[ad_1]
- ارکستر «بادی کارا» چگونه شکل گرفت؟ به نظر میرسد که این ارکستر، از معدود ارکسترهای بادی است که در این سالها در انبوهِ ارکسترهای زهی فعالیت خود را آغاز کرده است.
این ارکستر اجرای خود را از اسفند ماه گذشته آغاز کرد و آقای «نصیر حیدریان» برای یک بار به عنوان رهبر، این ارکستر را هدایت کردند. بعد از ایشان، نوازندهها از من دعوت کردند تا رهبری این ارکستر را برعهده بگیرم. اولین برنامهٔ ما در جشن خانهٔ موسیقی بود که به نوعی میتوان آن را رونمایی این ارکستر نیز قلمداد کرد و حالا هم قرار است، هشتم دیماه اولین کنسرتِ رسمی این ارکستر در تالار وحدت انجام شود. بعد از آن هم در جشنوارهٔ موسیقی فجر به اجرای برنامه خواهیم پرداخت و بیست و نهم و سیام دی ماه هم در رشت به اجرای برنامه خواهیم پرداخت. همانطور که شما اشاره کردید، ما بیشتر در ایران ارکستر زهی داشتیم و آنسامبلهای کوچک از دوئت تا نوئت، اما «بادیکارا» یک ارکستر بادی است و با همنوازی سازهای بادی چوبی، بادی برنجی، درامز، گیتار بیس و پرکاشن شکل میگیرد.
- پیدا کردن قطعه برای نواختن در یک ارکستر بادی سخت نبود؟
بسیار. پیدا کردن رپرتوار برای این ارکستر کار بسیار مشکلی بود؛ در کتابخانههای ما که اصلا وجود نداشت و ما تمام نتها را از طریق سایت و اینترنت خریداری کردیم، ضمن آنکه قطعاتی که این ارکستر اجرا میکند، بسیار دشوار است؛ اما از لحاظ آهنگسازی و ارکستراسیون بسیار شاخص هستند و ما امیدواریم با اجرای این قطعهها هم به یک تکنیک خوبی از لحاظ شنیداری دست پیدا کنیم و هم سوناریته و جملهبندیها و بیان اجرای موسیقیمان به بهترین صورت انجام شود. در واقع ما تمام سعی و تلاشمان را انجام میدهیم تا بیانی جدید مطابق با موسیقی امروز داشته باشیم.
- این قطعات مثلا قطعهای که از سانتانا اجرا میکنید، برای ارکستر تنظیم شدهاند دیگر؟
بله اصل همین قطعه برای یک آنسامبل کوچک بوده است و خود سانتانا در آن گیتار زده است و ملودی ارکستراسیون و آهنگسازی آن را شخصی با نام «جیان کارلو گاتسانی» انجام داده است.
- تفکر شما به عنوان رهبر تا چه اندازه در این قطعات موثر بوده است؟
به هر حال هر اجرایی که میشنوید، صد در صد به سلیقه و طرز تفکر کسی که قطعه را اجرا میکند، بستگی دارد. خیلی از رهبران تلاش دارند تا اجرایی کاملا جدید داشته باشند و خیلیها سعی میکنند از شنیدن قطعههای دیگر الهام بگیرند، من هم برداشت شخصی و سلیقهٔ اجرایی خودم را دربارهٔ این قطعات دارم؛ بنابراین آنچه شما میشنوید، طرز تفکر اجرایی برای من به عنوان رهبر است، ضمن آنکه سر تمرینات نیز با بچهها مشورت میکنیم و آنچه در «بادیکارا» رخ میدهد، کاملا یک حرکت تیمی است.
- مایستر ارکستر چه کسی است؟
آقای «داریوش بیژنی» که از بهترین نوازندگان کلارینت هستند.
- ارکستر کاملا خصوصی است.
بله؛ کاملا خصوصی و به همت خود نوازندهها تشکیل و اداره میشوند و از جایی تغذیه مالی نمیشود.
- این کار را سخت نمیکند؟
حتمن میکند. در تمام دنیا ارکسترها از طرف ارگانها و نهادهای دولتی یا شهرداریها مورد حمایت قرار میگیرند یا اینکه حمایتکنندههای قویِ خصوصی دارند؛ اما ما به شکل واقعبینانهای به این مساله نگاه میکنیم، به هر حال در شرایط فعلی کشورمان همین که ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر ملی به فعالیتهای خود ادامه دهد و از هم نپاشد، برایمان کافی است و خدا را شکر میکنیم. یعنی انتظار کمکها و حمایتهای دولتی را که به هیچعنوان نداریم، اسپانسرهای خصوصی هم به شکل معمول ترجیح میدهند در ژانرهای دیگری جز موسیقی کلاسیک سرمایهگذاری کنند، به همین خاطر است که ما به شکل خصوصی و با همت خود نوازندهها فعالیتهایمان را پیش میبریم.
- الان تعداد نوازندههای ارکستر چند نفر است؟
۴۰ نفر.
- خب مساله همینجاست، با توجه به حساسیتی که شما روی کیفیت ارکستر دارید، فکر میکنید این چهل نوازنده بدون حمایت نهاد یا اسپانسرینگی، تا چه اندازه به فعالیتهایشان ادامه خواهند داد؟ یعنی این ایده کمی آرمانگرایانه به شمار نمیرود؟
البته باید تاکید کنم که برای ما کیفیت ارکستر و صدادهی آن به هر چیز دیگری ارجحیت دارد و ترجیح میدهیم کارهایی که انجام میدهیم، به بهترین شکل انجام شود، اما همین مساله هم وجود دارد، ما به خاطر محدودیتهای مالیای که با آن مواجه هستیم، نمیتوانیم چشمانداز چندان بلندی به آن داشته باشیم. هر تشکلی برای دوام نیازمند دریافتهای مادی و معنوی است، برای ما تاکنون دریافتهای معنوی «بادی کارا» به اندازهای مهم بوده است که باعث شده است تا همچنان با اشتیاق به فعالیتهایمان ادامه دهیم، در همین روزهای نزدیک به کنسرت، نوازندهها هر روز و برای ساعتها تمرین کردند و همه با انرژی کار را پیش می برند؛ اما طبیعی است که ما نمیتوانیم برنامهریزی طولانی مدت – حتی پنج ساله- داشته باشیم، چون پشتوانهٔ مالی کافی نداریم. تا همینجای کار هم خودِ نوازندهها بخشی از هزینهها را به شکل شخصی پرداخت کردهاند، مثل گرفتن سالن تمرین، کپی پارتیتورها و خرید نتها. این در حالی است که نوازندگانی که در این ارکستر فعالیت میکنند، همهاشان جزو بهترین نوازندههای ایران هستند.
- این انگیزه از کجا میآید؟
آنها فقط میخواهند کاری استاندارد و در سطح بینالمللی انجام دهند و این ارکستر این شرایط را برایشان مهیا کرده است و این برایشان کافی است. در این ارکستر اگر از چالش مالی بگذریم، همه دارند کار خود را به بهترین شکل انجام میدهند
- آقای کیارس، شما هماکنون فعالیتهای ارکستر سمفونیک تهران را چگونه ارزیابی میکنید؟ چرا خودتان دیگر حضوری در این ارکستر ندارید؟
زمانی که ما در ارکستر فعالیت میکردیم، یک برنامهریزی منسجم برای یک سال – دو برنامه هر کدام برای ۶ ماه – داشتیم و با اینکه نوازندگان مشکلات مالی و بیمهای داشتند، اما همه چیز مشخص بود وکار به روال منظمی انجام میشد. میتوانم بگویم یک فکر و برنامهریزی در ارکستر وجود داشت. از آن طرف سولیستها و نوازندگان بسیار خوبی با ارکستر همراهی میکردند؛ هماکنون اما ارکستر برنامهریزی قبل را ندارد و به همین خاطر جذابیت چندانی برای فعالیت به من نمیدهد. به هر حال ارکسترسمفونیک تهران هماکنون دارد به هر شکل کار میکند و هر از چند گاهی کنسرتی هم برگزار میکند؛ اما چون من اجرایشان را نرفتهام، نمیتوانم دربارهٔ کیفیتِ این ارکستر نظر قطعی بدهم، فقط میتوانم بگویم اماای کاش شرایط به گونهای باشد که این ارکستر بتواند با تبادل استعدادهایی که وجود دارد، یک سری نوازنده، سولیست و رهبر خوب را به ایران دعوت کند تا سطح کیفی ارکستر هم ارتقا پیدا کند.
- اما ما نوازندهٔ خوب در ایران کم نداریم، چه ضرورتی به این کار وجود دارد؟ آن هم در شرایطی که میتوان این بودجه را در اختیارِ همین نوازندههای جوان گذاشت؟
وقتی شما سولیست یا رهبر که در جامعهٔ بینالمللی حضور مهمی دارد را برای همکاری به ایران دعوت میکنید، میتوانید استفادههای بسیاری از او ببرید. برای مثال میتوانید مسترکلاس یا دورههای کوتاه مدت برای نوازندگان ایجاد کنید. حضور این چهرهها در ایران صد در صد به صلاح است، به خصوص اینکه وضعیت آموزش در کشور ما واقعا چندان تعریفی ندارد و چون تمام درها بسته است و هیچ رفتو آمدی اتفاق نمیافتد، سطح یادگیری و آموزش مطابق با استانداردهای روز اروپا نیست. به همین خاطر این حضور میتواند به شدت موثر باشد، به خصوص اینکه برای اینکه نوازندههای ما بخواهند از این تمرینات بهرهمند شوند، باید هزینههای شخصی بسیار زیادی انجام دهند تا به خارج از ایران بروند، در حالیکه میتوان با حضور این چهرهها در ایران به راحتی این مشکل را برطرف کرد.
- با همهٔ اینها به آیندهٔ ارکستر سمفونیک امیدوار هستید؟
با این شرایط نه. در زمان شروع دوبارهٔ ارکستر سمفونیک، تمام نوازندههای درجهٔ اول به این ارکستر آمدند تا با آن فعالیت کنند، اگر آن انرژی و پتانسیل را نگاه میداشتند قضیه فرق میکرد. اما هر روز نوازندهای از ارکستر خارج شد و مشکلات زمانی پررنگتر شد که هر روز بیانیه برایش صادر شد و برخی مشکلاتی که به آسانی میشد رفع شود، به شکل بغرنجی درآمد. ارکستر مثل خانوادهای بود با هزار مشکل؛ اما این مشکلات مدام و مدام رسانهای شد در حالی که هیچ ضرورتی برای این کار وجود نداشت و همه لطمه خوردند.
- و بالاخره از فعالیتهای شخصیاتان چه خبر؟
یک سری کارهای آماده دارم که در اولین فرصت دوست دارم منتشر شوند که نیازمند یک تمرکز دوباره رویشان است؛ این روزها اما بیشتر وقتم را روی ارکستر بادیکارا میگذارم.
– به خاطر محدودیتهای مالی امکان انجام برنامهریزی طولانی برای «بادیکارا» را نداریم
موسیقی ما – ارکستر «بادی کارا» به رهبری «بردیا کیارس» هشتم دی ماه در تالار وحدت روی صحنه میرود و قطعاتی از سانتانا، تیچلی، فرانک سیناترا، کُلد پِلِی، موسیقی انیمیشن علاالدین و… را در تالار وحدت اجرا کند. این ارکستر که اسفند ماه سال گذشته با حضور افتخاری نصیر حیدریان (رهبر میهمان ارکستر سمفونیک تهران و استاد رهبری ارکستر در دانشکاه گِراتس کشور اتریش) فعالیتهای خود را آغاز کرد، در هفدهمین جشن خانه موسیقی به اجرای برنامه پرداخت که با استقبال خوب اهالی موسیقی همراه شد. …
[ad_2]
لینک منبع