Oneزندگی میکنه . در سالهای ۱۹۹۵ و ۲۰۱۲ دو فیلم سینمایی براساس این شخصیت ساخته شد که زیاد موفق نبودند. یک بازی رایانه ای هم دهه ۹۰ میلادی قرار بود براساس قاضی درد ساخته بشه که کنسل شد (برای آشنایی بیشتر با این بازی ، این مقاله را بخوانید)

 

۱۴- جسی کاستر (Jesse Custer)

 جسی کاستر (Jesse Custer)

در این مقاله قبلا گفته بودم که کمیک بوک های «واعظ» (Preacher) از برترین های ژانر ترسناک به حساب میان. در این کمیک ها که از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۰ به دست «گارث انیس» و «استیو دیلون» خلق شدند، میشد وحشت های متافیزیکی به شکل فرشتگان و دیوها را دید یا وحشت کلاسیک را در قالب خون آشام ها یا بخش های چندش آور در قالب Meat Man یا حتی وحشت سیاه و طنز آمیز که آدم را به یاد شاهکار جاودان «سم ریمی» یعنی Evil Dead می انداخت. شخصیت اصلی این کمیک آقای «جسی کاستر» هستند که کشیش یک شهر کوچکه که دوران کودکی وحشتناکی را پشت سر گذاشته. او در جستجوی خداوند است  و ازش گله داره که چرا وظایف خودش رو به انجام نمیرسونه! کاستر قبل از اینکه کشیش بشه دست به دزدی زد، مرتکب قتل شد و کارای خلاف دیگری هم انجام داد تا اینکه در شهر کوچکی در ایالت تگزاس مستقر شد به نام “آناویل”. اینجا بود که یک واعظ کلیسا شد در حالی که در یک دست کتاب مقدس و در دست دیگرش بطری مشروب بود! سپس روح و جسمش به تسخیر موجودی نیمه فرشته نیمه شیطان به نام «جنسیس» در آمد. جنسیس  قدرتی رو به کاستر داد که بهش میگن “کلمه خداوند” (Word of God)  و باعث میشه دیگران مجبور بشوند به حرفش گوش کنند! بعدشم شاهد ماجراهای کاستر و عشقش «تولیپ اوهر» و خون آشامی به نام Proinsias Cassidy بودیم که به سفری میروند برای خودیابی (self-discovery) و برای اینکه به خداوند نشون بدهند در قبال درد و رنجی که برای موجوداتش ایجاد شده، مسئول است!

 

۱۳- الکترا (Elektra)

الکترا (Elektra)

«الکترا» اصلیتی یونانی دارد. وقتی بچه بود، مادرش توسط خلافکارانی که رقیب پدرش بودند، کشته شد. وقتی بزرگتر شد پدرش او را فرستاد تا مهارت های رزمی را فرا گیرد. سپس وارد دانشگاه حقوق و با «مت مورداک» (بی باک) آشنا و دلباخته اش شد. پس از مرگ پدرش به دست قاتلین حرفه ای نزد «استیک» (stick) رفت تا بر مهارت های رزمی و جنگی خود بیافزاید ولی استیک او را رد کرد چون عقیده داشت بیش از حد به مرگ پدرش فکر میکند. (استیک، پیرمرد نابینایی است که بی باک را آموزش داده است) در نتیجه الکترا به فرقه رقیب یعنی نینجاهای “هند” (Hand) پیوست ولی در نهایت بر علیه آنها شورش و از کشور ژاپن گریخت. پس از بازگشت به آمریکا، الکترا مدتی را به عنوان یک جایزه بگیر فعالیت و برای برخی سازمان های غیر قانونی کار کرد. اینجا بود که با «بی باک» روبرو و متوجه شد همان عشق سابقش یعنی مت مورداک است. مت به هیچ وجه با علایق و حرفه الکترا موافق نبود. سپس «الکترا» توسط «کینگ پین» استخدام شد ولی از دستور کینگ پین مبنی بر کشتن همکار مت مورداک (یعنی «فاگی نلسون») سر باز زد. در نهایت «بولزآی» که میخواست ثابت کند هنوز هم بهترین نیروی کینگ پین است، الکترا را به طرز غم انگیزی کشت (الکترا در بغل مت مورداک جان داد). البته بعد از مدتی الکترا توسط نینجاهای Hand و در مراسمی مرموز زنده شد و از ان موقع در داستان ها و کمیک های مختلفی به کار گرفته شده است. اما همچنان به عنوان یک ضد قهرمان شناخته میشود که در حدفاصل بین خوبی و بدی در حرکت است!

 

۱۲- اوگامی ایتو (Ogami Ittō)

اوگامی ایتو - گرگ تنها و توله

“گرگ تنها و پسرش” (Lone Wolf and Cub) یک مانگای خلق شده توسط «کازوئو کوایکه» و «گوسکی کوجیما» است که برای اولین بار در ۱۹۷۰ منتشر شد. این مانگا بسیار تحسین شده میباشد و تاثیر زیادی روی دنیای کمیک خارج از ژاپن و هنرمندانی مثل «فرانک میلر» گذاشته. از روی این مانگا شش فیلم ، چهار نمایشنامه و یک سریال تلویزیونی اقتباس شده است. شخصیت اصلی داستان «اوگامی ایتو» نام دارد که بچه کوچکش را همواره بر پشت دارد و به دنبال آن است که از قاتلین همسرش و طایفه ای که باعث بی آبرویی اش شده اند، انتقام بگیرد. در واقع ایتو برای یک مقام دولتی عالی رتبه (شوگان) کار میکرد تا اینکه طایفه رقیب (که به دنبال سمت او بود) به خانه ایتو یورش برد و همسرش را کشت ولی به طور اتفاقی بچه ۱ ساله اش زنده ماند. مهاجمین همچنین مدارکی جعلی بر علیه او درست کردند که نشون میداد ایتو میخواسته شوگان رو بکشه. به همین دلیل او مجبور شد فرار کنه. ایتو سپس به طور سیستماتیک  شروع کرد به گرفتن انتقام. رفته رفته پسرش ، به نام «دایگورو» (Daigorō) نیز بزرگ تر  و به ضدقهرمانی مثل پدرش تبدیل شد.

 

۱۱- روح سوار (Ghost Rider)

 روح سوار (Ghost Rider)

تردیدی نیست که جمجمه آتشین و موتور سیکلت شعله ور «روح سوار» باعث شده اند تا از نظر بصری یکی از منحصر به فرد ترین شخصیت های مارول باشد. البته شخصیت های مختلفی در قالب گوست رایدر ظاهر شده اند که معروف ترین آنها اولین گوست رایدر یعنی «جانی بلیز» (Johhny Blaze) است. جانی یک موتورسوار ماهر بود که برای نجات جان پدرش که سرطان داشت با شیطان (که در عالم مارول «مفیستو» نام دارد) معامله کرد. ولی پس از مدتی پدرش در هنگام اجرای یک حرکت نمایشی کشته شد. البته مفیستو به جانی گفت که به عهد خودش وفا کرده و پدرش را از سرطان نجات داده. سپس جانی فهمید که مفیستو روح او را با روح دیوی به نام «زاراثوس» (Zarathos) ، ملقب به «روح انتقام» (Spirit of Vengeance) ، پیوند زده. بنابراین او به موتورسواری آتشین به نام گوست رایدر تبدیل شد . او هر وقت در حضور پلیدی و خباثت قرار میگرفت تبدیل میشد به گوست رایدر تا به دستور مفیستو افراد پلید را مجازات و به جهنم بفرستد تا پیش مفیستو باشند (!) با این حال جانی هنوز روی گوست رایدر کنترل داشت و خیلی وقت ها از قدرت های خودش برای نجات بیگناهان استفاده میکرد.

 

به زودی با قسمت دوم این مقاله در خدمت شما خواهم بود …

 

مهدی ترابی مهربانی

All rights reserved © Spidey.ir 2018

   (هرگونه کپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذکر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

مطالب مرتبط:

۲۰ حقیقتی که باید درباره شخصیت ددپول (DEADPOOL) بدانید

۱۰ قهرمانی که از ولورین (WOLVERINE) تقلید کرده اند

۱۰ ابرقهرمان برتر دنیای کمیک که به مارول یا دی سی تعلق ندارند


۱۵ شخصیت کمیک بوکی که از پانیشر (PUNISHER) تقلید کرده اند

زشت ترین قهرمانان دنیای کمیک!

۱۰ شخصیت برتر دنیای کمیک که نمیمیرند!

۲۰ کمیک برتر ترسناک (HORROR COMICS)

۱۵ ابرقهرمان برتری که خبیث شدند

۱۵ شخصیت برتر کمیک های ترسناک مارول

۱۵ شرور برتر دنیای کمیک که قهرمان شدند

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

[ad_2]

لینک منبع


ایمیل شما آشکار نمی شود