جدید 95
[ad_1]
برچسب افلیا پرتو
[ad_2]
لینک منبع
[ad_1]
خانم بازیگر به دیدار خانمهای والیبالیست رفت | عکس
[ad_2]
لینک منبع
[ad_1]
میگوید اساتید ما، به ما تنها درس موسیقی ندادند، «آموزش انسان بودن» دادند. همین چند روز پیش در مراسم نکوداشت «جواد معروفی» از او تقدیر شد. «افلیا» عقاید خودش را هم دارد. برای همین است که در دههی هفتم زندگیاش، هنوز آلبومی منتشر نکرده است. میگوید که هر آنچه میدانسته، در این سالها در کار با ارکسترهای بزرگ و گروههای کوچک نشان داده و حالا عصارهی هنرش را به شاگردانش منتقل کرده است.
میپرسم: «غمگین نمیشوید از اینکه میبینید بعد از این همه سال فعالیت، اثری از خودتان به یادگار نگذاشتهاید؟» لحظهای هم تأمل نمیکند و میگوید: «اصلاً. چرا باید غمگین باشم؟ وجود من در شاگردانام تکثیر شده؛ همانطور که «معروفی» در وجود همه ما است. عرصهی انتشار را گذاشتهام برای آنها که فکر میکنند با یکی دو سال ساز زدن، باید آلبوم منتشر و دنیا را متحول کنند! من کار خودم را کردهام. راه خودم را رفتهام. از حضور اساتید بزرگی بهره گرفته و تلاش کردهام شاگرد خوبی برایشان باشم. در خیلی از کنسرتها هم با این اساتید روی صحنه رفتهام. در رادیو نواختهام، در تلویزیون ملی، در ارکسترهای بزرگ و… شاگردان خیلی خوبی تربیت کردهام. از خودم راضی و خوشحالم.»
هر وقت میخواهد از خودش حرف بزند، تأکید میکند که «حمل بر خودستایی نشود». میگوید ناچار است بعضی چیزها را بگوید؛ هرچند دوست ندارد. میگوید باید بگویم تا در تاریخ بماند: «در این سالها کسی روی تاریخ موسیقی ایران کار نکرد. به همین خاطر، ما خودمان ناچاریم تا خیلی حرفها را بزنیم.»
دربارهی تقدیر در مراسم بزرگداشت استاد «معروفی» میگوید: «من از نخستین شاگردان هنرستان موسیقی ملی بودم و پیانو را پیش ایشان نواختم. معروفی، در پیانونوازی مکتب خاص خودش را داشت. خیلیها برای مدتی پیش استاد معروفی شاگردی کردند، اما تنها عدهی معدودی به عنوان پیروان مکتب او در پیانونوازی راهش را ادامه دادند و من یکی از این افراد بودم. دوستان هم لطف داشتند و به این بهانه، از من تقدیر کردند.»
استاد معروفی هم از این شاگردش راضی بوده و در یکی از گفتوگوهایش گفته است: «سبک من را انوشیروان روحانی، اردشیر روحانی، افلیا پرتو، مهین زرینپنجه و ساسان محبی خوب مینوازند. آنها شاگردان خوب من بودهاند که هم موسیقی ایرانی را میدانند و هم موسیقی غربی را. موسیقی ایرانی را وقتی به شاگرد درس میدهیم که دست روانی داشته و موسیقی کلاسیک را زده باشد. چون موسیقی کلاسیک، دست را روان و نتخوانی را قوی میکند. پس از آن، به او موسیقی ایرانی درس میدهیم؛ چون موسیقی ایرانی تکنیک مفصلی دارد.»
موسیقی همواره در خانوادهی «افلیا» جریان داشته است؛ چیز محسوسی مثل خود زندگی. میگوید که پدر و مادرش عضو انجمن موسیقی بودهاند. پدر و برادر هم ساز میزدهاند. یکی سهتار و دیگری ویلُن. برادر میرود به کنسرواتوار موسیقی و خانواده که علاقهی افلیا را میبینند، او را به هنرستان موسیقی میفرستند و او از همان ابتدا، پیانو را به عنوان ساز خود انتخاب میکند: «در هنرستان، تا کلاس نهم دبیرستان، دروس عمومی و موسیقی با هم تدریس میشد تا اگر کسی استعداد موسیقی نداشت، بتواند در دبیرستان دیگری به تحصیلاتش ادامه دهد؛ اما از کلاس نهم تا دوازدهم دروس اختصاصی موسیقی در کنار درسهایی چون ادبیات و تاریخ موسیقی تدریس میشد. ما در هنرستان مثل یک خانواده بودیم؛ استادان ما زیر بال و پر ما را میگرفتند، به ما درس میدادند، آداب روی صحنه رفتن، تکنوازی و گروهنوازی و… را. ما مدیون استادانمان هستیم.»
«پرتو» از هنرستان با اشتیاق حرف میزند. از یک دنیای عجیب و اسرارآمیز. هنرستان برای او، حس و حالی را زنده میکند که در قصهها میتوان نمونهاش را سراغ گرفت. یکباره شوق عجیبی به صدا و صورتش میدمد و میگوید: «کلنل را که میشناسید؟ او خودش تار میزد؛ اما بعد برای تحصیل موسیقی به غرب رفت. به آلمان و فرانسه. همانجا هم اصول موسیقی را فرا گرفت و با علم به ایران برگشت و مدرسهای تشکیل داد که خالقی و معروفی هم عضو آن شدند. آنها عمرشان را برای آموزش موسیقیِ علمی در ایران گذاشتند. ثمر هم داد. شما هنوز و همچنان، هر چه در موسیقی ایران میبینید، به صورت مستقیم و غیرمستقیم از آن دوران تأثیر گرفته است. آقای خالقی انجمن موسیقی ملی را راهاندازی کردند که تمام اساتید در آنجا بودند. هنرستان موسیقی ملی از همینجا سرچشمه گرفت.»
اما حالا تعداد کسانی که به شیوهی «معروفی» ساز میزنند، بسیار اندکاند. معروفی با تمام خدماتی که در زمینهی موسیقی انجام داده، در این سالها آنچنان که باید، شناخته نشده است. او شیوهای ویژه و یکتا داشت که تکنیک در آن آشکار بود. معروفی بیش از چهل سال در زمینه آهنگسازی فعالیت کرد و از نخستین کسانی است که قطعاتی در دامنه موسیقی ایرانی برای پیانو ساخته و تنظیم کرده است. اولین قطعه جواد معروفی «ترانههای خیام» بر اساس رباعیات خیام بود که در ۱۳۱۵ اجرا شد.
«پرتو» دربارهی این که چرا مکتب معروفی پیروان اندکی دارد، میگوید: «موسیقیای که معروفی روی آن کار میکرد، بر پایهی موسیقی علمی، اصول هارمونی و قواعد آهنگسازی بنا شده بود؛ اما این روزها مردم آسانپسند شدهاند و کارهای راحت و شلوغ را دوست دارند. پس طبیعی است که از کارهای امثال معروفی کمتر استقبال میشود. قدم گذاشتن در مکتب او سختیهای خودش را دارد. البته مکاتب دیگر هم باارزشاند؛ اما راهی که معروفی میرفت، آنچنان که باید، در این سالها شناخته نشد و این باعث تأسف است. ضمن اینکه میتوان نظیر این مسأله را در جاهای دیگر نیز مشاهده کرد. مثلاً شما الان نمیتوانید ارکستری مانند ارکستر «فارابی» (به رهبری استاد حنانه) پیدا کنید. در آن ارکستر، پیانو نقش بسیار مهمی داشت. حالا اما ارکسترهای فعال در حوزهی موسیقی کمترند و به همین خاطر، این اتفاقات میافتد. شما باید ارکستری مثل «گلها» داشته باشید و آن وقت قضاوت کنید که آیا نوازندهی خوب کم داریم یا زیاد؟ آیا نقش مکاتب اساتید بزرگ کم شده یا نه؟ الان نمیتوان تنها از روی حدس و گمان و بدون تحقیق حرف زد.»
با همهی اینها شاگرد برگزیدهی معروفی میگوید که استادش باعث شد تا بسیاری به پیانونوازی روی آورند. حرکتی که با «مشیرهمایون شهردار» آغاز شده بود و با «معروفی» به اوج خود رسید: «حالا هم کموبیش جوانان تلاشهایی را انجام میدهند. من همین شب گذشته برنامهای دیدم که یک جوان بیستوچند ساله، پیانویی نواخت که بسیار صحیح و علمی بود. بههرحال من امیدوارم که این راه ادامه پیدا کند.»
پرتو شیوهی خودش را در تدریس دارد: «کسی که پیانوی ایرانی مینوازد، باید تمام دستگاهها و گوشههای موسیقی ایرانی را بداند و علاوه بر آن، به رپرتوار پیانو در موسیقی غربی هم اشراف داشته باشد. پیانو ساز غریبی است؛ اگر آن را ایرانی کوک کنید -همانطور که استاد محجوبی مینواخت- کار دیگری نمیتوان روی آن اجرا کرد؛ بنابراین من سعی میکنم به شاگردانم که توانایی خرید دو پیانو را ندارند، طوری آموزش دهم که قطعات ایرانی را بتوانند با پیانوی غربی بنوازند. بههرحال من از این که این روزها تدریس در موسیقی ساده گرفته میشود، نگرانام. هر کسی میتواند مدتی ساز بزند و بعد این ساز را به دیگران آموزش دهد. ما اگر از استاد خالقی و محجوبی و معروفی یا استادانی مثل علیزاده، مشکاتیان و دیگران صحبت میکنیم، باید یادمان باشد این اساتید یکشبه ره صدساله را طی نکردهاند و برای رسیدن به عنوان استادی، دود چراغ خورده و ریاضت کشیدهاند. طبعاً اشاعه موسیقی این هنرمندان، خود منجر به آشنایی نسل هنرجو و مخاطب میشود. موسیقیِ ردیف برای آموزش است و نه اجرا و یادگیری این منبع و مأخذ به صورت درست، میتواند راهگشای خلق آثار بدیع باشد؛ اما صِرف این دانسته کافی نیست.»
[ad_2]
لینک منبع
[ad_1]
در خندوانه مطرح شد: عصبانیت مهماندار هواپیما از عادل فردوسیپور/ در این پرواز نه، انشالله در پرواز دیگری به آرزویت برسی
[ad_2]
لینک منبع
[ad_1]
لیندا کیانی و خواهرانش در «خانهای در انتهای خیابان بهار» | عکس
[ad_2]
لینک منبع
[ad_1]
برچسب دالفصل آخرگروه دالگروه موسیقی دال
[ad_2]
لینک منبع
[ad_1]
پوشش بازیگر زن و برخورد بد مسئولان فرودگاه
[ad_2]
لینک منبع
[ad_1]
- *پس از انتشار قطعه «فصل آخر» بحثهای زیادی در فضای مجازی شکل گرفت که «دال» این کار را از روی قطعه «گنجشکک اشی مشی» کاور کرده است. این مسأله را قبول دارید؟
قطعه «فصل آخر» از ملودی «گنجشکک اشی مشی» معروف تأثیر گرفته و با نگاه نو و زبان امروزی دال بازخوانی شده و کاور نیست. ترانه که کاملاً تغییر کرده و ملودی هم تا حدودی فضای متفاوتی دارد. همین موضوع هم تنظیم متفاوتی را شامل شده و متفاوتتر از کارهای قبلی دال است. «فصل آخر» کاور گنجشکک اشی مشی نیست و فقط از آن تأثیر گرفته است.
- *چرا سراغ این کار رفتید و چه هدفی داشتید؟
اینکه دقیقاً چرا به سراغ یک پدیده هنر میروید پیچیدگی زیادی دارد. چون گاهی اوقات بر حسب اتفاق رخ میدهد و گاهی هم هنرمند برای پیادهسازی تفکراتش به سراغ برخی آثار هنری دیگر میرود. اما حال و روز ما جوانها باعث شده تا نگاه نویی به پدیدههای اطراف داشته باشیم. قطعه «فصل آخر» روایت امروز گنجشکک اشی مشی با نگاه متفاوت دال است.
- *امکان دارد باز هم به سراغ کارهای قدیمی و معروف بروید و در آنها تغییراتی را ایجاد کنید؟
برای این مسأله تصمیمگیری خاصی نداشتهایم و خیلی وقتها که ایدههایی از جنس خلاقیت در ذهن آدمها شکل میگیرد کاملاً براساس تصادف است. ممکن است باز هم چنین اتفاقی رخ دهد و ممکن هم هست دیگر به سراغ چنین تجربیاتی نرویم.
- *به نظر من یک غم خاصی در این قطعه وجود دارد که در کارهای گذشته دال مشابهی ندارد و بیسابقه است. این موضوع به چه دلیل بود؟ چون دال معمولاً با فضای کارهای مثبتش معروف است.
این قطعه را در کنسرت اجرا کردهایم و یکی از دلایلی که فصل آخر را در آلبوم «گذر اردیبهشت» قرار ندادیم همین غمی بود که شما اشاره کردید. این غم وجود دارد و میخواهیم بگوییم که دال کار غمگین هم دارد و قرار نیست همه قطعات فقط براساس یک خط فکری جلو برود.
- *ممکن است این روند را از لحاظ محتوایی ادامه دهید یا حتی آلبومی با این حال و هوا تولید کنید؟
ما از گذر اردیبهشت شروع کردیم و این پروژه را با فصل آخر به پایان رساندیم. در این کار نشانههایی وجود دارد از روی آنها میتوان حدس زد برای آلبوم دوم به چه سمتی خواهیم رفت. در تنظیم کار از ارکستر زهی استفاده شده و در پسزمینه قطعه برای طراحی از صداهای الکترونیک استفاده کردهایم. تکنیکهایی که در آواز به کار رفته هم با صدای قبلی «امین هدایتی» و کارهای گذشته دال تفاوت دارد.
- *یعنی از این به بعد قرار است موسیقی الکترونیک هم وارد تنظیمهای دال شود؟
استفاده از صداهای الکترونیک در تنظیم این کار به معنای تغییر ژانر و سبک موسیقی ما نیست. اما دال در آینده تفاوتهای زیادی با آلبوم اولش دارد ولی هر تفاوتی که رخ دهد، ژانر و چارچوب اصلی گروه تغییر نمیکند.
- *این تغییرات به چه دلیل است؟ میخواهید به سمت بازار حرکت کنید یا ایدههای خودتان است؟
اینکه بخواهیم تگ بازاری را موسیقی الکترونیک بچسبانیم اشتباه است. هیچ وقت موسیقی الکترونیک صرفاً مساوی با بازار نبوده است چون میتوانیم آثار تخصصی این حوزه را گوش کنید که خاصپسند هستند. یعنی نمیتوانیم روی استفاده از یک ژانر یا موسیقی خاص، لیبل بزنیم. اما در جواب سوالتان باید بگویم که دال در جریان بازار حرکت نمیکند و کاملاً خلاف جهتش است.
- *چرا برای انتشار تکآهنگهای دال برنامه منظمی ندارید و اکنون پس از شش ماه یک اثر جدید منتشر کردهاید؟
اولویت برای ما موسیقی است و در حد توان خودمان، هنر برایمان اولویت دارد. همانطور که میدانید آلبوم قبلی هم اینطور شکل گرفت. ما با سختگیری زیادی کارها را رکورد میکنیم و تا زمانی که به ایدهآل گروه نرسد، اثر وارد مرحله ضبط و تولید و انتشار نمیشود. یک دلیلش همین تفکر ما و استقلال گروه است چون خیلی وابستگی خاصی به بازار نداریم که بخواهیم حتماً در فلان تاریخ اثری را منتشر کنیم. چون فشاری پشتمان نیست باعث میشود که با خیال آسودهتر به کارهایمان فکر کنیم و هر وقت که به ایدهآل رسیدیم اثری را منتشر کنیم.
- *و از آلبوم جدید چه خبر؟
بزرگترین چالش گروه آلبوم جدید است. شبانهروز در حال گوشکردن موسیقی و تبادل نظر هستیم تا بتوانیم آلبومی تولید کنیم که یک قدم کاملاً رو به جلو و متفاوت برای دال باشد. تصمیم ما این است که از نظر بار موسیقایی و مفهوم آلبوم، حرکت مثبتی برای دغدغه خودمان که موسیقی بوده است کرده باشیم.
– دال در جریان بازار حرکت نمیکند و کاملاً خلاف جهتش است
– اینکه بخواهیم تگ بازاری را موسیقی الکترونیک بچسبانیم اشتباه است
+ دانلود قطعه «فصل آخر» از این گروه
موسیقی ما – عصر روز گذشته قطعه «فصل آخر» جدیدترین اثر گروه «دال» از «تماشاخانه» سایت «موسیقی ما» منتشر شد. اثری که تفاوتهای زیادی با کارهای گذشته این گروه داشت و روایت جالبی از شعر «گنجشکک اشی مشی» معروف بود. بحث در مورد اینکه آیا فصل آخر از روی قطعه گنجشکک اشی مشی کاور شده یا نه و اینکه چرا اینقدر اثر جدید دال غمانگیز است طی ساعتهای گذشته در فضای مجازی شکل گرفت و بازتابهای جالبی داشت…
[ad_2]
لینک منبع
[ad_1]
این دوره از جشنواره با حمایت موسسه فرهنگی و هنری راداندیش نو و فرهنگسرای ارسباران، و با دبیری سجاد پورقناد برگزار شد.
اجرای موسیقی توسط گروه صدای آناتولی به سرپرستی هادی سپهری و گروه کر تنال به سرپرستی میلاد عمرانلو بخشی از این مراسم بود.
سجاد پورقناد، در مورد تغییر نام جشنواره گفت: در این دوره نام وبلاگ حدف شد و به جای آن سایتهای موسیقی قرار گرفت، زیرا با وجود اینکه در دورههای گذشته تلاش کردیم توجه به وبلاگها را گسترش دهیم، اما نتوانستیم در مقابل سونامی جهانگیر مرگ وبلاگها توفیقی داشته باشیم. امروز تقریبا تمام وبلاگهای مشهور فراموش شده و نویسندگان آنها در میان اپلیکیشنهای پیام رسان موبایلی گم شدهاند.
پورقناد ادامه داد: در این دوره با سیل نوشتهها مواجه شدیم و بیش از ۱۱۰ اثر به جشنواره رسید که دو برابر میانگین آثار دریافتی دورههای گذشته بود. شاید یک دلیل آن اضافه شدن بخشهای گزارش و گفتوگو بود که قبلا از جشنواره حذف شده بود و این دوره با نظر داوران مجددا به جشنواره اضافه شد.
دبیر جشنواره اضافه کرد: ششمین دوره جشنواره در حالی برگزار میشود که دو سال از قرار پرداختهای شهرداری و وزارت ارشاد میگذرد و تاکنون هیچ اقدامی در این مورد صورت نگرفته است. در حالی که این جشنواره برخلاف جشنواره های دیگری که برگزار میشود، بودجهای کمتر از ده میلیون تومان لازم دارد.
در ششمین جشنواره نوشتارها و وب سایت های موسیقی در اینترنت، آثار رسیده در هفت شاخه ﻣﻘﺎﻟﻪ علمی-تحقیقی (دربردارنده تحلیل روشمند و منابع مستند) – مقاله عمومی (دربردارنده دیدگاه شخصی نویسنده) – یادداشت – نقد – گزارش – ترجمه و گفت و گو بررسی شدند. بخش اصلی جشنواره به نوشتههایی اختصاص داشت که نخستین بار منحصرا در فضای اینترنت منتشر شده باشند و بخش جنبی به نوشتههایی اختصاص داشت که ابتدا در یکی از نشریات کاغذی منتشر شده و سپس توسط مولف در فضای مجازی بازنشر شود.
آروین صداقت کیش به قرائت بیانیه هیئت داوران پرداخت که در بخشهایی از آن آمده بود: با از میان رفتن اغلب صفحات هفتگی موسیقی در روزنامههای شناخته شده، بخشی از فعالیت روزنامهنگارانهی موسیقی به فضای مجازی منتقل شده است. این رویدادی است که باید با کیفیت بخشیدن به نوشتهها بدان تداوم بخشید و به نقع پربارتر شدن موسیقینویسی در اینترنت از آن بهره جست.
در بخش دیگری از این بیانیه آمده بود: متاسفانه اصلیترین چالش نوشتارهای موسیقی، چه نزد نویسندگانی که صرفا در فضای مجازی مینویسند و چه روزنامهنگاران حرفهای، هنوز کاستی دانش موسیقایی است. این امر که شش هیات داوری با شش ترکیب متفاوت همه به همین نتیجه رسیدهاند نشان میدهد که این درد دیرپای موسیقینویسی ما است که منفرد یا مجتمع به ویژه از راه آموزش، باید به دنبال درمان آن باشیم.
پس از آن برگزیدگان ششمین جشنواره نوشتارها و وب سایتهای موسیقی در اینترنت، با آراء هومان اسعدی، آروین صداقت کیش، بابک خضرایی، هادی سپهری و رضا صمیم معرفی شدند.
مریم درویش از هنرآنلاین برای مطلبی با عنوان “شعبده در تالار وحدت / نوازنده فرانسوی تماشاگران را به وجد آورد” در بخش گزارش جشنواره، جایزه گرفت. این گزارش را میتوانید اینجا بخوانید.
فهرست کامل برندگان ششمین جشنواره نوشتارها و وب سایتهای موسیقی در اینترنت به شرح زیر است:
بخش اصلی
مقالات علمی-تحقیقی: ۳- مسعود خمسه پور ۲- امیرحسین رحمتی، شاهین مهاجری ۱- در این بخش برگزیدهای معرفی نشد
مقاله عمومی: ۱- کامیار صلواتی ۲- سینا چراغی ۳- علی نجفی ملکی
مصاحبه: ۳- سمانه فراهانی، سیامک قلیزاده ۲- فرزان صوفی ۱- علیرضا سعیدی
یادداشت: ۳- فاطمه دانشور ۲- سیداصغر نوربخش ۱- بیتا یاری
گزارش: ۳- مریم درویش ۲- علیرضا سعیدی ۱- بهرنگ نیک آئین
نقد: ۳- سینا چراغی ۲ و ۱ – در این بخش برگزیدهای معرفی نشد
ترجمه: ۳- منیره خلوتی ۲- بهرنگ نیک آئین ۱- در این بخش برگزیدهای معرفی نشد
بخش جنبی
مقاله عمومی: ۳- آنژلا والی، سیامک قلیزاده، امیر بهاری ۲- محمد مصطفی مهربانی ۱- در این بخش برگزیدهای معرفی نشد
مصاحبه: ۳- رضا نامجو، ندا حبیبی ۲- امیر بهاری ۱- بیتا یاری
یادداشت: ۳- بیتا یاری ۲- نیوشا مزیدآبادی ۱- در این بخش برگزیدهای معرفی نشد
گزارش: ۳و ۲ – در این بخش برگزیدهای معرفی نشد ۱- ایمان پاکنهاد و بهرنگ نیک آئین
نقد: محمـد خلیلیان
سایت برگزیده: با تقدیر از سایت موسیقی ایرانیان، جایزه به سایت بیپ تیونز تعلق گرفت.
دسته بندی مطلب:
[ad_2]
لینک منبع