آهنگ جدید
[ad_1]
دانلود فیلم ، دانلود سریال ، دانلود انیمیشن و دانلود جدیدترین آهنگ های مجاز ایرانی در زیبا موزیک
اینها ۲۰ گیمی هستند در ژانر کمیک بوکی که قرار بود ساخته بشوند ولی به دلایلی رها شدند.
مقدمه: من کلا از mystery (رمز و راز) خوشم میاد مخصوصا از پروژه های قدیمی کمیک بوکی که قرار بود ساخته بشن ولی بنا بر هر دلیلی ساخته نشدند. این جور پروژهها برام مثل پرونده های رمز الودی میمونه که آدم باید بره دنبالشون و پرده از اسراشون برداره! تو سایت هم بارها و بارها از اینجور مطالب گذاشتم که حتما خوندید. در این مقاله هم که خیلی دوستش دارم، به ۱۵ بازی کمیک بوکی اشاره میکنم که قرار بود ساخته بشوند ولی کنسل شدند!
– SUPERHERO
(این بازی رو تو تاپ لیست نیاوردم چون از روی کمیک بوک ساخته نشده ولی کاملا حال و هوای کمیک بوکی داره).
سال ۱۹۹۳، شرکت Psygnosis دموهایی از یک بازی به نام “ابرقهرمان” منتشر کرد که در سبک “بزن بزن” (beat ’em up) بود و قرار بود برای Amiga منتشر بشه. خیلی ها منتظر این بازی بودند و گفته میشه که ۹۹% هم تکمیل شده بود. پوسترهای تبلیغاتی آن هم آماده بود که حالتی کمیک بوکی داشت:
ولی بعد یهو کاملا غیبش زد! سالها بعد دلیلش فاش شد که در نوع خودش بسیار جالب و عجیبه! درست چند هفته مانده به انتشار بازی ، پلیس به دفتر شرکت سازنده حمله و تمام کامپیوترهای آن را توقیف میکنه! هیچ اتهامی هم به آنها وارد نکرد. جالبه که سال ۱۹۹۸ پلیس هر چی توقیف کرده بود رو برمیگردونه ولی دیگه خیلی دیر شده بود. ضمن اینکه برخی از فایل ها هم مفقود شده بود .
۲۰- SHADOWHAWK
«شادوهاک» سال ۱۹۹۲ به دست آقای «جیم والنتینو» خلق شد و از ابرقهرمانان شرکت Image به حساب میاد. البته میگن اولش قرار بوده برای مارول خلق بشه ولی در نهایت سر از Image درآورده! او توانایی های خاص خودش رو از زرهش میگیره. البته اریجین جالبی داره چون میگن در طول تاریخ خیلی ها روح عدالت در وجودشون حلول کرده و به عنوان شادوهاک شناخته شده اند. مثلا یک سامورایی یا یک کابوی. ولی آخرین آنها جوان سیاه پوستی بود به نام «ادی کالینز». در اوایل دهه ۹۰ میلادی خود آقای والنتینو هزینه ساخت یک بازی براساس این شخصیت را برای کنسول سوپرنینتندو (SNES) تامین کرد ولی متاسفانه ناشری براش پیدا نشد. چند سال پیش ویدئویی از گیم پلی این بازی منتشر شد که نشان میداد تقریبا کامل شده بود. اگر دلتون بخواد میتونید این ویدئو رو اینجا تماشا کنید.
۱۹- AKIRA
«آکیرا» نام یک کمیک بوک ژاپنی (مانگا) بسیار معروف و مشهور است که سال ۱۹۸۸ یک انیمه سینمایی خیلی محبوب و تحسین شده توسط هنرمند بزرگی به نام «کاتسوشیرو اوتومو» براساس آن ساخته شد که در کشور آمریکا هم با استقبال گسترده ای مواجه شد. داستانش در آینده رخ میده و درباره رهبر یک گروه خلافکاری موتورسوار به نام Shōtarō Kaneda هستش که به قدرت های مخربی دست پیدا میکنه و تبدیل میشه به تهدیدی برای امنیت شهر نئو توکیو.
دهه ۹۰ میلادی قرار شد براساس این انیمه یک بازی برای کنسول های خانگی “سگا جنسیس” ، “سوپرنینتندو” و “سگا مگا درایو” ساخته بشه که کنسل شد. گفته میشه در سبک بزن بزن بود ولی برخی مراحل حالت موتورسواری پیدا میکرد و یک مرحله هم حالت سه بعدی داشت که دست بازیباز روی صفحه ظاهر میشد!
۱۸- X-MEN: MIND GAMES
کنسول سگا در دهه ۹۰ میلادی دو بازی محبوب و موفق از مردان ایکس داشت (یکی از آنها را به نام Clone Wars، اینجا به عنوان یکی از برترین باز یهای تاریخ مارول معرفی کردیم). بنابراین سگا به سرش زد تا یک بازی جدید از ایکس من بسازه، منتهی این دفعه برای کنسول جدید خودش به نام ۳۲x. اسم بازی X-MEN: MIND GAMES بود و در آن «ولورین»، «بیشاپ»، «مرد یخی» و «روگ» باید با یکی از دشمنان نسبتا گمنام مردان ایکس به نام «آرکید» مبارزه میکردند و از تله های او جان سالم به در میبردند. تبلیغات زیادی برای بازی شد و در جشنواره E3 هم براش تبلیغ شد تا در اواخر سال ۱۹۹۵ عرضه بشه ولی نشد . گفته میشه محدودیت های سخت افزاری کنسول ۳۲x باعث شد که سازنده کنسلش بکنه. میتونید در اینجا کلیپی از این بازی را تماشا کنید.
۱۷- THE DARK KNIGHT
آیا میدانستید که در سال ۲۰۰۸ قرار بود یک بازی ویدئویی از روی فیلم “شوالیه تاریکی” (Dark Knight) ساخته بشود ولی کنسل شد؟
این بازی را قرار بود شرکت Pandemic بسازد که پیشتر بازی دیگری را براساس فیلم Batman Begins ساخته بود. گفته میشه این بازی به طور وفادارانه ای داستان فیلم را روایت میکرد و بسیاری از بازیگران اصلی قرار بود به جای شخصیت های خودشان صداپیشگی کنند. سپس بازی به حالت open world (محیط باز) درآمد تا برای PS3 و Xbox 360 منتشر بشه. ولی مشکل این بود که شرکت سازنده از موتور (engine) جدیدی به نام Odin استفاده میکرد که باگ های زیادی داشت و بنابراین نتونست بازی رو در این موتور ادامه بده. شما میتونید در این ویدئو صحنه هایی از بازی رو تماشا کنید.
۱۶- MARVEL 2099: ONE NATION UNDER DOOM
در اواسط دهه ۹۰ میلادی مارول سری کمیک های موفق ۲۰۹۹ را منتشر میکرد که در آن قهرمانان معروف این شرکت را در آینده میدیدیم. در این میان مرد عنکبوتی ۲۰۹۹ از همه موفق تر و محبوب تر شد که میتونید کمیک هاش رو اینجا به زبان فارسی مطالعه کنید. سال ۱۹۹۶، شرکت Mindscape Inc اعلام کرد که میخواد بر اساس این کمیک ها بازی بسازه که اسمش بود “مارول ۲۰۹۹: ملتی تحت سلطه دووم” . قرار بود در بازی، «دکتر دووم» رئیس جمهور کشور آمریکا بشه. این بازی پلتفرمر سه بعدی طبق برنامه برای کنسول های PS1 و PC عرضه میشد. تبلیغات و پروموهای زیادی هم ازش منتشر شد ( در جشنواره کمیک کان ۱۹۹۶ هم بهش پرداخته شد). حتی یک دمو ازش منتشر شد که «پانیشر» را نشان میداد چطور از میان سربازان شیلد عبور میکنه (من هر طوری بود این دمو رو براتون پیدا کردم که میتونید اینجا تماشایش کنید). اینطور که میگن قرار بود کلی شخصیت تو بازی باشه ، از مرد عنکبوتی ۲۰۹۹ گرفته تا هالک و مردان ایکس ۲۰۹۹٫ ولی سال ۲۰۱۷ اعلام شد بازی کنسل شده چون Mindscape Inc دچار تغییرات ساختاری و مدیریتی شد و اون دپارتمانی که داشت روی این بازی کار میکرد منحل شد!
۱۵- GEN13
Gen 13 نام کمیک محبوبی بود که اقای «جیم لی» برای WildStorm خلق کرد و موضوع آن شباهت زیادی به کمیک های “مردان ایکس” داشت و درباره انسان هایی بود که مثل میوتانت ها هر کدام قدرت های فوق بشری خاص خودشان را داشتند . اگه یادتون باشه قبلا تو این مقاله گفته بودم که قرار بود دیزنی از روی آن یک انیمیشن بسازه که البته ساخت ولی کنسل شد. و حالا باید بدونید که بازی Gen 13 هم کنسل شد! شرکت معروف EA رایت این کمیک رو به دست آورد و به Gray Matter سفارش داد تا بازی رو برای کنسول PS1 بسازه. ظرف دو ماه نسخه بتا این بازی ساخته شد که دو مرحله تکمیل شده هم داشت. بازی حالت بزن بزن داشت و البته بخش مبارزه ای هم داشت. ولی Gray Matter ورشکسته شد و EA هم قید بازی رو زد چون دیگه از محبوبیت کمیک های Gen 13 کاسته شده بود. شما میتونید بخش هایی از گیم پلی این بازی رو اینجا تماشا کنید.
۱۴- LOBO
درسته که چندباری سعی شده از روی جایزه بگیر کهکشانی معروف دی سی یعنی «لوبو» (Lobo) بازی ساخته بشه ولی هر بار نشده اما یک بار در سال ۱۹۹۶ خیلی نزدیک بود که بشه! شرکت Ocean Software که قبلش روی چند تا بازی بتمن کار کرده بود، سعی کرد این بازی رو در سبک مبارزه ای (Fighting) و برای کنسول های سوپرنینتندو و سگا جنسیس بسازه. قرار بود ۶ تا کاراکتر تو بازی باشه که دو تای آنها عبارت بودند از Vril Drox (وارث «برینیاک») و «کرینگل». در سال ۱۹۹۶ دیگه محبوبیت بازی های ۱۶ بیتی رو به نزول گذاشته بود ولی سازندگان این بازی به این مساله توجهی نکردند و در خیلی جاها براش تبلیغ کردند. حتی برای منتقدین هم فرستادند تا نظرشون رو متوجه بشوند. ولی نقدها به شدت منفی بود . از همه چیز بازی انتقاد کرده بودند! بنابراین در آخرین لحظه از انتشار بازی جلوگیری شد. Ocean Software هم توسط Infogrames خریداری شد و بعدشم کلا پرونده این بازی بسته شد.
۱۳- JUSTICE LEAGUE
در سال ۲۰۰۷، «جورج میلر» کارگردان تحسین شده سری فیلم های “مد مکس” داشت برای وارنر فیلم سینمایی “جاستیس لیگ” را میساخت که این فیلم کنسل شد (میتونید تو این مقاله راجع به این فیلم اطلاعات بیشتری کسب کنید). ولی وقتی میلر هنوز داشت روی فیلم کار میکرد ، شرکت Double Helix اعلام کرد که داره بازی جاستیس لیگ را براساس این فیلم و برای کنسول Xbox 360 میسازه. بازی قرار بود یک Brawler سوم شخص سه بعدی باشه. بعد از اینکه خبر کنسل شدن فیلم آقای میلر رسانه ای شد، سازندگان بازی هم سعی کردند تمرکز خودشون رو بذارند روی شخصیت «گرین لنترن» . بنابراین اسم بازی به Green Lantern: A Justice League Game تغییر نمود.
گفته میشه در بازی قرار بود در نقش شخصیت های مختلف گروه جاستیس لیگ فرو برویم و با دشمنانی همچون «مانگول»، «سایبورگ سوپرمن» و «بین» بجنگیم. یه بخش fighting هم بود که شخصیت ها با هم نبرد میکردند. آنطور که من شنیده ام بازی تکمیل شد ولی نمیدونم چرا سازندگانش اون رو کنسل کردند و به جایش بازی Green Lantern: Rise of the Manhunters رو منتشر کردند. میتونید اینجا کلیپی از بازی را تماشا کنید که مربوط به همون بخش مبارزه ای میشه.
۱۲- MARVEL CHAOS
Games EA سال ۲۰۰۵ بازی Marvel Nemesis: Rise of the Imperfects رو ساخت که چندان موفق نبود (میتونید اینجا راجع بهش اطلاعاتی کسب کنید). قرار بود این شرکت ذنباله آن را به نام Marvel Chaos بسازه تا سال ۲۰۰۷ به بازار بیاد. اونم در سبک مبارزه ای بود ولی متاسفانه استودیوی سازنده تعطیل شد و این بازی هم هرگز تکمیل نشد. البته میگن هزینه های زیادی هم براش شده بود. ویدئویی از نبرد بین هالک و کاپیتان آمریکا از این بازی موجوده که دیدن آن قطعا میتواند برایتان جذاب باشد. میتونید اینجا آن را تماشا کنید. فقط توجه داشته باشید که این ویدئو مربوط به زمانی میشود که این بازی تازه در مراحل آغازین ساخت قرار داشت و قطعا محصول نهایی از این بهتر میشد. به نظر من که خیلی بازی جالبی بوده. سعی شده بوده به کمیک های مارول هم ادای احترام بشه . ضمن اینکه خیلی هم سعی داشتن حماسی و epic به نظر بیاد . جالب اینکه محیط بازی کاملا باز و قابل تخریب (destructible) بوده! در هر حال شاید اگر این بازی ساخته میشد میتونست رقیب خوبی برای بازی معرکه Injustice باشه.
۱۱- ۱۰۰ BULLETS
۱۰۰ Bullets نام کمیک تحسین شده ای است که «برایان آزارالو» و «ادواردو ریسو» برای انتشارات “ورتیگو” خلق کردند که جون میده واسه یه بازی اکشن! سال ۲۰۰۳ شرکت Acclaim رایت ساخت بازی از روی این کمیک رو به دست آورد تا برای ایکس باکس و PS2 عرضه اش کنه. داستانش رو هم خود آزارالو نوشت. قرار بود داستان جوری باشه که به بازیبازان نشون بده عواقب اعمالشون میتونه چی باشه. دمویی هم از بازی به نمایش درآمد که مورد توجه منتقدین قرار گرفت و آن را به خاطر گرافیک و افکت های اسلو موشن ستودند. حتی تریلری براش منتشر شد که میتونید اینجا تماشایش کنید. ولی در ماه سپتامبر ۲۰۰۴، شرکت Acclaim اعلام ورشکستگی کرد . این پروژه هم رسما به پایان راه خود رسید. سال ۲۰۰۶ شرکت بازیسازی وارنر اعلام کرد بازی جدیدی براساس ۱۰۰ Bullets میسازه ولی بعدش دیگه خبری نشد.
۱۰- GHOST RIDER
درسته که سال ۲۰۰۷ بازی اختصاصی «گوست رایدر» ساخته شد و در این مقاله هم بهش پرداخته شده، ولی قبل از آن هم در سال ۱۹۹۶ سعی شد بازی این شخصیت ساخته بشه. Crystal Dynamics وقتی رایت ساخت بازی گوست رایدر رو از مارول گرفت، با Neversoft شریک شد تا اون رو برای PS1 عرضه کنه. میگن قرار بوده داستانش براساس کمیک های پرفروش گوست رایدر که دهه ۹۰ میلادی منتشر شدند و «دنی کچ» در آنها گوست رایدر جدید شده بود ، باشه. گیم پلی هم قرار بود شبیه باز یهای معروف Castlevania باشه. ۶ ماه هم روی بازی وقت گذاشته شد ولی آخرش کنسل شد. کلیپی براتون از بازی پیدا کردم که اینجا میتونید آن را ببینید.
۹- X-WOMEN: THE SINISTER VIRUS
بازی هایی که سگا جنسیس در دهه ۹۰ میلادی براساس شخصیت های مارول عرضه کرد با موفقیت خوبی مواجه شدند. بنابراین سگا سعی کرد این بار یک بازی به نام X-Women: The Sinister Virus با محوریت شخصیت های مونث کمیک های X-Men به نام ها ی «استورم»، «جین گری» و «روگ» بسازه تا سال ۱۹۹۷ عرضه بشه. ولی به دلایلی که هرگز فاش نشده بازی کنسل شد. البته بعضی ها میگن اون موقع سگا داشت تمرکز خودش رو میگذاشت روی کنسول جدید خودش به نام Sega Saturn و در نتیجه این بازی دیگه براش مهم نبود. یک دموی جالبی از این بازی موجوده که میتونید اینجا تماشایش کنید.
۸- JUDGE DREDD
«قاضی درد» از قهرمانان کمیک بوکی معروف کشور انگلستان است که دو تا فیلم سینمایی هم از رویش ساخته شده (مثلا سال ۱۹۹۵ «سیلوستر استالونه» نقش این شخصیت رو بازی کرد). ولی قبل از اینکه فیلم های این شخصیت ساخته بشه، شرکت Midway Games سعی کرد در سال ۱۹۹۲ بازیش رو بسازه و جالب اینه که از موتور معروف خودش که باهاش بازی Mortal Kombat II رو ساخته بود، بهره گرفت. اسپرایت ها مثل سری مورتال کامبت، فتو رئالیستیک بودند. جالبه که اگر به عکس زیر که از گیم پلی بازی گرفته شده دقت کنید در پس زمینه خانمی را میبینید که شخصیت Goro را قلاده بسته و داره تو خیابان راه میره!
درسته بازی هرگز تکمیل نشد ولی دموهایی از سه مرحله اولش موجوده که مربوط به کنسول آرکید میشه. سبک بازی هم قرار بود ترکیبی باشه از پلتفرمر و بزن بزن (beat ‘em up). ولی شرکت Midway سال ۱۹۹۳ کنسلش کرد. میگن دو تا دلیل داشته. یکی اینکه محبوبیت این نوع بازیها داشت کم میشد و دیگر اینکه Midway میترسید نا اشنا بودن مخاطبین امریکایی با شخصیت قاضی درد باعث بشه زیاد ازش استقبال نکنند.
میتونید بخش هایی از این بازی را اینجا تماشا کنید.
۷- SPIDER-MAN CLASSIC
سال ۲۰۰۸، شرکت Activison که اون سالها رایت ساخت بازی از روی شخصیت مرد عنکبوتی را بر عهده داشت ، بازی Spider-Man: Web of Shadows را منتشر کرد که توسط استودیو Shaba Games ساخته شده بود و با استقبال نسبتا خوبی هم مواجه شد (برای خواندن نقد این بازی، بروید اینجا). همان موقع این استودیو شروع کرد به ساخت ادامه آن به نام “اسپایدرمن کلاسیک” . قرار بود «ولورین» هم از شخصیت های قابل بازی باشه و شاهد تیم آپی بین او و اسپایدرمن باشیم. ایده اصلی بازی این بود که مبارزاتی داشته باشه که یادآور نبردهای ماندگار اسپایدرمن با دشمنان معروفش در دنیای کمیک باشه. البته چون «ونوم» در Spider-Man: Web of Shadows حضور زیادی داشت، تو این بازی قرار بود حضور نداشته باشه ولی در عوض کارنیج و میستریو بودند. اما سال ۲۰۰۹ Shaba Games ورشکسته شد. ولی با این حال هسته و دیزاین اصلی بازی که حالتی اپیزودیک داشت به نوعی در بازی تحسین شده Spider-Man: Shattered Dimensions که سال ۲۰۱۰ توسط استودیو Beenox عرضه شد، به کار رفت.
۶- SWAMP THING
«موجودی از باتلاق» یا سوامپ ثینگ در دهه ۹۰ میلادی یکی دو تا بازی گمنام داشت که برای نینتندو و Game Boy عرضه شد که اصلا موفق نبودند (در این مقاله راجع بهش توضیح داده شده). ولی نمیدونم چرا Nuvision Entertainment یهو به سرش زد یک بازی سوامپ ثینگ برای کنسول سگا مگا درایو بسازه! چیزی که از دموهای باقی مونده از بازی دیده ایم نشون میده که سوامپ ثینگ میتونسته خودش رو به صورت الوار یا برگ دربیاره! طبق معمول وظیفه داشت از محیط زیست دفاع و محافظت کنه. رسما هیچ وقت دلیلی برای کنسل شدن این بازی اعلام نشده ولی ظاهرا به خاطر عدم موفقیت دو بازی قبلی این شخصیت و همچنین سریال کارتونی سوامپ ثینگ، کنسل شده. براتون کلیپی ازش پیدا کردم، اینجا!
۵- DAREDEVIL: THE MAN WITHOUT FEAR
یکی از بازی های ابرقهرمانی که نیمه کاره رها شد دردویل نام داشت. این بازی قرار بود توسط ۵۰۰۰ Ft Inc. ساخته بشه ولی گفته میشه این بازی مورد دخالت های بیجای سونی قرار گرفت و دیگه ساخته نشد چون قرار بود به طور اختصاصی برای Playstation 2 ساخته بشه. واقعا حیف چون قرار بود از داستان ها برتر دردویل و به خصوص داستان های ماندگار «فرانک میلر» در آن بهره گرفته بشه و شخصیت هایی مثل «الکترا»، «بولزآی»، «کینگ پین» و حتی «پانیشر» در آن باشند!
جالبه که کاور آرت این بازی هم منتشر شد و حتی در لابه لای صفحات کمیک های مارول در آن زمان برایش تبلیغ میشد!!!
جالبه که گفته میشه وقتی گفته شد فیلم دردویل با حضور «بن افلک» ساخته میشه ، این بازی هم گسترده تر شد تا مثل بازی های Grand Theft Auto، حالت open world داشته باشه !!! همه این موارد باعث شد تا سازندگانش اونقدر سردرگم بشن که بلاخره بازی رو کنسل کنند. جالبه که یکی از سیستم های نوآورانه بازی اسمش بوده shadow world که قرار بوده چیزی شبیه به detective vision بتمن تو سری بازی های ارکام باشه! یعنی ببینید این بازی قرار بوده چقدر از دوران خودش جلوتر باشه. در هر حال این شما و این هم ویدئویی از این بازی که هرگز منتشر نشد:
لینک دانلود و تماشا
۴- THE FLASH: THE FASTEST MAN ALIVE
این بازی قرار بود در سال ۲۰۰۹ منتشر بشه. آن موقع هنوز سریال محبوب “فلش” ساخته نشده بود ولی در هر حال استارت ساخت بازی در سال ۲۰۰۸ زده شد . قرار بود شرکت Brash Entertainment این بازی رو به صورت محیط باز یا همان Open World بسازد اما متاسفانه کنسل شد. ویدیویی حدودا ۱۷ دقیقه ای درباره این بازی و گیم پلی آن هست که میتوانید مشاهده کنید.
لینک دانلود و تماشا
در ابتدا این بازی فلش قرار بود در شهر های مختلف سراسر کشور از جمله گاتهام باشه. و گفته میشه که این پروژه بازی فلش از بلند پروازانه ترین پروژه های Brash Entertainment بوده است که بعدا معلوم شد که تمرکز اصلی در شهر Keystone و شهر مرکزی بوده است. و داستان بازی هم که با همکاری «مارو ولفمن» نوشته شده بود ، قرار بوده که حدودا ۱۰ یا ۱۵ فصل باشه که در هر فصل روی یک جنایتکاران و دشمنان معروف فلش تمرکز میشده. در هر فصل کسی به کمک شما می آمد و در یادگیری بازی به شما کمک میکرد. در بازی چالش هایی هم بود که باید با Gorilla Grodd مبارزه کند و با فلش معکوس مسابقه سرعت بدهد. در این بازی ماموریت های جانبی نیز وجود داشت که فلش باید مردم را درشهر مرکزی و شهر کی استون مردم را نجات میدادی و آنها فلش را تشویق میکردند و به افتخار فلش مجسمه ای ساختند که در موزه فلش میرفت. در بازی بخش آنلاینی هم وجود داشت که میشد با انتخاب یکی از شخصیت های سریع مثل فلش ، بچه فلش و فلش معکوس و… را انتخاب و بازی کرد.
کمی هم از گیم پلی بازی براتون بگم: فلش دو نوع سرعت زیاد و متوسط داشت که میتونستید با سرعت زیاد در سطح شهر گشت و گذار کنید و حتی از ساختمان ها با سرعت بالا بروید و از این سو به آن سو بپرید و یا حتی با سرعت عادی راه بروید! و بازی کمبو های بسیار جذاب داشت که بسیار مناسب فلش بود. راستی این بازی قرار بوده است که برای کنسول های ایکس باکس ۳۶۰ ، Wii و ps3 عرضه شود . که باز هم میگم واقعا که حیف شد.
۳- BATMAN: GOTHAM BY GASLIGHT
کمیک معروف Gotham by Gaslight را تمام علاقمندان به بتمن با اون طراحی های بینظیر «مایک مینولا» میشناسند و دوستش دارند. در این داستان که سال ۱۹۸۹ به چاپ رسید بتمن با قاتل سریالی معروف قرن نوزدهم انگلستان یعنی «جک قصاب» (Jack The Ripper) که فاحشه های شهر را به شکل فجیعی به قتل میرساند، مواجه میشود. Day 1 Studios سعی کرد یک بازی براساس این کمیک برای کنسول های PS3 و Xbox 360 بسازه ولی مشکل اینجا بود که ناشرش یعنی THQ نتونست به طور کامل رایت ساخت بازی براساس بتمن رو به دست بیاره. در نتیجه بازی کنسل شد. ولی یک ویدئوی جالب ازش موجوده که حتما توصیه میکنم اینجا ببینیدیش. نوع حرکت شنل بتمن و اون حال و هوای مه گرفته شهر لندن واقعا زیباست. راستی تا یادم نرفته بگم که قراره به زودی دی سی کارتون بلندی براساس داستان GOTHAM BY GASLIGHT بسازه که میتونید تریلرش رو اینجا ببینید.
۲- SUPERMAN: BLUE STEEL
در مجموع باید گفت که متاسفانه سوپرمن شخصیتی است که سابقه چندان درخشانی در عرصه بازی های رایانه ای ندارد (هنوز هم بازی سوپرمن برای کنسول نینتندو ۶۴ یکی از بدترین بازی های تاریخ به حساب میاد!). اما سال ۲۰۰۷ شرکت Brash entertainment و Factor 5 داشتند سعی میکردند یک بازی ماندگار از مرد پولادین محبوب ما بسازند که متاسفانه کنسل شد. در واقع آنها میخواستند بازی بسازند که بازیباز با انجامش واقعا در قالب سوپرمن فرو بره. یعنی قرار بود محیط های بازی open world و کاملا قابل تخریب (destructible ) باشند و مبارزات با غول ها بسیار حماسی باشند و تمام شهر را در برگیرند. در هر حال این بازی قرار بود همزمان با اکران قسمت دوم فیلم ناموفق “بازگشت سوپرمن” ساخته برایان سینگر عرضه بشه ولی چون این فیلم کنسل شد، این بازی هم کنسل شد! شما میتونید ویدئویی از این بازی در لینک زیر تماشا کنید:
لینک دانلود و تماشا
برای دیدن کانسپت آرت های بازی هم حتما بروید اینجا.
۱- THE AVENGERS
از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۱ شرکت استرالیایی THQ روی بازی “انتقام جویان” (Avengers) کار کرد . قرار بود این بازی به مناسبت فیلم زنده انتقام جویان منتشر شود ولی کنسل شد چون THQ با مشکلات بزرگ مالی مواجه گردید.گفته میشه این بازی قرار بود یک اکشن اول شخص باشه و چهار شخصیت قابل بازی داشته باشه: هالک، ایرون من، کاپیتان آمریکا و ثور. ضمنا چند کاراکتر قابل آزاد کردن (unlockable) مثل هاکای و بلک ویدو هم در بازی بود. نکته جالب اینه که داستان بازی توسط نویسنده معروف و برجسته مارول یعنی «برایان مایکل بندیس» نوشته شده بود، کسی که پنج بار جایزه «ایزنر» را برده. گفته میشه بندیس قرار بوده رویداد مشهور “تهاجم مخفی” (Secret Invasion) رو برای بازی اقتباس کنه. یعنی قرار بوده داستان شباهت هایی با فیلم اول اونجرز داشته باشه ولی به جای نژاد بیگانه «چیتاری» از نژاد «اسکرالز» (Skrulls) استفاده بشه.
در هر حال سایت DidYouKnowGaming ویدئویی از گیم پلی و همچنین تاریخچه این بازی منتشر کرده که قبلا هرگز دیده نشده و از شما دعوت میکنیم آن را حتما تماشا کنید:
لینک دانلود و تماشا
اینجا هم میتونید یه سری کانسپت ارت معرکه از این بازی ببینید (توضیه میکنم حتما ببینید چون خیلی زیبا هستند).
مهدی ترابی مهربانی
All rights reserved © Spidey.ir 2017
(هرگونه کپیبرداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذکر منبع و نام نویسنده مجاز میباشد)
مطالب مرتبط:
۱۵ بازی کمیک بوکی که احتمالا نمیدونستید وجود دارند!
۱۰ بازی دی سی که احتمالا نمیدونستید وجود دارند!
۱۰ بازی مارول که احتمالا نمیدونستید وجود دارند!
۱۰ کارتون دی سی که احتمالا نمیدونستید وجود دارند!
۱۰ کارتون مارول که احتمالا نمیدونستید وجود دارند!
۱۵ کارتون کمیک بوکی که احتمالا نمیدونستید وجود دارند!
۱۰ فیلم دی سی که هرگز ساخته نشد
۱۰ فیلم مارول که هرگز ساخته نشد
۱۰ کارتون ابرقهرمانی که هرگز پخش نشدند
۱۵ داستان کمیک بوکی که ناتمام ماندند
این مطلب را به اشتراک بگذارید :
[ad_2]
لینک منبع
[ad_1]
دانلود فیلم ، دانلود سریال ، دانلود انیمیشن و دانلود جدیدترین آهنگ های مجاز ایرانی در زیبا موزیک
روزنامه شهروند – پولاد امین: مصادره از همان ابتدا فیلم پرحاشیهای بوده. فیلمی که به دلیل موضوع ملتهبش درباره یک مامور سابق ساواک از همان نخستین نمایش خود در جشنواره فیلم فجر جنجالی شد و بعد هم اتفاقاتی پشت سر هم به وقوع پیوست که باعث شد نام این فیلم از صدر اخبار و جنجالها دور نشود.
داستان چیست؟
مصادره نخستین فیلم مهران احمدی است. یک کمدی قصهگو که داستانش از دهه ۵۰ آغاز میشود و داستان یک ساواکی با بازی رضا عطاران است که درگیر ماجراهایی میشود و در این ماجراها پای شخصیتهایی به وسط میآید که بیشترشان را میتوان مابهازاهایی از کاراکترهای سیاسی جامعه ایران نامید و همین هم جنگ و جدلهای مطبوعاتی را درباره این فیلم دامن زده است.
مرد حواشی
کارگردان مصادره سابقهاش بیشتر در زمینه بازیگری است و در کارنامهاش بازیهای بسیار موفقی دیده میشود. احمدی که به خاطر یک دوران طولانی همکاری پرثمر با رضا کاهانی همواره در متن حواشی بوده، در چند سال اخیر با گفتهها و رفتارهایش نگاه رسانهها را به خود جلب کرده است. جالب اینکه او با جدایی از رضا کاهانی هم حاشیهساز شد و با سخنانش درباره این کارگردان جنجالی تا مدتهای مدیدی خوراک مناسبی برای رسانههای مخالف فیلمهای کاهانی مهیا کرد.
مهمترین حاشیه
مهمترین حاشیه مهران احمدی اما وقتی به وجود آمد که در سری پنجم پایتخت او از بازی در این سریال خودداری کرد و این باعث شد که رسانهها این خودداری را به حضور موسسه اوج به عنوان این سریال ارتباط دهند. اتفاقی که موجب شد، مهران احمدی همانگونه که برای مخاطبانی خاص شمایل یک قهرمان را داشته باشد، ضد قهرمان عدهای دیگر نیز شده و به عبارت بهتر دشمنانی قسمخورده را در انتظار کارهای آتی خود ببیند. دشمنانی که فیلم مصادره را بهترین فرصت دیدند. چنین شد که مصادره بیش از اینکه بهعنوان یک فیلم سینمایی ارزیابی شود، محلی شد برای تسویه حساب هواداران گروههای سیاسی حاضر در رسانهها؛ بهخصوص که اکران این فیلم همزمان با نمایش دو فیلم مورد حمایت مدیران فرهنگی نظام شد و برای انتقاد از این فیلم چه شرایطی بهتر از این؟
انتقاد مدیر تلویزیون
اوضاع همانطور پیش میرفت و انتقادها در سایه بود. حداقل اینکه انتقاد یکسری از رسانهها در پوشش نقد سینمایی صورت میگرفت. در این بین فیلم مصادره هم راهش را میرفت و فاصله فروشش را با دو فیلم مورد حمایت بیشتر و بیشتر میکرد. تا اینکه یک مدیر فرهنگی ضمن دفاع و حمایت از فیلمهای به وقت شام و لاتاری بدترین حرفها را در مورد مصادره زد. این مدیر تلویزیونی کسی نبود جز محمد سرشار، مدیر شبکه پویا که البته بیش و پیش از سمت سازمانیاش به واسطه پدرش رضا سرشار، نویسنده اصولگرا و گوینده قصه ظهر جمعه در دهههای شصت و هفتاد شناخته میشود.
محمد سرشار در توییتر با عنوان آفرین به ١٠ میلیاردیها، در اظهار نظری مجازی ضمن تمجید از دو فیلم به وقت شام و لاتاری نوشت: خبر خوب اول اردیبهشت ۱۰ میلیاردیشدن دو فیلم راهبردی سینمای ایران، به وقت شام و لاتاری است. در کنار این دو غول فروش، ۳ میلیاردیشدن فیلشاه را هم نباید از یاد برد و البته روسیاهی این ۲۳میلیارد برای مصادره و سازندگانش بماند که به اسم انقلاب هر کثافتی را به خورد مردم دادند. امیدوارم بهزودی تنگه ابوقریب (البته ابوغریب نگارش صحیحتر است) هم از سازمان هنری رسانهای اوج اکران شود و شادی امسالمان در سینما بیشتر گردد.
ماجرای ژنهای خوب
از همان ابتدا پیدا بود گفتههای مدیر شبکه پویا بیپاسخ نمیتواند بماند. وقتی محمد سرشار با انتشار یادداشتی به تعریف و تمجید از دو فیلم به وقت شام و لاتاری پرداخت و به تندی از مصادره، پرفروشترین فیلم اکران نوروز، انتقاد کرد و نوشت عوامل این فیلم هر … را به اسم انقلاب به خورد مردم دادهاند، آشکار بود سازندگان مصادره این اظهارنظر تند و دور از قواعد انتقاد هنری را بیپاسخ نخواهند گذاشت.
این اتفاق هم خیلی زود رخ داد تا پس از پسر جناب سرشار، محمدحسین قاسمی، تهیهکننده مصادره نیز یکی دو روز بدل به تیتر رسانهها شود. محمدحسین قاسمی در یادداشتش که بخش غالب آن انتقاد از ادبیات مدیر شبکه کودک بود، نوشت: احساس میکنم کلام شما در رابطه با فیلم مصادره ناشی از عداوت ناشی از جهل نشأت گرفته از سیاست است که البته از ژنهای خوبی چون شما شاید بعید نباشد. این تهیهکننده در ادامه تأکید کرد: از این که بگذریم، برای کودکانی نگرانم که قرار است شما بهعنوان مدیر فرهنگی تربیتشان کنید؛ وای به حال کودکی که از طفولیت یاد بگیرد به چیزی که تفکرش نمیپسندد به راحتی توهین کند و در بزرگسالی چه و چه دست بگیرد و بتازد. قاسمی در پایان نوشت: ما عکس حضرتعالی، از فروش همه فیلمها در سینمای جمهوری اسلامی ایران خوشحال میشویم هرچند تولید و تبلیغات برخی از آنها خارج از توان بخش خصوصی هم باشد و نیز به تولید ملی معتقدیم و آن را فرصتی مغتنم برای همه مردم ایران میدانیم.
پایان
سرشار فعلا دنباله این داستان را مسکوت گذاشته و هنوز پاسخی به ادعاهای قاسمی نداده است؛ معلوم نیست در روزهای آتی هم این سکوت ادامه خواهد داشت یا نه. به هر حال مصادره نشان داده توانایی آتشافروزی در فضای مجازی و رسانهها را دارد.
[ad_2]
لینک منبع
[ad_1]
دانلود فیلم ، دانلود سریال ، دانلود انیمیشن و دانلود جدیدترین آهنگ های مجاز ایرانی در زیبا موزیک
برترین ها – احسان درخشنده:
شناسنامهی اثر
نام اصلی: Treasure Nest
کشور تولیدکننده: آمریکا
مرکز تولیدکننده: اِماِفاِی کامپیوتر آرتس (MFA Computer Arts)
کارگردان: مایک بوربیو (Mike Bourbeau) / مِنگ چوِن تیِن (Meng Chwen Tien) / الیسون باتکین (Allison Botkin)
سال تولید: ۲۰۱۴ میلادی
مدت زمان: ۵ دقیقه
ژانر: ماجرایی
خلاصه داستان
شخصیت اصلی انیمیشن کوتاه «آشیانهی گنج»، موجودی آبی رنگ و عجیب است که ظاهرش بیشتر به گربهسانان میماند. او نقشهای در اختیار دارد که در ظاهر نقشهی یک گنج است. طبق دستورالعمل نقشه، نوعی پرندهی کمیابِ زرد رنگ باید به جایی مُعَیَن انتقال یابد تا دسترسی به گنج مُیَسَر گردد. موجود آبی تلاش خود را برای دستیابی به گنج آغاز میکند اما…
جوایز و افتخارات شاخص
– کسب جایزه از «جشنوارهی فیلم ساناِسکرین» (Sunscreen Film Festival) در بخش «بهترین اثر انیمیشنی» / سال ۲۰۱۴ میلادی
– کسب جایزه از مراسم «جوایز فیلم لس آنجلس» (Los Angeles Movie Awards) در بخش «بهترین انیمیشن» / سال ۲۰۱۴ میلادی
– کسب جایزه از «جشنوارهی بینالمللی تصاویر متحرک هالیوود» (Hollywood International Moving Pictures Film Festival) در بخش «بهترین انیمیشن دانشجویی» / سال ۲۰۱۶ میلادی
دربارهی اثر
وسوسه و طمع انسان برای یافتن گنج، از موضوعات همواره جذابیست که به کَرّات مورد استفادهی نویسندگان، فیلمسازان، انیمیشنسازان و سایر هنرمندان قرار گرفته است. انگیزهی دستیابی به پول و ثروت فراوان، آن هم به طور یک شَبه و یکباره، انگیزهای است که به سختی میتوان در مقابل آن مقاومت کرد. با این حال، فرجامی که معمولاً برای جویندگان گنج ترسیم شده است، چیزی جز شکست و ناکامی نیست. در مواردی هم که جویندگان موفق به یافتن گنج مورد نظر خود شدهاند، غالباً به قدری سختی، خسارت و زیان دیدهاند (چه مادی و چه معنوی) که شاید اگر دوباره به روزِ اولِ جستجو باز گردند، به طور کل بیخیال یافتن گنج شوند.
توضیحات بالا را ذکر کردیم تا بگوییم انیمیشن کوتاه «آشیانهی گنج» نیز موضوع «گنجیابی» را دستمایهی آفرینش داستان خود قرار داده است؛ البته این بار خبری از هیچ انسانی نیست و موجودی خیالی و فانتزی جویندهی گنج است؛ موجودی آبی رنگ که ظاهرش شبیه به گربهسانان است ولی شاخهای روی سرش به ما میفهماند که این جانور، اساساً یک موجود تخیلی و غیرواقعی است.
نقش مکمل موجود آبی، یک موجود زرد رنگ است. او نیز ظاهری عجیب و غریب دارد؛ بسیار شبیه به پرندگان است ولی چنانچه در شکل و شمایل او دقیق شوید، در مییابید که هیچ بالی ندارد و به جای دو بال، از دو دست برخوردار است. موجود زرد، علیرغم ظاهر مظلوم و دوستداشتنیاش، یک عادت بسیار بد و اعصاب خُردکن دارد؛ او مدام از خود صدا ایجاد میکند؛ فرقی ندارد که خواب باشد یا بیدار، او مثل یک ماشین همیشه فعال، دائماً در حال تولید اصوات گوناگون از خود است. قضیه وقتی جالبتر میشود که بدانیم، موجود آبی برای رسیدن به گنج خود، باید در یک مسیر طولانی با این موجود مُخِلِ اعصاب همسفر باشد و او را به سلامت به مقصد برساند.
همانطور که به اختصار بیان شد، انیمیشن «آشیانهی گنج»، از لحاظ سوژه، اثری جالب و مفرح است. با این که مبنایِ اصلیِ کار یک ایدهی کلیشهای است ولی پردازش مناسب داستان سبب میشود تا مخاطب، تا انتهای انیمیشن با دو شخصیت بامزهی ماجرا همراه شود. خوشبختانه، پایان داستان نیز جذاب و قابل قبول از کار در آمده است. انتهای غیرمنتظرهی داستان، مخاطب را راضی نگه میدارد و به او این احساس را منتقل نمیکند که وقتش با دیدن این انیمیشن هدر رفته است (کَما اینکه خودِ انیمیشن هم زمانی کوتاه دارد و فقط حدود ۵ دقیقه به طول میانجامد).
از لحاظ گرافیکی نیز انیمیشن «آشیانهی گنج» اثری قابل قبول است. سبک خاص تصویرگری و تصویرسازی، از ویژگیهای منحصر به فرد این اثر است؛ سبکی که مشابهِ آن را احتمالاً کمتر دیدهاید. چنانچه به بافتهای به کار رفته در صورتِ موجود آبی با دقت بنگرید (به خصوص در مواقعی که صورت در نمای بسته نشان داده میشود)، متوجه میشوید که زمان زیادی صرف پردازش جزییات گرافیکی شده است. سایر بافتهای گرافیکی نیز ساختار و حالات خاص خود را دارند و احساس تماشای یک اثر بدیع و خلاقانه را به بینندهی آگاه و آشنا به عرصهی انیمیشن منتقل میکنند. استفاده از رنگهای زنده و باطراوت، فضاسازیهای اِنتزاعی و جذاب، و انتخاب نماهای سینمایی برای روایت داستان، از دیگر ویژگیهای «آشیانهی گنج» است.
علاوه بر جنبههای گرافیکی و بصری، از لحاظ صداگذاری نیز میتوان به انیمیشن معرفی شده در این بخش نمرهی قبولی داد. صدایِ موجودِ زرد رنگ بسیار بامزه کار شده است؛ صداهای محیطی، متناسب و به اندازه هستند؛ موسیقیِ اثر نیز با آن که چندان به خاطرماندنی نیست، ولی در حد یک انیمیشن کوتاه، مناسب و ایدهآل جلوه میکند. روی هم رفته، نمیتوان ایراد خاصی به صداگذاری اثر وارد کرد.
در پایان باید خاطر نشان کرد که انیمیشن «آشیانهی گنج» در جشنوارههای بینالمللی هم حضوری درخشان داشته است. علاوه بر سه جایزهای که در ابتدای مطلب به آنها اشاره شد، این اثر موفق به کسب جوایز و افتخارات متعدد از مراسم و جشنوارههای گوناگون شده است. همهی اینها میتواند مؤید این باشد که با اثری قوی و دوستداشتنی مواجه هستیم. نظر شما چیست؟
پینوشت: حتماً انیمیشن را تا پایانِ تیتراژِ انتهایی دنبال کنید. پس از تیتراژ، فرجام پرندهی زرد به تصویر کشیده شده است.
در صورت پخش نشدن ویدئو بر روی لینک زیر کلیک کنید
[ad_2]
لینک منبع
[ad_1]
دانلود فیلم ، دانلود سریال ، دانلود انیمیشن و دانلود جدیدترین آهنگ های مجاز ایرانی در زیبا موزیک
ویژه نامه بی قانون – نیوشا مزیدآبادی: علیرضا قربانی برخلاف دیگر خوانندگان امروز موسیقی ایران از همان ابتدای فعالیت هنری اش تا به امروز مسیر مشخصی را پیش گرفته که اگرچه گاهی ممکن است در ورطه تکرار بیفتد اما نشان داده که می کوشد تا جانی دوباره بر هنر آوازی اش ببخشد. او امروز در آستانه بیستمین سال فعالیتش دیگر نه فقط یک خواننده موسیقی ایرانی بلکه راوی موسیقی سرزمینی است که به مدد فستیوال های هنری جهان شمول شده و خواهان و طرفداران خودش را دارد.
علیرضا قربانی با آنکه در تلاش است تا موسیقی ایران زمین را به مردم دنیا معرفی کند اما همچنان در آثاری که در ایران منتشر می شود به موسیقی آوازی اهمیت ویژه ای می دهد؛ موسیقی ای که در روزگاران اکنون کمرنگ شده و جای خود را به آثار شتاب زده و کم محتوا داده است. با قربانی درباره آلبوم اخیرش «فروغ» به گفت و گو نشسته ایم و در ادامه مسیر امروزی موسیقی ایران و تاثیر مخاطب و بازار آن را مورد واکاوی قرار داده ایم.
امسال شما آلبومی را با عنوان «فروغ» منتشر کردید که در جشنواره موسیقی فجر نیز برگزیده شد. بد نیست از همین آلبوم بحث را شروع کنیم. شما از آن دست خواننده هایی هستید که شعر زیاد می خوانید و آشنایی خوبی هم با ادبیات ایران دارید. چطور شد که سراغ اشعار فروغ فرخزاد رفتید؟
این علاقه شخصی من بود. اگرچه من هم مثل خیلی های دیگر در دوران نوجوانی شعر بعضی شاعران مثل فروغ یا احمد شاملو را خوب درک نمی کردم اما همیشه ارتباط خوبی با آنها برقرار می کردم. خاطرم هست در آن دوران در فهم بعضی اشعار گیر می کردم ولی در عین حال می دانستم که اشعار آنها نسبت به شاعران کلاسیک زبان متفاوت و امروزی تری دارد. شعر فروغ فرخزاد هم برای من همین حس را داشت. اما از زمانی که فهمم نسبت به مطالب تغییر کرد مدام اشعار فروغ فرخزاد و کتاب های صادق هدایت را در خلوتم می خواندم. هرچند هر دو آنها برایم فضایی شبیه به هم داشتند و محتوای شان خاکستری بود اما می فهمیدم که جنس این آثار با آثار هم دوره های خودشان متفاوت است.
این تفاوت من را کنجکاوِ نوع نگاه این افراد به زندگی، آدم ها و شرایط اجتماعی کرد. از طرفی چون در چارچوب و قالب خاصی نبودند به نظرم بی پرواتر، شوریده تر و شیداتر می رسیدند. این شوق همراه من بود تا زمانی که سنم بیشتر شد و مفهوم زن را به عنوان یک جنس ارزشمند فهمیدم. به نظرم مردها هرچه سن و سال شان بالاتر می رود مفهوم زن را بهتر درک می کنند. همیشه دلم می خواست به عنوان یک مرد دارای دینی به جایگاه زن داشته باشم؛ ضمن اینکه علاقه شخصی من به اینکه می دیدم فروغ فرخزاد در زندگی شخصی و هنری اش، چارچوب ها و ساختارهای اجتماعی را می شکند تا خودِ مستقل را شکل دهد. من را بیشتر ترغیب می کرد.
خاطرم هست یک روز در پاریس داشتم این شعر را، «مرگ من روزی فراخواهدرسید/ در بهاری روشن از امواج نور/…» می خواندم که به سامان صمیمی گفتم یکی از اشعاری که همیشه دلم می خواسته روی آن کار شود، این است. کما اینکه تا امروز خیلی از شعرهایی که اجرا کرده ام، خودم به آهنگسازان پیشنهاد داده ام. به هر حال مرگ هر انسانی در یک فصلی سر می رسد اما آنچه مهم است در ادامه می آید این است که می گوید: «بی تو دور از ضربه های قلب من/ می پوسد آنحا زیر خاک…». من برای تاکید بیشتر این قسمت را چهار بار تکرار کرده ام. به هر حال کلیت کار بر مبنای احساسات، عواطف و علایق من بود و با وجود آنکه فقط دو قطعه آلبوم از اشعار فروغ است، اسم کل اثر را «فروغ» گذاشتیم؛ هم برای آنکه فروغ فرخزاد همیشه جاویدان است و هم به دلیل مفهوم فروغ که به معنی روشنایی و نور است.
فارغ از علاقه مندی شما به شعر در موسیقی ایرانی بحث تلفیق شعر و موسیقی نیز مهم است. مثلا بعضی از آثار درخشان مهدی اخوان ثالث یا شاعران دیگر وجود دارد که تلفیق آنها با موسیقی خروجی خوبی در پی نداشته است. در انتخاب اشعار تا چه حد آهنگساز را شریک می کنید؟
من این موضوع را به دلیل وزن و ریتم اشعار می پذیرم. ملاک انتخاب یک شعر برای اینکه آن را به آهنگسازی پیشنهاد کنم یا خودم روی آن ملودی بگذارم، تعلق خاطر مند به آن از منظر وزن، ریتم و شکل کلی آن است. چون شعر مفهومی را بیان می کند که آن مفهوم برای من از هر چیز دیگری مهم تر است؛ حالا این مفهوم می تواند عشق و حماسه باشد یا درد و پند اجتماعی.
بحث دوم این است که چقدر این اشعار به جهت ملودی پردازی قابلیت تلفیق با موسیقی را دارند. ممکن است یک ملودی خوب باشد اما به جهت ساختار موسیقایی مجبور شویم هجاهای آن را بشکنیم. بعضی از آهنگسازان نشان داده اند که با هر شکل و قالبی از کلام می توانند کار کنند اما بعضی قالب های متداول تری را ترجیح می دهند. من اغلب سلیقه یک آهنگساز را می دانم که اگر روی فلان شعر کار کنیم، بد نیست. در بسیاری موارد هم از آنجا که بعضی آهنگسازان می دانند من به ادبیات ایران علاقه مند هستم، از من می خواهند که اگر شعر خاصی مد نظرم هست آن را پیشنهاد دهم.
در آثار اخیر شما چه در «فروغ» و چه در «دخت پری وار» و «خزان» یکی از مهم ترین نکات این است که آواز کلاسیک به معنای مفصل و کامل آن هنوز هم مورد توجه شما قرار دارد. این درحالی است که حتی بسیاری از داعیه داران موسیقی ایرانی در اجرای آوازها (هم در کنسرت و هم در آلبوم صوتی) به چند بیت کوتاه بسنده می کنند. اما شما در همین «فروغ» به عنوان آخرین کارتان سه آواز افشار، بیات ترک و دیلمان داشتید. این طور به نظر می آید که علیرضا قربانی با وجود سلیقه مخاطبان امروزی هنوز هم به اجرای آواز اصرار دارد…
تحلیل رفتن آواز چه در حوزه بداهه نوازی و چه در زمینه نوازندگی را نمی توان کتمان کرد و به راحتی هم قابل درک است. وقتی یک عنصر ارزشمند که بخش اعظمی از موسیقی ایران است، نادیده گرفته می شود هر کس که به آن دلبستگی داشته باشد، احساس وظیفه می کند. من و بسیاری از همنسلان من از آنجا که براساس مکاتب آوازی رشد کرده و دلبستگی زیادی به این موسیقی داریم، در مورد آن احساس وظیفه می کنیم. آواز بخش مهمی از هویت هنری ما است. مگر اینکه خواننده ای بگوید دلبستگی چندانی به آوازخواندن یا بداهه نوازی ندارد. تعداد کسانی که امروزه به صورت جدی، خوب و درست آواز می خوانند بسیار اندک است. ما خواننده هایی داریم که آواز را خوب می شناسند و با ظرایف آن به صورت نسبتی آشنا هستند. آواز خوب دو وجه دارد. نخست اینکه درست اجرا شود و دیگر اینکه پتانسیل صدایی خوبی هم داشته باشی.
منظورم از درست اجرا شدن این است که هم تلفیق شعر و ملودی و ردیف درست باشد و هم به جهت تکنیکی قابل قبول باشد. ممکن است یک نفر ظرایف ردیف را خوب بشناسد و جزییات تکنیکی آن را بداند اما اگر صدای خوبی نداشته باشد که مخاطب را (اعم از خاص و عام) به خود جذب کند اثرگذاری کافی را ندارد. نمونه این خواننده ها بسیار است که در نهایت هم می توانند یک معلم موسیقی خوب باشند. عکس این قضیه هم صادق است. برخی صداها در قرائت قرآن آدم را (بدون آنکه متوجه تمام مفهومش شود) مسحور می کند. این تاثیر یک صدای خوب است در صورتی که یکی از دردهای جامعه امروز ما این است که در هر ژانری از موسیقی داشتن صدای خوش که اولین ملاک خواندن است، از بین رفته است.
دلیل اصلی این اتفاق را در چه می بینید و فکر می کنید تا چه حد سلیقه مخاطب و بازار بر آن تاثیر گذاشته است؟
وجه اول آن کمرنگ شدن هویت های فرهنگ ی است. در گذشته نه چنداندور که مردم براساس هویت های واقعی خودشان زندگی می کردند، هر چیز برای خود ملاکی داشت. اگر کسی را زیبا می دانستند به جزییات ظاهری او توجه داشتند در صورتی که الان معنای همه این تعاریف از بین رفته است. مثل کسی که اسمش زلفعلی است اما هیچ مویی ندارد. در جهان امروز تا حد زیادی هویت ها و ملاک های اصلی هویتی از بین رفته است چون بازار به دنبال عناصر کاذب رفته و بسیاری از قواعد را همین بازار تعیین می کند. دیگر صدا و درست خواندن ملاک نیست بلکه این مهم است چه کسی از مواهب دنیوی مثل پول، تبلیغات، رانت و پشتوانه های فامیلی برخوردار است.
این موارد در معروف شدن یک نفر تاثیر می گذارد چنان که نمونه های آن هم بسیار است. از سوی دیگر شرایط اجتماعی هم بی تاثیر نیست. پیش تر بالای سر هر کاری یک متخصص ایستاده بود و آن را مدیریت می کرد. شما به برنامه «گلها» توجه کنید! چه کسانی آن را هدایت می کردند؟ چه هنرمندانی در آن اجرا داشتند؟ چه شاعرانی برای این برنامه شعر می سرودند؟ کسانی که امروزه همه شان در زمره افسانه های موسیقی ایرانی به شمار می روند. چنین افرادی بودند که اجازه نمی دادند یک نفر که بلد نبود بنوازد یا بخواند، در گلها شرکت کند.
من معتقدم یک هنرمند در کنار کار هنری ای که انجام می دهد باید پرونده هنری خوبی هم داشته باشد. شما در نظر بگیرید نوازنده ای مثل همایون خرم از بیست سالگی در برنامه «برگ سبز» از مجموعه گلها ساز زده بود. در بین شاعران هم همین طور است؛ بیژن ترقی، معینی کرمانشاهی و… اما دنیای امروز این طور نیست. آدم ها به راحتی گروه های خودشان را تشکیل می دهند بدون آنکه شعر و موسیقی را در دست بشناسند. هیچ معیار و ملاکی هم برای ارزشگذاری وجود ندارد.
و آثارشان هم خیلی زود مصرف شده و از بین می رود…
بله و به راحتی از بین می روند و افراد دیگر به جای آنها می آیند. این آسیبی جدی است. که به هویت فرهنگی- هنری جامعه وارد می شود. ضمن اینکه یادمان می رود همین موسیقی های مصرفی مثل فست فود که در طولانی مدت بدن را دچار عارضه می کند، حساسیت گوش مردم و سلیقه شنیداری آنها را از بین می برند. بزرگان ما همیشه ما را پند داده اند که همنشین خوب داشته باشیم در صورتی که یادمان می رود گوش ما هم اگر با موسقی بد عجین شده باشد، در رفتار ما اثر منفی می گذارد.
خوشحالم که بحث به اینجا رسید. امروزه موضوع نوآوری و خلاقیت بحث داغ موسیقی ایران است. شما چه از زمانی که با ارکستر ملی کارتان را آغاز کردید و چه بعدتر که با فردی خلعتبری در سریال های «شب دهم» و «مدار صفر درجه» کار کردید. مسیر نوآورانه ای را در اجرای موسیقی آوازی و تصنیف خوانی پیش گرفتید که خیلی ها سعی کردند آن را دنبال کنند. در آلبوم «فروغ»، «دخت پری وار» یا «حریق خزان» هم همین شیوه آهنگسازی و آواز با اندکی تغییر اجرا شده است. بااینکه این روش روزگاری نوآورانه به شمار می رفت اما امروزه به نظر می رسد به تکرار افتاده است. فکر می کنید این شیوه و نگاه آهنگسازی تا چه حد قابلیت ادامه یافتن دارد؟
پرسش دشواری است و منوط به شرح جزییات مختلفی از منظر آهنگسازی و آواز می شود اما من سعی می کنم برداشت شخصی ام را بر مبنای تجربیات که در این سال ها داشته ام، برای شما بازگو کنم. اساس نوآوری زاییده دانش، معرفت و اشراف کامل بر سنت ها و آموزه های قبلی است که پیش از این اکتساب شده است. کسی که می خواهد نوآوری کند باید همه آنچه پیش از او وجود داشته را بارها و بارها اجرا کرده باشد تا به مرحله اجتهاد در هنر برسد و دست به نوآوری بزند. امروزه مسیر نوآوری اشتباه است و کاملا طریق برعکسی را طی می کند؛
کسانی که نوآوری می کنند اول استاد می شوند بعد آموزش می بینند در حالی که نوآوری به مراتب از کسب آموزه های قبلی و تکرار آنها کار دشوارتری است. چون در اصل مرحله ای است که خودت باید در آموخته هایت به اجتهاد رسیده باشی و آنگاه گامی را که قبلا نبوده، طی کنی. این موضوع می تواند باعث ضربه زدن به اصل آن چیزی شود که قبلا بوده یعنی قابلیت آن را دارد که هویت هنری همان فرد را هم زیر سوال ببرد. به همین دلیل فکر می کنم امروز ه نباید الزاما در موسیقی ایرانی به دنبال نوآوری باشیم چون آنچه که از پیش داشته ایم هنوز توسط نسل امروز خوب اجرا و ارایه نشده است.
اساسی ترین مشکل امروز ما این است که موسیقی ردیف دستگاهی (چه به صورت تک صدایی و چه به صورت پلی فونیک) نه در آنسامبل موسیقی ایرانی و نه در آنسامبل های ارکسترال به خوبی اجرا نشده است. سال های سال است که ما موسیقی خیلی خوبی نمی شنویم. سال هاست که آنسامبل سازهای ایرانی ما آثاری مثل آثار «چاووش» و دو گروه «عارف» و «شیدا» اجرا نکرده اند. وقتی در موسیقی سال های ۵۸ تا ۶۵ دقیق می شویم کارهای زیبا و درخشانی را می شنویم که تا امروز هم تاثیرگذار بوده اند، اما انگاری از ۶۵ به بعد از آن کیفیت فاصله گرفته ایم و آثار ضعیف تری ارایه شده اند. بر این اساس دیگر چه توقعی برای نوآوری باقی می ماند؟
نوآوری زمانی رخ می دهد که این پله ها، سلسله وار و نسل به نسل طی شود تا هنرمند با استحکام قدم بردارد و ماحصل کارش افزودن تکنیک و دانش، معرفت و نگاه تازه شود. آن وقت است که می توانیم بگوییم حرکت نویی رخ داده است. موسیقی امروز ما در بحث آموزش به شدت ضعف دارد در صورتی که همین آموزش است که می تواند افراد نابغه را پروش دهد. وقتی کسی براساس تجربیات شخصی خودش پیش می رود در سرعت یادگیری اش تاثیر می گذارد چون استادی نداشت که بتواند از ماحصل تجربه های او کسب دانش کند و بعد هم خودش چیزی به آن بیفزاید. وقتی یک نفر بی آنکه آموزش ببیند، استاد می شود مسیر متفرقه ای را به وجود می آورد که باعث تشتت عجیب و غرب آرا می شود که حاصل آن فقط سردرگمی است. مشکل اساسی جوانان امروز ما این است که معلم ندیده اند.
از طرفی هم آن قدر استعداد ندارند که اگر معلم ندیده باشند. خروجی کارشان خوب باشد. چون به هر حال در تاریخ موسیقی ایران و دیگر نقاط جهان هنرمندانی را هم داریم که به شکل خودآموز موسیقی را دنبال کرده اند…
کسانی که شما به آنها اشاره می کنید در تمام دنیا تعداد اندکی هستند که به آنها نابغه می گویند اما قرار نیست همه به صورت طبیعی اینگونه باشند. پروسه آموزش موسیقی بعد از انقلاب معضل اساسی ما بوده چنان که نسل بعدی نتوانسته به سرانجام خوبی برسد. درست مثل موضوع جهانی شدن. در این زمینه هم نمی توانیم به نقاط خوبی دست پیدا کنیم چون اصل آن آشفته و خراب است. من سوالم این است؛ در جامعه ای که هنوز ساز را در تلویزیون نشان نمی دهند مگر می شود به جهانی شدن فکر کرد؟ نوآوری هم همین طور است. جریان هنر باید به صورت نهادینه در جامعه وجود داشته باشد.
جامعه امروز ما این طور نیست و آثاری که ارایه می شوند براساس کارهای شخصی یک آرتیست و شرایط بازار شکل می گیرند. این بازار است که می گوید هرچه کار سطحی تر باشد، جذاب تر است. اگر دقت کنید متوجه می شوید که کنسرت های امروزی بیشتر شبیه به عروسی است؛ خصوصا در حوزه پاپ. به نظر شما در این اجراها چقدر جنبه موسیقایی کار یا بعد هنری آن رعایت می شود؟ اصلا انگار هرچه اجراها به عروسی بیشتر شبیه باشند، آدم های بیشتری هم آنها را دوست دارند. در زمینه فیلم هم وضعیت به همین منوال است. اصولا انگار این جریان هنری است که رو به اضمحلال می رود.
با این تفاسیر و با توجه به تاثیری که رسانه ها در خلط مباحث هنری به وجود آورده اند. چقدر فکر می کنید آن چیزی که امروزه ارایه می شود، نوآورانه و برمبنای خلاقیت است؟
نمی شود قضاوت کرد. نوآوری اگر توسط کسانی که همه مراحل آموزش را طی کرده اند و با بلوغ فکری، تکنیکی و معرفتی به کمال رسیده اند، صورت گیرد می تواند خروجی خوبی داشته باشد. اگر یک هنرمند در مسیرهای مختلف موسیقی نشان دهد که زمان معینی را برای طی کردن مراحل هنری سپری کرده و پرونده مشخصی دارد، می تواند در نهایت اثرگذار باشد. هیچ چیز در مورد یک هنرمند مهم تر از پرونده کاری اش نیست. کسانی مثل شهناز، کسایی، شجریان و بنان پرونده هنری ای دارند که شامل آثار بی شمار آنها می شود. اما الان عده ای که سابقه کاری شان بیش از دو سال نیست، دم از نوآوری و چه و چه می زنند و باید بگویم بدون این پشتوانه بعید است که بتوان کار خارق العاده ای انجام داد. نوآوری باید قواعد خاص خودش را داشته باشد و مسیر خودش را طی کند.
به عنوان کسی که نزدیک به ۲۰ سال است در زمینه موسیقی ایرانی فعالیت داشته است فکر می کنید تا چه حد این شرایط بازار روی کار شما هم تاثیر گذاشته است؟ چون به هر حال چنان که خود شما هم به آن اشاره کردید به نظر می رسد جریانی که امروز بر موسیقی حکمرانی می کند جریانی است گزیرناپذیر.
اگر بگویم تاثیری نمی گذارد اغراق است. اما به هر حال رسالت و وظیفه ای هم وجود دارد که فقط و فقط به نوع نگاه و کاراکتر هنری یک هنرمند وابسته است. همین کاراکتر است که مشخص می کند او چقدر به بازار تن می دهد مثل خیلی مسائل شخصی دیگر. ممکن است در مسیر کاری یک هنرمند بسیاری پیشنهادات به او شود اما این خود اوست که تصمیم می گیرد آن را انجام دهد یا نه. من هم نگاهم این گونه است و امیدوارم که بتوانم در مقابل این سیل و فشاری که از سوی بازار به هنرمندان تحمیل می شود، ایستادگی کنم و آن چه را که وظیفه من نسبت به موسیقی است به سرانجام برسانم.
البته که کار بسیار سختی است. اگر شما نخواهید همسو با بازار باشید و خواسته های آن را رعایت کنید در بسیاری موارد ضربه می خورید. این ضربه باعث ندیده شدن کار هنرمند و مسائل اقتصادی جانبی آن می شود. ولی زمانه ثابت کرده کسانی که کار خودشان را خوب بلد هستند و با اعتقاد و ایمان آن را دنبال می کنند به سرانجام خوبی می رسند. به عقیده من اعتقاد و ایمان دو بحث جدا از هم هستند. وقتی اعتقاد دارید کاری که می کنید درست است یک گام برداشته اید اما وقتی به آن کار ایمان دارید قطعا آن را اجرایی می کنید. در این صورت است که کارتان نتیجه می دهد. ممکن است این نتیجه به تغییر خیلی ها مسائل اقتصادی باشد ولی در نهایت اثر خودش را در جامعه می گذارد.
در موسیقی امروز ایران مهم ترین جنبه ای که کمرنگ شده است جواب آواز است. چنان که در آثار خود شما هم با آنکه چند قطعه آوازی وجود دارد اما این آوازها یا روی یک پد ریتمیک اجرا شده اند یا روی یک فضای آمبیانت. از طرف دیگر قطعات پرسرعت که بیشتر تکنیک نوازنده در نواختن ساز و خواننده در اجرای آواز را نشان می دهد. جای ساز و آواز را گرفته است. اصلا انگار نگاه بازار و تقاضای مخاطب اینچنین حکم می کند که هرچه نوازنده ها تندتر بنوازند. اثر فروش بیشتری دارد. در صورتی که سرعت فقط یکی از المان های تکنیکی است. در همین اثر «فروغ» هم یک قطعه اینچنینی وجود دارد. آیا علیرضا قربانی هم برای از دست ندادن مخاطب تصمیم گرفته شیوه دیگر را پیش بگیرد؟
در آلبوم «فروغ» فقط همان یک قطعه است. شما آواز دیلمان یا قطعه «شهره شهر» یا «فروغ را شنیده اید. همه این قطعات ریتم کندی دارند. اتفاقا اعتراض داشتیم که چرا این قطعات تا این حد کند هستند و هیچ ریتمی ندارند. ما با کارمان داریم به همین شیوه آهنگسازی پرتحرک اعتراض می کنیم ولی فقط همین یک قطعه را در آلبوم گنجاندیم تا با موج انتقادات مقابله کنیم. اما واقعیت این است که شما همواره در نوع نگاه به موسیقی و آواز متمایز از جریان روز رفتار کرده اید. نه سالی ۱۰ آلبوم موسیقی منتشر می کنید و نه مثل دیگران فقط و فقط در اوج و آن هم با ریتم های نامتعارف آواز می خوانید. ولی به هر حال این قطعه چنین تلقی ای را پیش می آورد که شما هم دارید به مسیر روز موسیقی تن می دهید.
هر چند در این میان نمی توان نگاه سامان صمیمی را به عنوان آهنگساز نادیده گرفت. چنان که در تیتراژ فیلم «چهارراه استانبول» هم همین شیوه لحاظ شده است. من به این کار اصرار داشتم چون باید در سه دقیقه مطلبی را به مخاطب ارایه می کردم. موسقی فیلم اقتضائات خاص خودش را دارد و شما می توانید با سازهای غیرمتعارف و سمپل های الکترونیک هم آواز بخوانید اما در نهایت موسیقی فیلم باید در خدمت خودِ فیلم باشد. ولی یادتان نرود که جامعه جهانی به سمت سرعت پیش رفته است. نمی توان مردم را از این مسیر برگرداند. تنها می توان با نگاه متفاوت تا حدی از این سرعت کاست و نهیب دوستانه ای زد که فلانی با این عجله قرار است به کجا بروی؟
کمی نفس بکش. استراحت کن. اینکه همه در سرعت هستند، دلیل خوبی نیست. نباید آنقدر به نگاه و رفتار و روابط سرعت بخشید. اگر توجه کنید دنیا به سمت قطعات زیر چهار دقیقه ای رفته است و ما نمی توانیم بگوییم از این دنیا جدا زندگی می کنیم. به هر حال هر نگاه متفاوتی باعث می شود مخاطبان خود را از دست بدهید. بنابراین باید تعادلی بین این دو نگاه به وجود آورد. نکته دوم اینکه در آلبوم «فروغ» من مطمئن بودم که این نقد از سوی علاقه مندان مطرح خواهدشد که در این آلبوم هیچ قطعه ای ریتم ندارد. در بسیاری قطعات، ما حتی سازهای کوبه ای هم نداریم و پیتزیکاتوهای سازهای زهی نقش ریتمیک را ایفا می کند. فقط همان یک قطعه که به آن اشاره کردید با ریتم است در صورتی که در کل آلبوم سه آواز مفصل داریم.
اگر بخواهیم عافیت طلبانه نگاه کنیم باید بگویم این آوازها بخشی از مخاطبان را به جهت سرعت و کج سلیقگی هایی که به سبب تمپوی بالا و ارکستراسیون های نامتعارف به وجود آمده، از ما می گیرد. ولی باز این بخشی از همان رسالت موسیقایی است که پیش تر به آن اشاره کردم. از طرفی هم مجبوریم سلیقه مخاطب را در نظر بگیریم ولی با نگاه و مدیریت هنری خودمان. در این کار ما تلاش کردیم مقداری از آرامش موسیقی را به مردم ارایه کنیم در صورتی که شما می دانید چقدر راحت بود که سازهای کوبه ای را به شکل یک لوپ صوتی زیر اثر بگذاریم. این شجاعت می خواهد که آهنگسازی بر اساس سلیقه مخاطبانش عمل نکند و به نسبت، موفق هم باشد.
من تحسین می کنم آهنگسازی را که سلایق مردم را در مسیر درست هنری پیش می برد و طیفی از جامعه را به سمت خودش می کشاند. زمانی که ما موسیقی «شب دهم» یا «کیف انگلیسی» را اجرا کردیم خواننده ها اصلا تیتراژ سریال نمی خواندند و تا حد زیادی هم این کار مغضوب بود و این گاه را به وجود می آورد که فیلمفارسی های ایرانی دارد تکرار می شود. ولی من اصرار داشتم که این کار را با نگاه و روش خودم ارایه کنم.
شما در سبک های مختلفی از موسیقی ایرانی کار کرده اید. از سال ها همنشینی و اجرا با داریوش طلایی به صورت ساز و آواز گرفته تا اجرا با آنسامبل های ایرانی و ارکسترال. تعلق خاطر شما امروز به کدام یک از این سبک ها نزدیک تر است؟
قطعا موسیقی ردیف دستگاهی و ساز و آواز و موسیقی کم حجم.
پس چرا در سال های اخیر کمتر تجربه های اینچنینی از شما می بینیم و می شنویم؟
دلایل مختلف دارد. اولا در بین جوان ترها کمتر پیش می آید کسی در این سبک و سلایق آن قدر کار کرده باشد که بتواند زمانی طولانی در حد و اندازه یک کنسرت، مطلب ارایه کند. جوانان امروز کمتر در این شیوه کار کرده و پرورش یافته اند. مضاف بر اینکه اگر کسی بخواهد کنسرت ساز و آواز داشته باشد حتما باید کاریزما داشته باشد. این بحث مهمی است که خیلی ها آن را نادیده می گیرند. ما خواننده ای داریم که ممکن است خوب و درست بخواند اما کاریزمایی ندارد که یک ساعت و چند دقیقه مخاطب را پای آوازش نگه دارد.
این قضیه در مورد نوازنده ها هم صادق است. در عین حال نوازنده ها و خواننده هایی را هم داشته و داریم که کاریزماتیک بوده و هستند. شما نصرت فاتح علیخان را ببینید، «آن» دارد. این کاریزما را لطفی و مشکاتیان داشتند و علیزاده و کلهر دارند. در صورتی که جوان ها نگاه شان به سمت موسیقی بازاری است و کسی که چنین ویژگی ها و سوابقی را نداشته باشد نمی تواند در اجرای ساز و آواز روی صحنه موفق ظاهر شود.
کنسرت علیرضا قربانی در آلمان
حالا علیرضا قربانی غیر از فعالیت هایی که در درون کشور دارد ۱۵ سال است که در فستیوال های بین المللی هم با گروه های مختلف شرکت کرده است. امروزه بحث جهانی شدن هم بحث داغ روز است. تلقی شما از حضور در فستیوال های بین المللی چیست؟
فستیوال های بین المللی موسیقی مهم ترین مکان برای گفت و تبادل هنری موزیسین های دیگر با موزیسین های ایرانی هستند. به همین دلیل به عقیده من کسانی که راسخ تر و باانگیزه و پتانسیل بیشتر در این فستیوال ها شرکت می کنند، می توانند بهترین سفیران فرهنگی- هنری برای ایران باشند. چون در این فستیوال ها، خصوصان آنها که رتبه بالاتری به نسبت سایرین دارند، پتانسیل خیلی خوبی برای اینکه با موزیسین های ایرانی و تکنیک های این موسیقی آشنا شوند، وجود دارد. وقتی فستیوالی معتبر است و نماینده قابل و درخوری در آن شرکت می کند، در وهله اول راه را برای دیگران فستیوال های دیگر باز می کند. شرکت کردن من هم به جهت علاقه مندی ام به این حوزه است.
خودِ من اولین بار در فستیوالی در مارسی گروه «اکشیکلن» از مغولستان را دیدم که صداهایی که از حنجره شان بیرون می آوردند مرا حیرت زده کرده بود. این در مورد موسیقی های دیگر هم صادق است. موسیقی ایرانی در این فستیوال ها می تواند مخاطبان خارجی بسیاری پیدا کند. چنانکه بعد از هر اجرایی غیرایرانیان درون سالن به ما می گویند بااینکه یک کلمه از آن چیزی که می خواندید متوجه نشدیم اما احساس میکردیم موسیقی روحانی و معنوی ای را اجرا می کنید که ما را روی ابرها می برد. همین اثر به نظر من کفایت می کند و خود به خود چهره یک موزیسین ایرانی را به عنوان یکی از نمایندگان کشور، در موسیقی جهان تغییر می دهد.
من سال ها روی این کار انرژی گذاشته ام. چنانکه کیهان کلهر هم به عنوان یکی از بهترین نماینده های موسیقی ایرانی در سرتاسر جهان سال ها روی این موضوع کار کرده است. این حرکت مهمی است. نمونه اش فستیوال «وومکس» است که به عنوان بزرگ ترین رویداد موسیقی در جهان چند وقت پیش در آن اجرا داشتیم. با کنسرتی که چند وقت پیش همراه با شهرداد روحانی در سالن کویین الیزابت ونکوور با ارکستر اپرای ونکوور روی صحنه بردیم. اما نکته جالب این است که ما خودمان هم در ارایه موسیقی ایرانی به مردم جهان کم کاری کرده و همیشه به عنوان یک موسیقی نحیف و سرشکسته با آن برخورد کرده ایم. به نظرم جهان سومی یعنی همین. یعنی خودمان برای کارمان ارزش قائل نباشیم و حقیرانه عمل کنیم.
در همه این بیست سال سخت ترین دوره کاری شما چه دورانی بوده است؟
چون تمام این ایام را دوست داشته ام هیچ وقت احساس سختی نکردم. من کاملا صادقانه می گویم که عاشق و شیدای آواز خواندن و موسیقی ایرانی هستم. بنابراین هیچ ایامی برایم سخت نبوده و لحظه به لحظه آن (از تمرین تا اجرا) لذت بخش است. کارکردن با آنسامبل های متفاوت و شرکت در فستیوال های مختلف همه برایم جذاب هستند و هیچ سختی ای ندارد. من برخلاف بسیاری از جوانان امروز موسیقی که می گویند خوندل خورده ایم، لحظه به لحظه از کاری که کرده ام لذت برده ام و سعی کردم شاگردی کنم. از اینکه در جامعه هنری رشد می کنم همواره لذت برده ام و از اینکه این موقعیت را دارم که روی صحنه باشم، خوشحالم. گاهی وقت ها زمانی که روی صحنه هستم با خودم راز و نیاز می کنم و شکرگزارم که این شرایط برای من مهیا شده است.
علیرضا قربانی در لحظه هایی که درگیر موسیقی نیست به چه کارهایی می پردازد؟
واقعیت این است که تمام وقت هایم را یا سعی می کنم تمرین کنم یا ملودی ایجاد کنم یا دنبال شعرهایی می گردم که به درد آواز می خورند؛ کمتر پیش می آید فیلم ببینم. اما کتاب بیشتر میخوانم. در نهایت بخش مهم کار من به موسیقی اختصاص دارد. در این روزها موسیقی آذربایجانی، قوالی های پاکستان و فلامنکو بیشتر گوش می کنم چون می خواهم با آنها آشناتر شوم.
آیا حسرت کار کردن با آهنگسازی را در سال های فعالیت هنری تان داشته اید؟
خیلی دلم می خواست با پرویز مشکاتیان کار کنم. چون از دوران نوجوانی تعلق خاطر خاصی به کارهای او داشتم و دلم می خواست با این استاد همکاری داشته باشم. البته در اواخر عمر ایشان قرار داشتیم کاری را روی شعر عقاب پرویز ناتل خانلری انجام دهیم که متاسفانه نشد. موسیقی این کار را استاد مشکاتیان نوشته بود و قرار بود جناب احمد پژمان آن را برای ارکستر تنظیم کنند که متاسفانه اجل مهلت نداد.
[ad_2]
لینک منبع
[ad_1]
مراسم مناجات خوانی و احیای شب نوزدهم ماه مبارک رمضان، با نوای حاج میثم مطیعی که مورخ ۹۷/۰۳/۱۳ در مسجد شهید بهشتی اجرا شده است، به صورت صوتی آماده دریافت می باشد.
دسته بندی: رمضان, مطیعی, حضرت اباالفضل, روضه, امیرالمومنین, مناجات
فرازهایی از دعای جوشن کبیر (از فراز ۷۵ تا ۱۰۰) |
روضه مظلومیت امیرالمومنین (ع) + روضه تحیّر حضرت اباالفضل (ع) |
دعای فرج حضرت حجت بن الحسن (ع) |
دعای اللَّهُمَّ اجْعَلْ فِیمَا تَقْضِی وَ تُقَدِّرُ… (از اعمال شب ۱۹ ماه رمضان) |
خیلی دلم گرفته… (مناجات با خدا) |
مناجات امیرالمومنین (ع) در مسجد کوفه |
دعای اللَّهُمَّ إِنِّی أَمْسَیْتُ لَکَ عَبْداً دَاخِراً… (از اعمال شب های قدر) |
در و دیوار مهربان شده بود (روضه امیرالمومنین “ع”) |
دعای قرآن به سر گرفتن – شب ۱۹ ماه رمضان ۱۳۹۷ |
[[ فایل فشرده ]] کل مراسم شب نوزدهم ماه رمضان ۱۳۹۷ – مسجد شهید بهشتی تهران |
[ad_2]
[ad_1]
دانلود آهنگ جدید محمدرضا هدایتی به نام چه دردی
Download New Music Mohammadreza Hedayati Called Che Dardi
دانلود آهنگ جدید محمدرضا هدایتی به نام چه دردی
نه رویای دوری نه آغوش سردی
نه حتی سلامی نه عشقی نه دردی
نه چشمی به راهی تو این بی پناهی
نه دودی نه عودی نه خاکی نه دردی
دلا خسته میشن تو وقتی نباشی
درا بسته میشن اگه برنگردی
کجا رفتم از خود که پیشم نموندی
کجا موندم از تو که یادم نکردی
کجا رفتم از خود که پیشم نموندی
کجا موندم از تو که یادم نکردی
♫♫♫♫♫♫
دانلود آهنگ جدید محمدرضا هدایتی چه دردی
♫♫♫♫♫♫
نزار از نسیم تو خالی شه دنیام
که عادت کنه برگ میخک به زردی
تو پنهونی از چشم عالم ولی من
چه بسیار دیدم صبایی و مردی
نمیخوام که مرحم رو زخمم بزاری
تو را دوست دارم چه دردی چه دردی
تو را دوست دارم چه دردی چه دردی
نه رویای دوری نه آغوش سردی
نه حتی سلامی نه عشقی نه دردی
دانلود آهنگ های جدید از رسانه نکا موزیک
نظرات خود را در مورد این آهنگ برای ما ارسال کنید
جدیدترین آهنگ ها، عکس ها و بیوگرافی خوانندگان را از ما بخواهید
آهنگ را با کیفیت ۱۲۸ و پخش انلاین گوش داده و از سایت دریافت کنید
لطفا در صورت مشاهده مشکل در لینک دانلود از طریق فرم نظرات به ما گزارش دهید
دانلود بهترین آهنگ ها و موزیک ویدئو ها از رسانه نکا موزیک با لینک مستقیم و بهترین کیفیت
دانلود آهنگ با کیفیت ۱۲۸برچسب ها : channel soroush Mohammadreza Hedayati , Che Dardi , Che Dardi Mohammadreza Hedayati , Mohammadreza Hedayati , Mohammadreza Hedayati 2018 , Mohammadreza Hedayati 97 , آکورد آهنگ چه دردی از محمدرضا هدایتی , آهنگ چه دردی , چنل ایتا محمدرضا هدایتی , چنل سروش محمدرضا هدایتی , چه دردی , چه دردی محمدرضا هدایتی , دانلود آهنگ جدید , دانلود آهنگ محمدرضا هدایتی ۹۷ , کانال ایتا محمدرضا هدایتی , کانال سروش محمدرضا هدایتی , کنسرت محمدرضا هدایتی ۹۷ , محمدرضا هدایتی , محمدرضا هدایتی ۲۰۱۸ , محمدرضا هدایتی ۹۷ , محمدرضا هدایتی چه دردی , نکا موزیک
[ad_2]
لینک منبع
[ad_1]
دانلود آهنگ جدید محمدرضا هدایتی چه دردی با دو کیفیت
Download New Music Mohammadreza Hedayati – Che Dardi
دانلود آهنگ + متن آهنگ در ادامه مطلب …
موزیک جدید و زیبای چه دردی از محمدرضا هدایتی
متن آهنگ محمدرضا هدایتی به نام چه دردی :
نه رویای دوری نه آغوش سردی
نه حتی سلامی نه عشقی نه دردی
نه چشمی به راهی تو این بی پناهی
نه دودی نه عودی نه خاکی نه دردی
دلا خسته میشن تو وقتی نباشی
درا بسته میشن اگه برنگردی
کجا رفتم از خود که پیشم نموندی
کجا موندم از تو که یادم نکردی
کجا رفتم از خود که پیشم نموندی
کجا موندم از تو که یادم نکردی
♫♫♫♫♫♫
دانلود آهنگ جدید محمدرضا هدایتی چه دردی
♫♫♫♫♫♫
نزار از نسیم تو خالی شه دنیام
که عادت کنه برگ میخک به زردی
تو پنهونی از چشم عالم ولی من
چه بسیار دیدم صبایی و مردی
نمیخوام که مرحم رو زخمم بزاری
تو را دوست دارم چه دردی چه دردی
تو را دوست دارم چه دردی چه دردی
نه رویای دوری نه آغوش سردی
نه حتی سلامی نه عشقی نه دردی
[ad_2]
لینک منبع
[ad_1]
دانلود آهنگ جدید حسین فرهتی بنام ساقی با بالاترین کیفیت
Download New Music Hossein Farhati – Saghi
برای دانلود آهنگ به ادامه مطلب مراجعه کنید …
دانلود آهنگ جدید حسین فرهتی بنام ساقی
دانلود با کیفیت ۱۲۸ – ۵٫۸۰ مگابایت
دانلود با کیفیت ۳۲۰ – ۱۱٫۵ مگابایت
The post دانلود آهنگ جدید حسین فرهتی بنام ساقی appeared first on دانلود آهنگ جدید با لینک مستقیم.
[ad_2]
لینک منبع
[ad_1]
دانلود آهنگ جدید هاکان بنام روزای رویایی با بالاترین کیفیت
Download New Music Hakan – Roozaye Royaei
برای دانلود آهنگ به ادامه مطلب مراجعه کنید …
آهنگ جدید هاکان بنام روزای رویایی
دانلود با کیفیت ۱۲۸ – ۳٫۵۰ مگابایت
دانلود با کیفیت ۳۲۰ – ۸٫۴۰ مگابایت
The post دانلود آهنگ جدید هاکان بنام روزای رویایی appeared first on دانلود آهنگ جدید با لینک مستقیم.
[ad_2]
لینک منبع
[ad_1]
دانلود آهنگ جدید میلاد بابایی و ایمان قیاسی به نام یادش بخیر (ماه عسل ۹۷)
Download New Music Milad Babaei Iman Ghiasi Called Yadesh Bekheir
دانلود آهنگ جدید میلاد بابایی و ایمان قیاسی به نام یادش بخیر (ماه عسل ۹۷)
کسی که چنین غرق خون و تب است
کسی که چنین ذکر حق بر لب است
کسی که در اندیشه ی فتح عشق
به فکر رسیدن به فردا شب است
ابر مرد فقر و فنا و دعاست
که فقر از غبایش دمی بر نخواست
ترازوی انصاف آیندگان
به لطفش شکوه عدالت بجاست
شب آخرین را یادش بخیر
شب مرگ دلخواه یادش بخیر
غم بغض دریا و گوش کویر
دل کوچک چاه یادش بخیر
♫♫♫♫♫♫
دانلود آهنگ جدید میلاد بابایی و ایمان قیاسی یادش بخیر
♫♫♫♫♫♫
به صاحب صفات سمیع و بصیر
کریم خطا بخش پوزش پذیر
جهان قعر خواب بدی رفته است
بجای جهان هم تو احیا بگیر
ببین گوشه دنج مهراب را
ببین تیغ بر فرق مهتاب را
سر پنجه های پلنگ عجل
ببین ماه افتاده در آب را
ببین کعبه مات و سیاه پوش شد
هر آینه ای تار و مقدوش شد
دو پیمانه زهر از سبو ریخت و
زمین و زمان شوکران نوش شد
شب آخرین را یادش بخیر
شب مرگ دلخواه یادش بخیر
غم بغض دریا و گوش کویر
دل کوچک چاه یادش بخیر
دانلود آهنگ های جدید از رسانه نکا موزیک
نظرات خود را در مورد این آهنگ برای ما ارسال کنید
جدیدترین آهنگ ها، عکس ها و بیوگرافی خوانندگان را از ما بخواهید
آهنگ را با کیفیت ۱۲۸ و پخش انلاین گوش داده و از سایت دریافت کنید
لطفا در صورت مشاهده مشکل در لینک دانلود از طریق فرم نظرات به ما گزارش دهید
دانلود بهترین آهنگ ها و موزیک ویدئو ها از رسانه نکا موزیک با لینک مستقیم و بهترین کیفیت
دانلود آهنگ با کیفیت ۱۲۸برچسب ها : channel soroush Milad Babaei Iman Ghiasi , Milad Babaei Iman Ghiasi , Milad Babaei Iman Ghiasi 2018 , Milad Babaei Iman Ghiasi 97 , Yadesh Bekheir , Yadesh Bekheir Milad Babaei Iman Ghiasi , آکورد آهنگ یادش بخیر (ماه عسل ۹۷) از میلاد بابایی و ایمان قیاسی , آهنگ یادش بخیر (ماه عسل ۹۷) , چنل ایتا میلاد بابایی و ایمان قیاسی , چنل سروش میلاد بابایی و ایمان قیاسی , دانلود آهنگ جدید , دانلود آهنگ میلاد بابایی و ایمان قیاسی ۹۷ , کانال ایتا میلاد بابایی و ایمان قیاسی , کانال سروش میلاد بابایی و ایمان قیاسی , کنسرت میلاد بابایی و ایمان قیاسی ۹۷ , میلاد بابایی و ایمان قیاسی , میلاد بابایی و ایمان قیاسی ۲۰۱۸ , میلاد بابایی و ایمان قیاسی ۹۷ , میلاد بابایی و ایمان قیاسی یادش بخیر (ماه عسل ۹۷) , نکا موزیک , یادش بخیر (ماه عسل ۹۷) , یادش بخیر (ماه عسل ۹۷) میلاد بابایی و ایمان قیاسی
[ad_2]
لینک منبع