آهنگ جدید

دانلود آهنگ شگفتا از شهرام میرجلالی بهمراه متن آهنگ

جدیدترین اثر شهرام میرجلالی به همراه متن آهنگ از رسانه طناز موزیک با کیفیت بالا و قابلیت پخش آنلاین . لطفا از بخش دیدگاه ها، نظر خود را درباره این اثر به اشتراک بگذارید. امیدوارم از این آهنگ لذت ببرید . برای حمایت سایت طناز موزیک را به دوستان خود معرفی نمایید. پیشنهاد میکنیم از دیگر آهنگ های شهرام میرجلالی هم بازدید کنید.

| دانلود با لینک مستقیم و با کیفیت ۱۲۸ و ۳۲۰ + پخش آنلاین و متن آهنگ |

Download New Music Shahram Mirjalali Called Shegefta

دانلود آهنگ شهرام میرجلالی به نام شگفتا

متن آهنگ شهرام میرجلالی شگفتا :

این بار میخوام دل رو به دریا بزنم تو پیدا شی و پشت پا به غم ها بزنم
پیدا شی و دیوونتو دیوونه کنی آبادیامو یکی یکی ویرونه کنی
پس بگیرم زندگیمو از تویی که زندگیمی با تو میخوام هرچی باشه با تو آی عشق قدیمی
به تو گر جان بدهم جان که به جانان بدهم دل که به زندان بدهم نیست خیالی
خوب که دیوانه شوم دور از این خانه شوم با تو که مستانه شوم نیست خیالی
به تو گر جان بدهم جان که به جانان بدهم دل که به زندان بدهم نیست خیالی
خوب که دیوانه شوم دور از این خانه شوم با تو که مستانه شوم نیست خیالی
شگفتا که تو دیوانه شدی شدم شمع شدم نور تو پروانه شدی
نشد باور من اینکه شدم کار و کست شدم وصله ی دنیای تو تا آخر خط
عاشقانه بی بهانه گم شدم در این شگفتا زیرکانه دلبرانه دل سپردم کودکانه
به تو گر جان بدهم جان که به جانان بدهم دل که به زندان بدهم نیست خیالی
خوب که دیوانه شوم دور از این خانه شوم با تو که مستانه شوم نیست خیالی
به تو گر جان بدهم جان که به جانان بدهم دل که به زندان بدهم نیست خیالی
خوب که دیوانه شوم دور از این خانه شوم با تو که مستانه شوم نیست خیالی

دانلود آهنگ جدید شهرام میرجلالی شگفتا با دو کیفیت
Download New Music Shahram Mirjalali – Shegefta
دانلود آهنگ + متن آهنگ در ادامه مطلب …

موزیک جدید و زیبای شگفتا از شهرام میرجلالی

متن آهنگ شهرام میرجلالی به نام شگفتا :

این بار میخوام دل رو به دریا بزنم
تو پیدا شی و پشت پا به غم ها بزنم
پیدا شی و دیوونتو دیوونه کنی
آبادیامو یکی یکی ویرونه کنی
پس بگیرم زیدگیمو از تویی که زندگیمی
با تو میخوام هرچی باشه با تو آی عشق قدیمی
به تو گر جان بدهم جان که به جانان بدهم
دل که به زندان بدهم نیست خیالی
خوب که دیوانه شوم دور از این خانه شوم
با که مستانه شوم نیست خیالی
♫♫♫♫♫♫

دانلود آهنگ جدید شهرام میرجلالی شگفتا

♫♫♫♫♫♫
شگفتا که تو دیوانه شدی
شدم شمع شدم نور تو پروانه شدی
نشد باور من اینکه شدم کارو کست
شدم وصله ی دنیای تو تا آخر خط
عاشقانه بی بهانه گم شدم در این ترانه
زیرکانه دلبرانه دل سپردم کودکانه
به تو گر جان بدهم جان که به جانا بدهم
دل که به زندان بدهم نیست خیالی
خوب که دیوانه شوم دور از این خانه شوم
با که مستانه شوم نیست خیالی

روزنامه شهروند – امین فرج‌پور: فرانکو نرو ستاره مشهور ایتالیایی امسال میهمان ویژه جشنواره جهانی فیلم فجر است. او را شاید بتوان سرشناس‌‌ترین بازیگر بین‌المللی نامید که در سال‌های اخیر به ایران آمده است. در کارنامه او همکاری با کارگردانان بزرگی مثل جان هیوستن، لوییس بونوئل، ورنر فاسبیندر، کوئنتین تارانتینو، کلود شابرول و فرانکو زفیرلی دیده می‌شود. نامه‌هایی به ژولیت، ماشین‌ها ۲، راسپوتین و جنگوی رهاشده شماری از شناخته‌شده‌ترین فیلم‌های نرو در سال‌های اخیر هستند.

فرانکو نرو شاید یکی از آنهایی باشد که لقب اسطوره زنده برایش کاملا سزاوارانه و برازنده است؛ با بیش از ٢٠٠ فیلم در کارنامه‌اش که بسیاری از آنها را هم بزرگان سینمای ۵٠ ‌سال اخیر کارگردانی کرده‌اند.

فرانکو نرو اگر اسطوره زنده لقب نگیرد، پس این القاب باید به چه کسانی برسد. نرو این روزها در تهران است. او که به‌ عنوان یکی از معدود میهمانان واقعا معتبر و سرشناس تاریخ جشنواره فجر برای حضور و شرکت در جشنواره جهانی فیلم فجر به تهران آمده است، در گفت‌وگوی پیش رو  از نقاط اوج کارنامه‌اش می‌گوید و البته از سینمای امروز؛ در این سو و آن سوی دنیا.

آقای نرو در سینمای امروز که پر شده از فیلم‌های کامیک بوکی و نوجوانانه، شما جزو معدود بازیگرانی هستید که تماشاگران مسن‌تر سینما بهترین و زیباترین خاطرات سینمایی‌شان را در آنها می‌جویند و می‌بینند. می‌شود در این مورد صحبت کنید که به نظرتان آیا امروز برای آن تماشاگران هم فیلم ساخته می‌شود؟ یا این‌که همه چیز در خدمت نوجوانانی است که نمی‌خواهند فکر کنند.

۴، ۵‌ سال پیش من به همراه همسرم ونسا ردگریو فیلمی بازی کردیم به نام نامه‌هایی به ژولیت. کارگردان و تهیه‌کننده اما در پایان فیلم بخش‌های زیادی از حضور ما را حذف کردند؛ چون می‌خواستند تمرکز فیلم بیشتر روی جوان‌ترها باشد؛ واقعا دلیلش را نمی‌دانم که چرا تهیه‌کنندگان و استودیوها فکر می‌کنند که تماشاگران فقط برای دیدن بازیگران جوان است که به سینما می‌روند.

جالب این‌که در همان فیلم پیام‌های فراوانی به دستم رسید که می‌پرسیدند چرا این‌قدر نقش ونسا و من در آن فیلم کم بوده است. درواقع خیلی‌ها می‌خواستند داستان عشق ما را روی پرده ببینند. پس می‌بینید که این‌جور فیلم‌ها و آدم‌ها هم هنوز تماشاگران‌شان را دارند. فیلم‌های ساده و آرامی که از عشق و زندگی و غم می‌گویند. نمی‌شود که کل سینما را در فیلم‌های آمریکایی پر از جلوه‌های ویژه و ترق و تروق خلاصه کرد!

پس چرا این‌جور فیلم‌ها دیگر زیاد ساخته نمی‌شوند؟

من ایتالیایی هستم و می‌دانید که در گذشته بهترین سینما را داشتیم؛ اما حالا فکر می‌کنم ایتالیا بدترین سینمای جهان را دارد. ٩٠‌درصد فیلم‌ها کمدی‌های احمقانه هستند. کمدی‌های عوامانه با دیالوگ‌های عقب‌افتاده که این اصلا خوب نیست. حالا در آمریکا و انگلیس را نمی‌دانم که هنوز فیلم‌های خوب ساخته می‌شود یا نه؛ اما اگر این اتفاق بیفتد، من مشتاقانه در آن فیلم‌ها بازی خواهم کرد که البته در تمام عمرم هم این کار را کرده‌ام. می‌دانید؛ من در کارنامه‌ام بیش از ٢٠٠ فیلم دارم؛ ٢٠٠ فیلم متفاوت و در کل من در تمام زندگی کاری‌ام، در حال حضور در فیلم‌های مختلف و متفاوتی بوده‌ام.

منظورتان را واضح‌تر می‌گویید؟

ببینید من فیلم وسترن بازی کرده‌ام؛ فیلم سیاسی، موزیکال، فیلم کودک و… حالا هم با این‌که چندان جوان نیستم، اما باز هم دوست دارم فیلم‌های بیشتری بازی کنم.

می‌شود به این سوال جواب دهید؟ خوانده‌ایم که شما در برنامه آینده‌تان فیلمی دارید، به نام فراموش‌نشدنی؛ با بازی تیپی هدرن و جان کالینز…

فیلم‌های زیادی هستند که من دوست دارم، در آنها بازی کنم. این هم یکی از آنهاست که البته هنوز کاملا سرمایه‌اش تأمین نشده است؛ داستانی دوست‌داشتنی دارد. این روزها در شش و بش این هستم که دو وسترن هم کار کنم. یکی جاگو است که پایانی است بر داستان جانگو و دیگری هم فیلمی به نام Keoma Rises….

از جانگو گفتید. می‌دانید که در ایران شما را بیشتر با همین جانگوی تارانتینو ‌ می‌شناسند؟

البته جانگوی تارانتینو که جانگوی رها‌شده نام داشت، تنها جانگوی کارنامه من نیست. من خیلی پیش از این فیلم در دهه ۱۹۶۰ در یک وسترن که جانگو نام داشت، بازی کردم. آن فیلم را سرجیو کوربوچی ساخته بود.

از آن فیلم می‌گویید؟

پیش از این کار باید بگویم که آن روزها من خودم را خیلی جدی می‌گرفتم و بنابراین زمانی که بازی در این فیلم به من پیشنهاد شد، دودل بودم و نمی‌دانستم قبول کنم یا نه. تا این‌که ماجرا را برای پائولو پتری که همسر الیو پتری نامدار بود، گفتم که به من وسترن پیشنهاد شده اما نمی‌خواهم در آن وسترن بازی کنم. وقتی دلیلش را پرسید، بهش گفتم چون دوست دارم کار جدی کنم وسترن را دوست ندارم اما او پاسخی داد که مثل یک مشت محکم بود. او به من گفت در حال حاضر می‌توانی بگویی که چند نفر تو را می‌شناسند؟ فکر کردم و گفتم که هیچ‌کس و او هم گفت که پس برو در آن فیلم بازی کن.

آن زمان فکر می‌کردید این فیلم به یک پدیده تبدیل خواهد شد؟

نه؛ اصلا. بعد از این‌که فیلم در ایتالیا اکران شد، به موفقیت عظیمی رسید. در چند ماه بعد هم موفقیت این فیلم جهانی شد. باورنکردنی بود. یادم است در خیلی از کشورها در رسپشن هتل‌ها اسم مرا به جای فرانکو نرو جانگو ثبت می‌کردند. آلمانی‌ها هم دیوانه جانگو شده بودند. از آن پس آنها اسم مرا در تیتراژ فیلم‌ها جانگو می‌نوشتند؛ به‌خصوص در زمان پخش تلویزیونی فیلم‌ها. این محبوبیت برای من عجیب بود. شاید به این دلیل بود که فیلم جانگو با وسترن‌های آمریکایی فرق داشت و یک جورهایی شبیه فیلم‌های سامورایی شده بود. شاید هم به خاطر شرایط اجتماعی بود. شاید جوانان و کارگران دوست داشتند شرایطی پیش‌ آید که آنها هم جانگو شوند و به روسای‌شان بگویند: هی مرد، از الان دیگه همه چی فرق داره.

جانگوی رهاشده تارانتینو چگونه پیش آمد؟

ماجرای همکاری من و تارانتینو خیلی بامزه است. یادم است یک فیلمی را برای‌ هاروی واینستاین داشتیم کار می‌کردیم. در آن فیلم پنه‌لوپه کروز نقش دخترم را داشت. یادم می‌آید که یک روز واینستاین به من گفت فیلمساز جوانی را دیده و آن فیلمساز به او گفته که می‌خواهد فرانکو نرو را که مثل بت می‌داند، ملاقات کند.

آن فیلمساز جوان تارانتینو بود. ظاهرا زمانی که در ویدیوکلوب کار می‌کرده تمام فیلم‌های مرا پیدا و همه دیالوگ‌ها و موسیقی‌های فیلم‌ها را حفظ کرده بود.

چگونه همکاری‌تان پیش آمد؟

تارانتینو به من گفت که می‌خواهد یک وسترن بسازد و از من خواست حضوری کوتاه در آن داشته باشم. من هم پذیرفتم. تا این‌که وقتی با ونسا در برلین بودم یک روز ‌هاروی واینستاین آمد و به من گفت فرانکو! تو واقعا می‌خواهی در فیلم تارانتینو بازی کنی؟ وقتی گفتم بله؛ فردایش روزنامه‌ها خبر حضورم را در آن فیلم منتشر کردند.

تارانتینو عاشق سینمای رده بی دهه شصت و هفتاد است. سر صحنه درباره این چیزها هم حرف می‌زد؟

به هر حال من سال‌ها پیش در فیلم جانگو بازی کرده بودم و آن فیلم به همراه «به خاطر یک مشت دلار» موفق‌ترین فیلم‌های آن سال‌ها شده بودند. سر صحنه هم تقریبا هر وقت با تارانتینو حرف می‌زدیم، می‌خواست برایش از کوربوچی بگویم. کارگردان جانگو را می‌گویم. یک روز هم من به او گفتم که کوئنتین ما داریم وسترن می‌سازیم و حالا که می‌خواهی من حضور افتخاری داشته باشم، می‌پذیرم، به این شرط که نقشم ادای دینی باشد به سرجیو لئونه و جان هیوستون؛ کارگردانانی که در حقیقت کاشفان من بودند. بعد هم نشستیم و درباره آن صحنه حرف زدیم. تارانتینو از من پرسید می‌خواهی آن صحنه چگونه باشد و من هم گفتم می‌خواهم هر سه راهزن را بکشم و او هم پذیرفت و گفت که خوب می‌شود اگر نقش آنها را هم من و رابرت رودریگر و یکی دیگر از رفقایم بازی کنیم. ایده درجه یکی بود.

در حال حاضر می‌توانید بگویید که چه چیزی انگیزه ادامه فعالیت را به شما می‌دهد؟

من عاشق کار کردن هستم؛ عاشق سینما. اصلا بگذار بگویم دیوانه سینما. من از تلویزیون بدم می‌آید و برای همین دوست ندارم در تلویزیون کار کنم، اما عاشق حضور سر صحنه فیلمبرداری هستم. فیلمسازی باعث می‌شود حس کنم هنوز زنده ام؛ هنوز جوانم.

شما با شماری از بزرگترین کارگردانان دنیا کار کرده‌اید. بونوئل، فاسبیندر، تارانتینو و…

اینها همه‌شان نابغه هستند. من در زندگی این خوش‌شانسی را داشته‌ام که توانسته‌ام با نوابغ سرزمین‌های مختلف کار کنم. فاسبیندر نابغه بود. الیو پتری هم همچنین. در فرانسه کلود شابرول هم نبوغی حیرت‌انگیز داشت. این روزگار داستانگویی به خوبی زمان گذشته نیست. پیشترها کارگردانان از دوربین استفاده می‌کردند تا قصه بگویند، اما امروز سه دوربین کار می‌گذارند تا صحنه‌ای را بگیرند که در بهترین شکل ممکن هم چیزی در مایه‌های بازی ویدیویی خواهد بود. وحشتناک است. یکی از فیلم‌های وسترن محبوب من هفت دلاور است که یول براینر و استیو مک کوئین در آن بازی کرده‌اند. همین چند وقت پیش بازسازی آن را دیدم و از بس برش‌های فیلم سریع بود، از آن سردرنیاوردم. ما آن زمان‌ها به خاطر سینما فیلم می‌ساختیم اما امروز سینماگران تلویزیون را هم مدنظر دارند و این را چندان خوب نمی‌دانم.

آیا این امید را داری که شرایط بهتر شود؟

امیدوارم. امیدوارم مردم بالاخره خسته شوند و سراغ گذشته‌ها برگردند.

در سینمای امروز آیا فیلمسازی هست که کارهایش را دوست داشته باشید؟

قطعا؛ مثلا من کلینت ایستوود را دوست دارم. آن شیوه سنگین فیلمبرداری‌اش را؛ متانتش را در روایت داستان. او سینما را می‌شناسد و در فیلم‌هایش داستان می‌گوید. اصلا فکر می‌کنم بهترین کارگردانان آنهایی هستند که زمانی بازیگر بوده‌اند.

این حکم کلی از کجا می‌آید؟

از تجربه. شما اگر به گذشته بازگردید، می‌بینید که بهترین کارگردانان، بازیگر هستند. چارلی چاپلین، باستر کیتون، ریچارد آتن بورو در انگلیس، ویتوریو رسیکا، پیترو جرمی در ایتالیا.

دلیل این اتفاق را در چه می‌دانید؟

شاید به این دلیل که این بازیگران تجربه کار کردن با کارگردانان زیادی را دارند و اگر از هر کارگردانی چیزی یاد گرفته باشند، انبان آنها بسیار سنگین و پر شده است.

اگر الان فرصتش باشد که یک‌بار دیگر زندگی کنید، چه تغییراتی در زندگی‌تان می‌دهید؟

هیچ؛ دقیقا همین زندگی را که دارم، خواهم داشت. من از زندگی که کرده‌ام راضی و خشنودم. البته هنوز هم دلم می‌خواهد کارهای متفاوت زیادی انجام دهم.

درباره شما خوانده‌ام که در ٣٠ کشور مختلف فیلم بازی کرده‌اید.

بله، در ٣٠ کشور با کارگردانانی از ٣٠ کشور مختلف. من در کارنامه‌ام آدم خیلی خوش‌شانسی بوده‌ام که توانسته‌ام تقریبا با همه کار کنم؛ آن هم تقریبا با بهترین‌های هر کشور. من در ایتالیا با بهترین‌ها کار کرده‌ام. در اسپانیا با لوئیس بونوئل؛ در آلمان با فاسبیندر؛ در روسیه با سرگئی بوندارچوک که با جنگ و صلح اسکار گرفته؛ در فرانسه با کلود شابرول. پس می‌بینید که با بزرگترین‌ها همکاری کرده‌ام.

به نظر می‌رسد با این‌که گاه‌به‌گاه در فیلم‌های ‌هالیوودی هم بوده‌اید، اما بیشتر کارنامه‌تان خارج از آمریکا شکل گرفته است. حس نمی‌کنید می‌شد در ‌هالیوود حضور پررنگ‌تری داشته باشید؟

حس می‌کنم می‌شد شانس‌های بیشتری در آمریکا داشته باشم؛ اما همین هم انتخاب خودم بوده. وقتی نخستین‌بار به آمریکا رفتم برای بازی در فیلم موزیکال کملوت بود. آن زمان با جک وارنر قرارداد پنج فیلم را داشتم. اما بعد از فیلم به او گفتم غم غربت مرا گرفته و باید به اروپا برگردم. او گفت مگر دیوانه شده‌ام که فرصت ستاره شدن را از دست می‌دهم و من هم گفتم در ایتالیا احساس آرامش می‌کنم و این را با هیچ‌چیز عوض نمی‌کنم.

تو این مقاله به مواردی که در آن دی سی از ایده های مارول در دنیای کمیک کپی کرد، میپردازم.

در اینجا مقالات زیادی است درباره این که شخصیت های کمیک بوکی از روی چی و کی تقلید کرده اند. اما این بار میخوام به ۱۵ باری که دی سی “ایده های داستانی” خودش رو از روی مارول قرض گرفت (!) بپردازم. پس با من همراه باشید.

 

۱۵- جین فاستر و لوئیز لین قهرمان میشوند و به همین خاطر دارند میمیرند!

سال ۲۰۱۴ اتفاقات زیادی در کمیک های ثور رخ داد و در رویداد “گناه اصلی” (که در اینجا ترجمه شده) دیدیم که «نیک فیوری» چیزی را در گوشش زمزمه کرد که باعث شد لیاقت بر دست گرفتن پتک خودش یعنی «میولنیر» را از دست بده. سپس معشوقه قدیمی ثور یعنی «جین فاستر» جای او را گرفت و به ثور جدید تبدیل شد. در سال ۲۰۱۶ هم دی سی از ایده الهام گرفت: «لوئیز لین» پس از مرگ ظاهری سوپرمن در New 52، به عنوان معشوقه سوپرمن تبدیل شد به «سوپروومن» (Superwoman) . جالبه لوئیز لین هم مثل جین فاستر به خاطر قدرت های جدیدش داشت میمرد! یعنی از مدتها قبل فهمیده بودیم که تبدیل شدن جین به ثور باعث شده بود تا تاثیرات شیمی درمانی که به خاطر سرطان انجام میداد از بین بره و در نتیجه داشت میمیرد. و در مورد لوئیز لین هم باید بگم که به خاطر قدرت های سوپرمنی که به دست آورده بود و در مبارزه با نسخه مونث از «بیزارو» ، مرد!

 

۱۴- گروه تروریستی افراطی !

الان به لطف فیلم ها و کارتون های مارول دیگه همه با “هایدرا” آشنا هستند. این گروه تروریستی همانطور که در این مقاله گفته شد در سال ۱۹۶۵ و به دستان توانمند «استن لی» و «جک کربی» خلق شد. سابقه این گروه به نازی های آلمانی میرسه و اعضایش آدم های متعصب و افراطی هستند که معمولا توسط «رد اسکال» رهبری میشوند و با بسیاری از قهرمانان مارول مثل «نیک فیوری» و به خصوص «کاپیتان آمریکا» جنگیده اند. اما آیا میدونستید که دی سی هم سال ۱۹۷۶ سعی کرد گروهی مثل هایدرا داشته باشه؟ اسمش رو هم گذاشت: «کبرا» (Kobra). این گروه تروریستی است و اعضایش علاقه شدیدی به تم ماری دارند! همه چیز کبرا شبیه به هایدرا است و اعضایش را آدم های مذهبی افراطی تشکیل میدهند.

 

۱۳- جنگ های پنهان و تلاقی !

سال ۲۰۱۵ مارول با رویداد “جنگ های پنهان” (Secret Wars) کولاک کرد. ما این کمیک را اینجا ترجمه کرده ایم و در اینجا هم راجع بهش توضیحاتی داده شده است. ولی فقط بدونید که از سالها قبل زمینه چینی برایش آغاز شده بود و دنیاهای مختلف را دیدیم که داشتند با هم برخورد میکردند و یکدیگر را نابود میکنند. دست آخر هم که از ترکیب آنها دنیایی جدید به وجود آمد به نام “دنیای نبرد”. در همان سال دی سی هم رویداد “تلاقی” (convergence) را منتشر کرد که آن هم درباره برخورد دنیاها و ترکیب آنها با هم بود و شخصیت هایی از دنیاهای مختلف دی سی مثل Pre-Crisis و Pre-New 52 را گرد هم آورد. از همه جالب تر اینه که در راستای این رویداد مارول به ندای هواداران اسپایدرمن پاسخ داد و در کمیکی به نام “تجدید عهد” (که اونم اینجا ترجمه شده) بار دیگر شاهد ازدواج پیتر پارکر و مری جین بودیم و سپس در رویداد تلاقی هم دوباره یک سوپرمن متاهل را دیدیم!

البته شاید بعضی ها بگن این دو رویداد دقیقا در یک ماه عرضه شدند (می ۲۰۱۵) ولی مساله اینه که مارول زودتر از دی سی اعلام کرد که میخواد همچین رویدادی با چنین مضمونی منتشر کنه و در این مقاله هم گفته بودیم که نویسنده اش یعنی اقای «هیکمن» از مدتها قبل داشت برایش زمینه چینی میکرد.

 

۱۲- نابغه ای در لباس زرهی!

میدونید که شخصیت «آیرون من» در سال ۱۹۶۳ خلق شد و ابرقهرمانی را دیدیم که از دل جنگ سرد بیرون آمده بود. دی سی هم بالاخره در سال ۱۹۸۷ یکی مثل آیرون من خلق کرد به نام «دیمیتری پوشکین» ملقب به «راکت سرخ» (Red Rocket) که البته اهل روسیه بود ولی مثل تونی استارک عاشق فن آوری بود و اختراعات مختلفی داشت و با لباسی زرهی فعالیت میکرد. او هم درست مثل مرد آهنی مجبوره هر از گاهی لباس خودش رو اپگرید کنه. البته این شخصیت بسیار بیخود و کسل کننده بود . بنابراین خیلی زود گمنام شد. تا اینکه در سالهای اخیر دی سی دید که شخصیت آیرون من به لطف فیلم های مارول خیلی محبوب شده و بنابراین در سریال های خودش شخصیت «اتم» را که در دنیای کمیک قدرت های تغییر سایز دارد را به کپی آیرون من تبدیل کرد!

یعنی در سریال های “اروو” و “افسانه های فردا” ، او واقعا شبیه به آیرون منه و شبیه به میلیاردر ابرقهرمان ماروله تا یک استاد دانشگاه کوچک شونده! البته ممکنه که مودب تر از تونی باشه ولی در اصل خود خودشه چون دقیقا مثل تونی صاحب یک شرکت چند میلیارد دلاری هستش که با لباسی فلزی قرمز رنگ به این ور و آن ور پرواز میکنه!

 

۱۱- اسکارلت ویچ و گاتهام گرل به خاطر استفاده از قدرت هاشون عمرشون کم میشه!

ماه فوریه ۲۰۱۶ مارول سری جدیدی از کمیک های اختصاصی «اسکارلت ویچ» را منتشر کرد که در آن دیدیم که او هر وقت از قدرت های خودش استفاده میکنه ، عمرش کاهش پیدا میکنه. در مجموع همیشه اسکارلت ویچ به خاطر قدرت های خاصی که داشته از نوعی بی ثباتی رنج میبره و همین هم باعث شد تا یک بار حسابی قاط بزنه و در رویداد “خاندان ام” دنیای موازی را خلق کنه . سپس در ماه جولای ۲۰۱۶ و در کمیک های “بتمن: تولد مجدد” (Batman Rebirth) که در اینجا ترجمه شده، شخصیت جدیدی را دیدیم به نام «گاتهام گرل» (Gotham Girl) که او هم بی ثابته و نمیشه از قدرت هایش تعریف درستی داشت. او هم درست مثل اسکارلت ویچ هر وقت از قدرت های خودش استفاده میکنه، عمرش کم میشه ولی با این حال همچنان به کمک به دیگران ادامه میده.

یک نکته دیگه درباره اسکارلت ویچ اینه که گفته میشه دی سی شخصیت مشابه خودش به نام «زاتانا» را از روی او خلق کرده!

یعنی وقتی اسکارلت ویچ در سال ۱۹۶۴ خلق شد، دی سی هم زاتانا را چند ماه بعد خلق کرد. درسته که منشا قدرت های اونا با هم فرق داره ولی جالبه که بدونید زاتانا هم به تبعیت از اسکارلت ویچ باعث ایجاد تغییرات عمده ای در دنیای خودش شده. یعنی اگر اسکارلت ویچ باعث ایجاد رویداد “خاندان ام” شد، زاتانا هم با دستکاری هایی که دز ذهن دیگران انجام داد موجب به وجود آمدن رویدادهایی همچون Identity و Infinite Crisis گردید.

 

۱۰- یک تهدید فیزیکی بزرگ که در آزمایشگاه خلق شده و هدفش فقط داغون کردنه!

در این مقاله گفته شده بود که یکی از رویدادهای اصلی دی سی، “سقوط شوالیه” نام داره که در این یکی از دشمنان جدیدا خلق شده بتمن به نام «بین» (Bane) موفق میشه به عنوان یک تهدید فیزیکی بزرگ، کمر بتمن رو بکشنه (منظورم از تهدید فیزیکی دشمنی است که با اتکا به قدرت جسمانی خودش به قهرمان داستان حمله میکنه، نه هوش و زکاوت) بین در دهه ۹۰ میلادی خلق شد و معلوم بود از روی دو شخصیت خبیث مارول به نام های «نوک» (Nuke) و «کراس بونز» (Crossbones) خلق شده. در حقیقت قدرت های او از نوک گرفته شده بود چون نوک در یک ازمایشگاه و با استفاده از مواد شیمیایی و دارو مثل استروئیدها (streoids) خلق شده بود تا قدرت جسمانی اش افزایش یابد. بین هم که میدونید قدرت هایش رو از داروهای شیمیایی میگیره و هر چی دارو بیشتر، قدرتش هم بیشتر. ماسک و حالت ظاهری بین هم از روی «کراس بونز» گرفته شد و البته میدونید که کراس بونز هم همیشه یک تهدید فیزیکی برای کاپیتان آمریکا بوده و تنها هدفش داغون کردن اوست.

و البته همین ایده برای «دومزدی» هم به کار رفت. او یکی از دشمنان توقف ناپذیر سوپرمنه که در این مقاله معرفی شده. او هم اولش در آزمایشگاه خلق شد تا فقط با سوپرمن بجنگه و نابودش کنه و هیکل و ظاهرش هم بی شباهت به هالک نیست!

ضمن این که هالک هر چی عصبانی تر میشه، قوی تر میشه و دومزدی هم هر وقت برمیگرده نسبت به دفعه قبل قوی تر شده! پس هر دوی اونا همواره در حال تکامل و قوی تر شدن هستند. ضمن اینکه رنگ دومزدی خاکستریه (درست مثل رنگ اولیه هالک).

 

 

۹- یک جانشین آسیایی!

چین الان ابرقدرت اقتصادی جهان محسوب میشه و خیلی از کمپانی های سرگرمی سعی میکنند هر طوری شده نظر این کشور را به خود جلب کنند چون جمعیت بسیار بالایی داره و بازار بسیار خوبی هم محسوب میشه. کار به اونجا کشیده که برخی استودیوهای فیلمسازی نسخه هایی مختص به این کشور را منتشر میکنند که با نسخه آمریکایی تفاوت هایی داره. در انتهای سال ۲۰۱۵ مارول یک هالک چشم بادامی به نام «آمادئوس چو» را جای «بروس بنر» (که آن موقع کشته شده بود) معرفی کرد (برای آشنایی با این شخصیت، این مقاله را بخوانید). بنابراین کمیک های Totally Awesome Hulk منتشر شد. سال ۲۰۱۶ هم دی سی در سری rebirth خود به نام The New Super-Man ، یک سوپرمن چینی معرفی کرد. جالبه که نویسنده کمیک های Totally Awesome Hulk اصلیتی کره ای داره و دی سی هم از این ایده خوشش اومد و نویسنده ای به نام «جین لوئن یانگ» را که اصلیتی چینی داره را مسئول نوشتن این کمیک ها کرد.

 

۸- گروهی خبیث از دانشمندان!

در دنیای مارول گروه های خبیث زیادی وجود داره. یکی از اونا A.I.M نام داره که اینجا معرفی شد. اعضای این گروه را دانشمندانی تشکیل میدهند که خبیث هستند و اختراعات مخریی را درست میکنند . این گروه هم درست مثل گروه “هایدرا” به دست جک کربی و استن لی خلق شد (در سال ۱۹۶۶). درسته که A.I.M به پای شهرت هایدرا نمیرسه ولی در عوض خبیث معرکه ای به نام «موداک» رو خلق کرده و در فیلم “آیرون من ۳” هم حاضر بود. دی سی هم در سال ۱۹۸۰ و در شماره دوم از کمیک “تایتان های نوجوان” گروهی خلق کرد به نام H.I.V.E که اعضایش را دانشمندان خبیث تشکیل میدادند! جالبه که A.I.M یک اسم اختصاری است که از حرف اول ” Advanced Idea Mechanics ” تشکیل شده و H.I.V.E هم از حرف اول “Hierarchy of International Vengeance and Extermination” !

 

  

۷- دنیاهای جایگزین که در آن تاریخ عوض شده است!

کلا دی سی دوست داره دنیای خودش رو از هر از گاهی ریبوت کنه! یکی از مشهورترین این ریبوت ها در سال ۲۰۱۱ دی سی بود و شاهد ریبوت جدیدی به نام New 52 بودیم که همه اش به خاطر “فلش پوینت” بود. ایده اصلی این رویداد این بود که «بری آلن» به گذشته برمیگرده و اجازه نمیده که «فلش معکوس» مادرش رو بکشه و پدرش هم به قتل متهم بشه. منتهی با این کارش به طور گسترده ای تایم لاین دی سی را شخم زد! یعنی در این تایم لاین جدید ، گروه “جاستیس لیگ” هرگز تشکیل نشده ، آمازون ها و آتلانتیسی ها با هم در حال جنگ بودند و «توماس وین» بتمن شده بود! در نهایت بری تونست به گذشته بره و همه چیز رو درست کنه. ولی وقتی به زمان حال برگشت دید که دی سی یونیورس دوباره دچار تغییرات زیادی شده است (که بهش گفتند: New 52). ایده جالبیه نه؟ ولی این ایده اولش توسط مارول و در رویداد “خاندان ام” مطرح شد. این رویداد معرکه (که اینجا میتونید با ترجمه فارسی و به صورت رایگان آن را بخوانید) سال ۲۰۰۵ منتشر شد و در آن دیدیم که قدرت های اسکارلت ویچ باعث به وجود آمدن دنیای جایگزین شد که در آن جای همه چیز عوض شده بود و جهش یافته ها بر انسان ها حکونت میکردند انگار تاریخ از نو نوشته شده بود. اسکارت ویچ این دنیا رو به خاطر نجات فرزندان خودش خلق کرد و فلش هم دنیای فلش پوینت را به خاطر نجات مادرش!

 

۶- قهرمانان زامبی شده!

در سالهای گذشته زامبی ها به عنوان پدیده ای در دنیای سرگرمی شناخته شده اند. مارول سال ۲۰۰۶ شروع کرد به چاپ کمیک های زامبی ها مارول که در آن قهرمانان معروف این شرکت را صورت زامبی دیدیم! در  این مقاله راجع بهش توضیح داده شده. اینجا هم ترجمه شده. ولی به طور خلاصه بگم که یک ویروس باعث میشه قهرمانان مارول در دنیای شماره ۲۱۴۹ به زامبی تبدیل بشوند که البته هنوز هوش و عقل سابق خود را داشتند ولی به خاطر گرسنگی به دنبال خوردن دیگران رفتند! دی سی هم در سال ۲۰۰۹ دید که بدجوری از قافله عقب مونده و ایده قهرمانان زامبی شده خیلی میتونه پرفروش باشه و در نتیجه کمیک “تاریک ترین شب” (The Blackest Night) را منتشر کرد که در آن قهرمان های سابقا مرده دی سی به صورت زامبی برگشتند!

 

۵- تهدید عظیم کیهانی که دنیاها رو نابود میکنه!

«گالاکتوس» یکی از برترین شخصیت های خبیث دنیای کمیکه و البته یکی از متفاوت ترین ها. میگن استن لی و جک کربی با خلق این شخصیت میخواستند کسی رو خلق کنند که با دیگران خبیث های دنیای کمیک تفاوت داشته باشه . یعنی با روبات ها، گانگسترها، کسانی که میخوان دنیا رو فتح کنند یا به ثروت برسند و … در نتیجه گالاکتوس خلق شد که نیروی طبیعی بود و دنیاهای دیگر را میبلعید تا زنده بمونه. سالها طول کشید تا دی سی هم شخصیتی مشابه به نام «امپریکس» (Imperiex) را در سال ۲۰۰۰ خلق کرد. او هم مثل گالاکتوس یک نیروی کیهانی پرهیبت و تهدید آمیز است که نابود کننده دنیاها است و بعد از نابود شدن اونا سعی میکنه از نو بسازتشون!

حالا که صحبت از گالاکتوس شد بد نیست اشاره ای هم داشته باشیم به دستیار او در دنیای کمیک یعنی «موج سوار نقره ای» (Silver Surfer) که با یک تخته کیهانی در فضا به سفر میپردازه. جالبه که بدونید ۵ سال پس از خلق شدن این شخصیت، دی سی هم «مسابقه دهنده سیاه» (Black Racer) را خلق کرد که به عنوان خدای مرگ و با چوب اسکی در فضا تردد میکرد!

 

 

۴- مرگ و بازگشت ابرقهرمان از طریق دوره های مختلف زمانی!

در سالهای اخیر کاپیتان آمریکا و بتمن در نقطه اوج داستان هایی بزرگ کشته شده اند. کاپیتان آمریکا در پایان رویداد “جنگ داخلی” در سال ۲۰۰۷ و بتمن در پایان رویداد Final Crisis در سال ۲۰۰۸. Cap به ضربه گلوله یک تک تیرانداز کشته شد و بتمن هم در اثر اصابت با اشعه مرگبار «دارک ساید». جالبه که در هر دو مورد اوضاع اونطور که به نظر میرسید نبود و آنها کشته نشده بودند! در سال ۲۰۰۹ و در کمیک Captain America: Reborn معلوم شد که کاپیتان آمریکا عمدا توسط «رد اسکال» به گذشته و در طول تاریخ فرستاده بود و باید از دوره های مختلف عبور میکرد تا به زمان حال برسد. یعنی او به نوعی در زمان و فضا گیر کرده بود. سال ۲۰۱۰ و در کمیک The Return of Bruce Wayne هم همین ایده اجرا شد برای بازگشت بتمن و دیدیم او هم به گذشته رفته بوده و پس از گذر از دوره های مختلف زمانی به زمان حال رسید و بعدشم فهمیدیم همه اینا زیر سر دارک ساید بوده.

 

 

۳- حاکم سیاه پوست یک کشور خیالی آفریقایی!

«پلنگ سیاه» رو هم حتما میشناسید. اگه نمیشناسید این مقاله رو بخونید. او اولین قهرمان سیاه پوست آفریقایی تبار دنیای کمیک است که سال ۱۹۶۶ خلق شد. او پادشاه کشور “واکاندا” هم هست که از نظر فن آوری پیشرفته است. سال ۲۰۱۶ ، دی سی شخصیتی را خلق کرد به نام «شیر قرمز» (red Lion) که کپی برابر اصل پلنگ سیاه بود. اسم و ظاهرش که دقیقا عین پلنگ سیاه بود ولی مهم تر این که او هم حاکم یک کشور خیالی در آفریقا است به نام Buredunia که مثل یک دیکتاتور بر آن حکومت میکند! جالبه که او توسط نویسنده ای خلق شد به نام Christopher Priest که خودش سالها برای پلنگ سیاه کمیک نوشته بود!

و البته ما قدیمی تر ها که حافظه مون مثل برخی بوقلمون صفت ها ضعیف نیست، هنوز خوب به یاد داریم که دی سی یه بار هم سال ۱۹۷۵ با خلق شخصیتی به نام «ببر برنزی» (Bronze Tiger) تلاش مذبوحانه ای برای داشتن یک پلنگ سیاه به خرج داده بود که البته تیرش به سنگ خورد!

 لامصب هنوزم بعد از این همه سال حالم از دیدن ریختش بهم میخوره!

 

۲- بازگشت خبیثانه دستیارانی که سابقا مرده محسوب میشدند!

سال ۲۰۰۳ در داستانی معروف شاهد بودیم که دستیار سابق بتمن به نام «جسیون تاد» که سالها مرده پنداشته میشد ، زنده است و هویت «رد هود» را انتخاب کرده و خبیث هم شده. ولی مشکل اینجا بود که قبل از این اتفاق هم معلوم شده بود که دستیار سابق کاپیتان آمریکا نیز که سالها مرده پنداشته میشد یعنی «باکی بارنز» ، زنده بوده و به صورت شخصیتی خبیث به نام «سرباز زمستانی» برگشته! هر دوی این شخصیت ها اولش با مرشدهای سابق خود درگیر شدند ولی بعدا نوعی قهرمان یا ضد قهرمان شدند. عجب تشابهی!

 

۱- نوجوانی معمولی که قدرت های شگفت انگیزی به دست میاره و دغدغه های زیادی داره!

«بلو بیتل» (Blue Beetle) تاریخچه پیچیده ای داره. این شخصیت در اصل متعلق به دی سی نبود ولی بعدا دی سی رایت آن را خرید (در این مقاله توضیح داده شده) چندین نسخه از بلو بیتل وجود داشته و نسخه های اولیه ربطی به اسپایدرمن نداشتند ولی جدیدترین بلو بیتل خیلی ربط داره! چون او هم یک نوجوان معمولی است که قدرت های زیادی به دست میاره، از خودش نامطمئنه ، دغدغه های زیادی تو زندگی شخصی خودش داره، حس شوخ طبعی داره ، تم های حشره ای داره و …

دی سی قبل از این شخصیت هم سعی کرده بود در کارتون Batman Beyond از همین ایده کپی کنه که قبلا در این مقاله توضیح داده بودم.

 

اخیرا هم که دی سی در سری کمیکهای New Age of DC Heroes خودش، شخصیت Sideways رو خلق کرده که کافیه به خلاصه داستانش توجه کنید تا خودتون متوجه قضیه بشید: دانش آموز دبیرستانی ، «درک جیمز»، به طور تصادفی به داخل دریچه ای در بعد ماده تاریک افتاد! حالا به نام Sideways میتونه دریچه های میان بعدی باز کنه ولی قدرت زیاد مسئولیت به همراه داره و او باید با دریچه هایی که هم در زندگی شخصی اش و هم در زمان و مکان داره باز میشه مقابله کنه!

و البته سالها پیش دی سی شخصیتی خلق کرد به نام «بلک اسپایدر» (Black Spider) که دشمن بتمن بود و به طور کاملا تابلو از اسپایدرمن الهام تقلید کرده بود:

 

 دیدید؟ فقط اون عنکبوت وسط سینه لباس اسپایدرمن رو گذاشته بودن روی سرش! عجب خلاقیتی!

 

عمو مختار

All rights reserved © Spidey.ir 2018

(هر کسی بدون اجازه یا بدون ذکر نام نویسنده و منبع از این مقاله یا دیگر مقالات سایت در وبلاگ یا سایت خود استفاده کند، مورد پیگرد قانونی قرار خواهد گرفت)

مطالب مرتبط:

۱۵ شخصیت کمیک بوکی که از هالک (HULK) تقلید کرده اند

۱۰ شخصیت کمیک بوکی که از کاپیتان آمریکا تقلید کرده اند

این ۵ شخصیت معروف دنیای کمیک از چه شخصیت هایی تقلید کرده اند؟

۱۵ دفعه ای که سریال های دی سی از فیلم های مارول تقلید کردند!

۱۰ قهرمانی که از ولورین (WOLVERINE) تقلید کرده اند

۱۵ دفعه ای که فیلم های دی سی از فیلم های مارول تقلید کردند!

۱۵ دفعه ای که طراحان کمیک بوک از ظاهر شخصیت های واقعی تقلید کردند

بتمن از چه شخصیت هایی تقلید کرده است؟

سوپرمن از چه شخصیت هایی تقلید کرده است؟

مرد عنکبوتی از چه شخصیت هایی تقلید کرده است؟

کپی برداری بی شرمانه “ماورای بتمن” (BATMAN BEYOND) از مرد عنکبوتی !

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

دانلود آهنگ جدید آرامش از علی ستوده بهمراه متن آهنگ

از رسانه موزیک آرشیو با بالاترین کیفیت و قابلیت پخش آنلاین که امیدوارم از این آهنگ لذت ببرید. لطفا از بخش دیدگاه ها، نظر خود را درباره آهنگ علی ستوده به نام آرامش به اشتراک بگذارید . برای حمایت سایت موزیک آرشیو را به دوستان خود معرفی نمایید. پیشنهاد میکنیم از دیگر آهنگ های علی ستوده هم بازدید کنید.

دانلود آهنگ آرامش از علی ستوده با کیفیت ۱۲۸ و ۳۲۰ بهمراه پخش آنلاین و متن آهنگ

Download New Music Ali Sotoodeh Called Aramesh

دانلود آهنگ جدید علی ستوده به نام آرامش

متن آهنگ آرامش از علی ستوده :

دلم آرامشی میخواد که با حس تو پیدا شه
میدونم عشق و احساسم میتونه با تو معنا شه
حالا که تو دوسم داری دیگه مال منه دستات
از اون روزی که دل بستی تماشایی شده چشمات
چه جذابیتی داره ببین این زندگی با تو
همش حال دلم خوبه نمیگیره کسی جاتو
من این آرامشو دائم به احساس تو مدیونم
چقدر خوبه که تو هستی نباشی من نمیتونم
چقدر خوبه که اینجایی نمیشه لحظه ای بی تو
چه حسی توی چشماته دلم خوشه که هستی تو
حالا که تو دوسم داری دیگه مال منه دستات
از اون روزی که دل بستی تماشایی شده چشمات
چه جذابیتی داره ببین این زندگی با تو
همش حال دلم خوبه نمیگیره کسی جاتو
من این آرامشو دائم به احساس تو مدیونم
چقدر خوبه که تو هستی نباشی من نمیتونم

دانلود آهنگ آرامش از علی ستوده بهمراه متن آهنگ

جدیدترین اثر علی ستوده به همراه متن آهنگ از رسانه طناز موزیک با کیفیت بالا و قابلیت پخش آنلاین . لطفا از بخش دیدگاه ها، نظر خود را درباره این اثر به اشتراک بگذارید. امیدوارم از این آهنگ لذت ببرید . برای حمایت سایت طناز موزیک را به دوستان خود معرفی نمایید. پیشنهاد میکنیم از دیگر آهنگ های علی ستوده هم بازدید کنید.

| دانلود با لینک مستقیم و با کیفیت ۱۲۸ و ۳۲۰ + پخش آنلاین و متن آهنگ |

Download New Music Ali Sotoodeh Called Aramesh

دانلود آهنگ علی ستوده به نام آرامش

متن آهنگ علی ستوده آرامش :

دلم آرامشی میخواد که با حس تو پیدا شه
میدونم عشق و احساسم میتونه با تو معنا شه
حالا که تو دوسم داری دیگه مال منه دستات
از اون روزی که دل بستی تماشایی شده چشمات
چه جذابیتی داره ببین این زندگی با تو
همش حال دلم خوبه نمیگیره کسی جاتو
من این آرامشو دائم به احساس تو مدیونم
چقدر خوبه که تو هستی نباشی من نمیتونم
چقدر خوبه که اینجایی نمیشه لحظه ای بی تو
چه حسی توی چشماته دلم خوشه که هستی تو
حالا که تو دوسم داری دیگه مال منه دستات
از اون روزی که دل بستی تماشایی شده چشمات
چه جذابیتی داره ببین این زندگی با تو
همش حال دلم خوبه نمیگیره کسی جاتو
من این آرامشو دائم به احساس تو مدیونم
چقدر خوبه که تو هستی نباشی من نمیتونم

دانلود آهنگ جدید غرور شکسته از مسعود درویش بهمراه متن آهنگ

از رسانه موزیک آرشیو با بالاترین کیفیت و قابلیت پخش آنلاین که امیدوارم از این آهنگ لذت ببرید. لطفا از بخش دیدگاه ها، نظر خود را درباره آهنگ مسعود درویش به نام غرور شکسته به اشتراک بگذارید . برای حمایت سایت موزیک آرشیو را به دوستان خود معرفی نمایید. پیشنهاد میکنیم از دیگر آهنگ های مسعود درویش هم بازدید کنید.

دانلود آهنگ غرور شکسته از مسعود درویش با کیفیت ۱۲۸ و ۳۲۰ بهمراه پخش آنلاین و متن آهنگ

Download New Music Masoud darvish Called Ghorore shekaste

دانلود آهنگ جدید مسعود درویش به نام غرور شکسته

متن آهنگ غرور شکسته از مسعود درویش :

ای که بینم از بادیه حسن و دلبری سرمستی
عاقبت غررو مرا با نگاه خود بشکستی
تارو پود جانم زهم شد گسسته چون دیدم من
رفتی و گسستی زما
با رقیب من پیوستی
دلم شد کار موندن شد پریشان
شدم ز ه حسرتم چون لاله سوزان
تو قدح هر دمی دست کسی
رام هر بل حوسی
رام هر بل حوسی تو
من ندانم چرا ای گل من
همدم خارو خستی
همدم خارو خسی تو
تو قدح هر دمی دست کسی
رام هر بل حوسی
رام هر بل حوسی تو
من ندانم چرا ای گل من
همدم خارو خستی
همدم خارو خسی تو
با تو ام در همه جا گرچه زمن دوری
تو منی پیش شبان چشم مرا نوری
تو همان لیلیه افسانه ی جاویدی
اه دل مجنون مرا مایه ی امیدی
ای که بینم از بادیه حسن و دلبری سرمستی
عاقبت غررو مرا با نگاه خود بشکستی
تارو پود جانم زهم شد گسسته چون دیدم من
رفتی و گسستی زما
با رقیب من پیوستی
تو قدح هر دمی دست کسی
رام هر بل حوسی
رام هر بل حوسی تو
من ندانم چرا ای گل من
همدم خارو خستی
همدم خارو خسی تو

دانلود آهنگ غرور شکسته از مسعود درویش بهمراه متن آهنگ

جدیدترین اثر مسعود درویش به همراه متن آهنگ از رسانه طناز موزیک با کیفیت بالا و قابلیت پخش آنلاین . لطفا از بخش دیدگاه ها، نظر خود را درباره این اثر به اشتراک بگذارید. امیدوارم از این آهنگ لذت ببرید . برای حمایت سایت طناز موزیک را به دوستان خود معرفی نمایید. پیشنهاد میکنیم از دیگر آهنگ های مسعود درویش هم بازدید کنید.

| دانلود با لینک مستقیم و با کیفیت ۱۲۸ و ۳۲۰ + پخش آنلاین و متن آهنگ |

Download New Music Masoud darvish Called Ghorore shekaste

دانلود آهنگ مسعود درویش به نام غرور شکسته

متن آهنگ مسعود درویش غرور شکسته :

ای که بینم از بادیه حسن و دلبری سرمستی
عاقبت غررو مرا با نگاه خود بشکستی
تارو پود جانم زهم شد گسسته چون دیدم من
رفتی و گسستی زما
با رقیب من پیوستی
دلم شد کار موندن شد پریشان
شدم ز ه حسرتم چون لاله سوزان
تو قدح هر دمی دست کسی
رام هر بل حوسی
رام هر بل حوسی تو
من ندانم چرا ای گل من
همدم خارو خستی
همدم خارو خسی تو
تو قدح هر دمی دست کسی
رام هر بل حوسی
رام هر بل حوسی تو
من ندانم چرا ای گل من
همدم خارو خستی
همدم خارو خسی تو
با تو ام در همه جا گرچه زمن دوری
تو منی پیش شبان چشم مرا نوری
تو همان لیلیه افسانه ی جاویدی
اه دل مجنون مرا مایه ی امیدی
ای که بینم از بادیه حسن و دلبری سرمستی
عاقبت غررو مرا با نگاه خود بشکستی
تارو پود جانم زهم شد گسسته چون دیدم من
رفتی و گسستی زما
با رقیب من پیوستی
تو قدح هر دمی دست کسی
رام هر بل حوسی
رام هر بل حوسی تو
من ندانم چرا ای گل من
همدم خارو خستی
همدم خارو خسی تو

گپ و گفت:
بخش جدید اضافه شده به موزتکست است که در آن تلاش میکنیم مصاحبه های هنرمندان مختلف مخصوصا آرتیست های زیر زمینی را پوشش دهیم. امیدواریم با استقبال شما از این قسمت فعالیت بیشتری در این بخش داشته باشیم.
 
این قسمت : مصاحبه ی صوتی یک ساعت با زیرزمین با تس
یک ساعت با زیرزمین گاهنامه ی صوتیست که تحت لیبل …

گپ و گفت:

بخش جدید اضافه شده به موزتکست است که در آن تلاش میکنیم مصاحبه های هنرمندان مختلف مخصوصا آرتیست های زیر زمینی را پوشش دهیم. امیدواریم با استقبال شما از این قسمت فعالیت بیشتری در این بخش داشته باشیم.

 

این قسمت : مصاحبه ی صوتی یک ساعت با زیرزمین با تس

یک ساعت با زیرزمین گاهنامه ی صوتیست که تحت لیبل دو رسانه ی هیپ هاپ تهیه و منتشر میشود و تمرکز عمده ی آن روی مصاحبه با هنرمندان رپ و هیپ هاپ است ، قسمت چهارم از فصل دوم این برنامه را از موزتکست دانلود و گوش کنید.

دانلود با کیفیت ۶۴ از لینک مستقیم
دانلود با کیفیت ۱۲۸ از لینک مستقیم

نوشته گپ و گفت: یک ساعت با زیرزمین – تس اولین بار در MusText | متن آهنگ ایرانی و خارجی پدیدار شد.