خداوندا مرا از کسانی قرار دِه که دنیاشان را برای دینشان میفروشند نه دینشان را برای دنیاشان. (دکتر علی شریعتی)
خوش آمدید - امروز : دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
شرکت آچار فرانسه
آچارشاپ
خدمات اینترنتی آچار فرانسه طراحی سایت آچار فرانسه
خانه » آهنگ جدید » دانلود آهنگ جدید علی سورنا به نام تاتر سایه هه

دانلود آهنگ جدید علی سورنا به نام تاتر سایه هه

[ad_1]

وسط کویر چند تا خونست

همون شهر سوزان راه بی قدم

شهری از جنس قهر

شهری از جنس سایه های بی اثر

بعد اولین جاده های بی رمق

میدون چهارم خونه کشاورز

جایی که لباس آسفالت میشه پاره

وسط کوچه ها و زاغه های بی نفس

بعد یه در دو لنگه ضد زنگی

حیاطی با کفی سنگی

کودکی من

گوشه ی اتاق

مشغول تماشای تئاتر سایه هاست

با بغضی به سنگینی سایه ی یه زن

زیر سنگینی دستور و اراده یه مرد

من اشک سایه هارو دیدم

آفتاب متهم مایل به مرگ

پدرم شاهرگ خیابونا رو خال کرده بود رو بازوی چپش

یه هرگز نمیر مادر تلخ

که بی مادری رو میکنه غم آلوده ترش

شاید واسه همینه که مادر و بفهمه تو چشمای من

زیر امضای سرد پدر

با یه نه میشه رد

مادرم نگا شسته خونی تر از گونه هاش

هیچی نیست تو صداش

لباسش انگار بود چادر حجابش

پهن رو بی مرامی استخون شونه هاش

من کنار سارا کنار مونا کنار همه آرزوهای بی گناه

چهار تماشاگر اعدام آفتابیم

چهار قاضی اتهام سایه ها

من از اون کوچیدگانم به درون

توی نغمه دلم با رنگ زبون

منم آخر زرد خزون

نادون بی امون دل نگرون

که باد تموم خونمو برد

آشیونمو خورد

توی جنگ تموم

من از اون کوچیدگانم به درون

توی نغمه دلم با رنگ زبون

منم آخر زرد خزون

نادون بی امون دل نگرون

که باد تموم خونمو برد

آشیونمو خورد

توی جنگ تموم

متن آهنگ علی سورنا تاتر سایه ها

عشق نفرت میشد و تنم

زیر نگاه سرد سایه های متهم

هم مردنی ترین هجای شعر من بود

قاتل همسایه های متهم

این بیرون سایه ها کشیده ترن بابا

من که فقط مخاطب این نمایشم

دیوار پشتم انقدری بدون سایس

که شک میکنم حتی به حضور و بودنم

گاهی دوتا دست سر میخورد تو هم

دوتا دست که از هم پر میشد بزرگ میشد

با غروب خورشید تووی پرده ی بعد گرگ میشد

من از دیدن تئاتر گرگ ها رو‌ دیوار

بیمار تر شدم از امنیت مردن

یه هیولا جلوم یه شبنم رو میخورد

وقتی دونه ی اشک‌ کوچیکمو ‌میخوردم

یه دختر که موشو میتراشن آی نزنید

اون همه آرزوشه موهاش

یه سایه ی تموم معصومیت من بود

میبینی پدر

پاشیدم آره

سایه ی زندگیم تو دست باد وحشی

به سیلی روزگار خندید

غبار نفرت سایه های مادر

میکنه پایان این تئاتر و ‌زخمی

من کنار سارا کنار مونا کنار همه آرزوهای بی گناه

چهار تماشاگر اعدام آفتابیم

چهار قاضی اتهام سایه ها

من از اون کوچیدگانم به درون

توی نغمه دلم با رنگ زبون

منم آخر زرد خزون

نادون بی امون دل نگرون

که باد تموم خونمو برد

آشیونمو خورد

توی جنگ تموم

من از اون کوچیدگانم به درون

توی نغمه دلم با رنگ زبون

منم آخر زرد خزون

نادون بی امون دل نگرون

که باد تموم خونمو برد

آشیونمو خورد

توی جنگ تموم

[ad_2]

لینک منبع


ایمیل شما آشکار نمی شود